1. "this" is a demonstrative pronoun
"this" ضمیر اشاره است.
2. he is very demonstrative and does not mind kissing his wife in public
او خیلی بی ملاحظه است و از بوسیدن زن خود جلو دیگران ابایی ندارد.
3. repeated yawning was demonstrative of her fatigue
دهن دره های پیاپی نشانگر خستگی او بود.
4. He greeted us in a demonstrative manner.
[ترجمه ترگمان]او به شیوه demonstrative به ما سلام کرد
[ترجمه گوگل]او ما را به شیوه ای مثبت پذیرفت
5. Some people are more demonstrative than others.
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم نسبت به دیگران بیشتر تظاهر می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم بیشتر از دیگران تظاهر می کنند
6. 'This' and 'that' are demonstrative pronouns.
[ترجمه ترگمان]این و این are ضمیر
[ترجمه گوگل]'این' و 'آن' ضمایر تظاهرات هستند
7. He's very demonstrative: he kissed me on both cheeks.
[ترجمه ترگمان]خیلی demonstrative: او مرا روی هر دو گونه اش بوسید
[ترجمه گوگل]او بسیار تظاهرات دارد: او در هر دو گونه بوسه کرد
8. Some children are more demonstrative than others.
[ترجمه ترگمان]بعضی از بچه ها نسبت به بقیه demonstrative از خود نشان می دهند
[ترجمه گوگل]بعضی از کودکان بیشتر از دیگران تظاهر می کنند
9. The demonstrative determiners combine with non-deictic terms for spatial organization to yield complex deictic descriptions of location.
[ترجمه ترگمان]این تظاهر کنندگان با شرایط غیر - برای سازمان فضایی ترکیب می شوند تا توصیف پیچیده تری از مکان ارایه دهند
[ترجمه گوگل]تعیین کننده های تظاهرات با اصطلاحات غیرواقعی برای سازمان فضایی ترکیب می شوند تا توصیف مکان های پیچیده را توضیح دهند
10. The verb is longer but unambiguous, a demonstrative moment as the tongue flicks anxiously away from the palate to release the vowel.
[ترجمه ترگمان]فعل طولانی تر بلکه بدون ابهام است، یک لحظه تظاهر کننده هنگامی که زبانش با نگرانی از دهان برای آزاد کردن مصوت کنار می رود
[ترجمه گوگل]فعل طولانی تر است اما یکنواخت است، یک لحظه تظاهرات به عنوان زبان که مشتاقانه به دور از کام خوانده می شود تا واکه را آزاد کند
11. But how reliable is demonstrative identification?
[ترجمه ترگمان]اما شناسایی آن تا چه حد قابل اعتمادی است؟
[ترجمه گوگل]اما چگونه اعتبار شناسایی تظاهرات است؟
12. But as General Grant was neither demonstrative nor communicative, he gave no expression whatever to his feelings.
[ترجمه ترگمان]اما چون ژنرال گرانت نه demonstrative نشان می داد و نه حرف می زد، به احساساتش هیچ واکنشی نشان نمی داد
[ترجمه گوگل]اما همانطور که ژنرال گرانت نه تظاهرات و نه ارتباطی بود، هیچ گونه بیان ایده ای برای احساساتش نداشت
13. Patrick had not been a demonstrative man.
[ترجمه ترگمان] پاتریک \"یه مرد demonstrative نبوده\"
[ترجمه گوگل]پاتریک یک مرد تظاهرات نبود
14. We use the dolls for demonstrative purposes in sessions with young children.
[ترجمه ترگمان]ما از این عروسک ها برای نشان دادن اهداف خود در جلسات با کودکان استفاده می کنیم
[ترجمه گوگل]ما از عروسک ها برای اهداف تظاهرات در جلسات با کودکان جوان استفاده می کنیم
15. A demonstrative is used to refer to a temporal aspect.
[ترجمه ترگمان]این سبک برای اشاره به جنبه موقتی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]یک تظاهرات برای اشاره به جنبه های زمانی استفاده می شود