کلمه جو
صفحه اصلی

demotion


معنی : تنزل رتبه
معانی دیگر : تنزل رتبه

انگلیسی به فارسی

تنزل رتبه (یا درجه یا مقام)


انگلیسی به انگلیسی

• reduction to a lower rank or position

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] تنزیل رتبه، تنزیل مقام

مترادف و متضاد

تنزل رتبه (اسم)
degradation, demotion

جملات نمونه

1. The team now almost certainly faces demotion.
[ترجمه محمدرضا] رتبه این تیم در حال پایین آمدن است
[ترجمه ترگمان]اکنون این تیم قطعا با تنزل مقام مواجه است
[ترجمه گوگل]این تیم تقریبا قطعا با رکود مواجه است

2. From this demotion, the modern age came to feel severed from cosmology as no other culture had ever felt before.
[ترجمه ترگمان]از این تنزل رتبه، عصر مدرن کم کم از کیهان شناسی جدا شد چون هیچ فرهنگ دیگری قبلا احساس نکرده بود
[ترجمه گوگل]از این تخفیف، عصر مدرن به نظر می رسد از کیهانشناسی جدا شده است، زیرا هیچ فرهنگ دیگر تا کنون احساس آن را ندیده بود

3. Allow data type demotion ( 32 bit integer to 16 bit integer - loss possible ).
[ترجمه ترگمان]مجاز بودن demotion نوع داده (۳۲ بیتی عدد صحیح تا ۱۶ بیت صحیح - از دست دادن)
[ترجمه گوگل]اجازه دادن به تضعیف نوع داده (32 بیت عدد صحیح به 16 بیت عدد صحیح - امکان از دست دادن)

4. Would it be seen as a demotion?
[ترجمه ترگمان]به عنوان تنزل رتبه دیده میشه؟
[ترجمه گوگل]آیا آن را به عنوان تخفیف دیده می شود؟

5. The promotion, demotion and declassification are transacted every half a year. The archiving should be checked and cleared up yearly.
[ترجمه ترگمان]ترفیع مقام، تنزل مقام و declassification هر شش سال یکبار انجام می شوند آرشیو را باید چک کرد و سالیانه تمیز کرد
[ترجمه گوگل]ارتقاء، کاهش و طبقه بندی در هر نیمه سال انجام می شود بایگانی باید سالانه بررسی و پاک شود

6. Promotion or demotion of identities of Dong Yong and the Seventh Fairy and introduction of pagoda tree's imagery after the Song Dynasty are directly results of folklore ideal.
[ترجمه ترگمان]ترفیع یا تنزل مقام هویت های دونگ یونگ و the هفتم و مقدمه تصویر درخت pagoda پس از سلسله سانگ، به طور مستقیم نتایج مطلوب فولکلور را به همراه دارد
[ترجمه گوگل]ترویج و رها کردن هویت دونگ یونگ و پری هفتم و معرفی تصاویر درخت بتکده پس از سلسله آهنگ به طور مستقیم نتیجه ایده آل فولکلور است

7. The demotion in his rank shall be approved by the same authority that approved the initial conferment of the rank.
[ترجمه ترگمان]این تنزل رتبه در رتبه او باید با همان مرجع تایید شود که the اولیه رتبه را تایید می کند
[ترجمه گوگل]تخفیف در رتبه خود باید توسط همان مقام تصویب شده است که تصویب اولن رتبه را تایید کرد

8. Demotion often results in employee dissatisfaction, poor subsequent performance, and eventually, turnover.
[ترجمه ترگمان]demotion اغلب منجر به نارضایتی کارمندان، عملکرد ضعیف بعدی، و در نهایت گردش مالی می شود
[ترجمه گوگل]تخفیف اغلب منجر به نارضایتی کارکنان، عملکرد ضعیف پس از آن و در نهایت، گردش مالی می شود

9. Allow data type demotion ( e . g. 32 bit integer to 16 bit integer ).
[ترجمه ترگمان]مجاز بودن تنزل درجه داده (e گرم عدد صحیح ۳۲ بیتی به عدد صحیح ۱۶ بیتی)
[ترجمه گوگل]اجازه دادن به تخفیف نوع داده (e g 32 بیت عدد صحیح به 16 بیت عدد صحیح)

10. Wall Street celebrated the demotion of Jerry Yang on Tuesday, sending Yahoo Inc. 's shares soaring.
[ترجمه ترگمان]وال استریت روز سه شنبه، تنزل مقام جری یانگ را جشن گرفت و سهام شرکت Yahoo را در حال افزایش بود
[ترجمه گوگل]روز سه شنبه وال استریت جی یانگ را جشن گرفت و سهام یاهو را افزایش داد

11. Demotion is the final movement that must be considered in organizations.
[ترجمه ترگمان]demotion جنبشی است که باید در سازمان ها در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]تخریب جنبش نهایی است که باید در سازمانها مورد توجه قرار گیرد

12. She was upset over her demotion.
[ترجمه ترگمان]از تنزل رتبه او ناراحت بود
[ترجمه گوگل]او بیش از محرومیت او ناراحت بود

13. He is seeking redress for what he alleges was an unfair demotion.
[ترجمه ترگمان]او به دنبال جبران آن چیزی است که نشان می دهد این تنزل رتبه ناعادلانه بوده است
[ترجمه گوگل]او به دنبال آن است که به آنچه او ادعا می کند، عذابی ناعادلانه است

پیشنهاد کاربران

رتبه

تنزیل رتبه

تنزل مقام


کلمات دیگر: