کلمه جو
صفحه اصلی

adding machine


ماشین حساب، ماشین افزایشگر

انگلیسی به فارسی

ماشین افزایشگر


اضافه کردن ماشین، ماشین افزایشگر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a machine, often used by businesses, that is able to add, subtract, multiply, and divide, esp. one that prints the work on paper.

• calculator, machine that makes calculations

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] ماشین، جمع زنی، ماشین حساب

مترادف و متضاد

calculating machine


Synonyms: abacus, calculator, computer, electronic calculator, pocket calculator, totaliser, totalizer


جملات نمونه

1. We reckon your pay with our adding machine.
[ترجمه ترگمان]ما حساب می کنیم که پول شما با ماشین adding
[ترجمه گوگل]ما پرداخت خود را با ماشین افزودن ما محاسبه می کنیم

2. And do you really need three adding machines and two cash registers?
[ترجمه ترگمان]و آیا واقعا به سه دستگاه اضافه و دو دفتر وجوه نقد نیاز دارید؟
[ترجمه گوگل]و آیا واقعا نیاز به سه ماشین اضافه و دو رجیستر پول دارید؟

3. In the seventeenth century an adding machine was invented.
[ترجمه ترگمان]در قرن هفدهم یک ماشین افزودن اختراع شد
[ترجمه گوگل]در قرن هفدهم یک دستگاه افزودنی اختراع شد

4. 1888 - The first successful adding machine in the United States was patented by William Seward Burroughs.
[ترجمه ترگمان]۱۸۸۸ - اولین ماشین تولید موفق در ایالات متحده توسط ویلیام Seward Burroughs ثبت شد
[ترجمه گوگل]1888 - نخستین دستگاه افزودن موفقیت آمیز در ایالات متحده توسط ویلیام سایارد بروزز ثبت شد

5. A is an Abacus, the ancient Chinese adding machine which uses beads for counting.
[ترجمه ترگمان]الف یک ماشین Abacus است که از چین باستان برای شمردن استفاده می کند
[ترجمه گوگل]A Abacus است، دستگاه چینی باستانی چینی که با استفاده از شمشیر برای شمارش استفاده می کند

6. French mathematician and philosopher; invented an adding machine; contributed (with Fermat) to the theory of probability (1623-166.
[ترجمه ترگمان]ریاضیدان و فیلسوف فرانسوی؛ یک دستگاه اضافه اختراع کرد؛ (با فرما)به نظریه احتمالات (۱۶۲۳ - ۱۶۶)کمک کرد
[ترجمه گوگل]ریاضیدان و فیلسوف فرانسوی؛ یک ماشین افزودنی را اختراع کرد با تئوری احتمال (با فارما) (1623-166

7. You can reckon the marks with the adding machine.
[ترجمه ترگمان]تو می تونی جای اون دستگاه رو با ماشین اضافه کنی
[ترجمه گوگل]شما می توانید علامت را با ماشین اضافه کنید محاسبه کنید

8. Jostling among the crowd were temporary employees with hand-held adding machines, totaling sales while customers waited to be checked out.
[ترجمه ترگمان]Jostling در میان جمعیت، کارمندان موقتی با اضافه کردن ماشین ها بودند در حالی که مشتریان منتظر بودند تا مشتریان خود را کنترل کنند
[ترجمه گوگل]سر و صدا در میان جمعیت کارکنان موقت با ماشین آلات اضافه دستی، کل فروش در حالی که مشتریان انتظار منتظر بود

9. UP to Andy at the desk, munching up figures on an adding machine.
[ترجمه ترگمان]اندی پشت میز نشسته بود و در حال جویدن ارقام روی یک دستگاه اضافه کردن بود
[ترجمه گوگل]بالا تا اندی در کنار میز، چهره ها را روی یک ماشین اضافه می کند

10. Many people imagine that a computer is a very large adding machine.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم تصور می کنند که یک کامپیوتر یک دستگاه بسیار بزرگ است
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم تصور می کنند که کامپیوتر یک ماشین اضافه بسیار بزرگ است

11. Whole set of equipments for special flour such as mixer, proportioner scale, multi-ingredient batch adding machine and vibro-discharger .
[ترجمه ترگمان]یک مجموعه از تجهیزات برای آرد خاص مثل میکسر، مقیاس proportioner، چند جز ترکیبی و vibro - discharger
[ترجمه گوگل]مجموعه ای کامل از تجهیزات برای آرد مخصوص از قبیل مخلوط کن، مقیاس تناسب اندام، ماشین آلات حاوی چند ترکیب کننده و دستگاه تخلیه ویبری


کلمات دیگر: