صداقت
honking
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] بوق زدن
پیشنهاد کاربران
دست به بوق ( وقتی به عنوان صفت استفاده میشود )
ex:my rattletrap car always stalls amid honking drivers.
ماشین ابوقراضه من همیشه وسط راننده های دست به بوق خراب میشود.
ex:my rattletrap car always stalls amid honking drivers.
ماشین ابوقراضه من همیشه وسط راننده های دست به بوق خراب میشود.
کلمات دیگر: