مخفف: فارغ التحصیل، آموخته، دانش آموخته
grad
مخفف: فارغ التحصیل، آموخته، دانش آموخته
انگلیسی به فارسی
مخفف: فارغ التحصیل، آموخته، دانش آموخته
درجه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) someone who has graduated from a school; graduate.
• مشابه: graduate
• مشابه: graduate
• one who has graduated from a college or university (slang)
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] گراد
[ریاضیات] یک صدم زاویه ی قائمه، گراد
[ریاضیات] یک صدم زاویه ی قائمه، گراد
جملات نمونه
1. He has thrived professionally and persuaded a Princeton grad to marry him.
[ترجمه ترگمان]او به صورت حرفه ای شکوفا شد و یک فارغ التحصیل پرینستون را متقاعد کرد که با او ازدواج کند
[ترجمه گوگل]او حرفه ای بوده است و متقاعد شده است پرینستون grad به ازدواج با او
[ترجمه گوگل]او حرفه ای بوده است و متقاعد شده است پرینستون grad به ازدواج با او
2. Boone -- like Ted Williams, a Hoover High grad -- is less likely to make such a mistake, however.
[ترجمه ترگمان]بون - - مانند تد ویلیامز که فارغ التحصیل دبیرستان هوور است - - احتمال کمتری دارد که چنین اشتباهی مرتکب شود
[ترجمه گوگل]بون - مانند تد ویلیامز، یک درجه هوور بالا - به احتمال زیاد چنین اشتباهی را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]بون - مانند تد ویلیامز، یک درجه هوور بالا - به احتمال زیاد چنین اشتباهی را ایجاد می کند
3. The 38-year-old Berkeley grad may hold the keys to the engine.
[ترجمه ترگمان]این فارغ التحصیل ۳۸ ساله برکلی، ممکن است کلیدهای موتور را نگه دارد
[ترجمه گوگل]مارس 38 ساله برکلی می تواند کلیدهای موتور داشته باشد
[ترجمه گوگل]مارس 38 ساله برکلی می تواند کلیدهای موتور داشته باشد
4. About five years later, I was in grad school in upstate New York.
[ترجمه ترگمان]حدود ۵ سال بعد من تو دانشگاه نیویورک بودم
[ترجمه گوگل]حدود پنج سال بعد، من در مدرسه grad در ایالت نیویورک بودم
[ترجمه گوگل]حدود پنج سال بعد، من در مدرسه grad در ایالت نیویورک بودم
5. After grad school, a series of grants allowed the peripatetic poet simply to write.
[ترجمه ترگمان]بعد از مدرسه، یک رشته از کمک های مالی به شاعر مورد علاقه اجازه داد که بنویسد
[ترجمه گوگل]پس از مدرسه فارغ التحصیلی، مجموعه ای از کمک های مالی به شاعر نابینا اجازه داده شد تا به نوشتن بپردازد
[ترجمه گوگل]پس از مدرسه فارغ التحصیلی، مجموعه ای از کمک های مالی به شاعر نابینا اجازه داده شد تا به نوشتن بپردازد
6. They must go to grad school to calculate it.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید برای محاسبه آن به مدرسه بروند
[ترجمه گوگل]آنها باید به مدرسه grad برای محاسبه آن بروند
[ترجمه گوگل]آنها باید به مدرسه grad برای محاسبه آن بروند
7. Post grad degrees and firsts seemed the order of the day.
[ترجمه ترگمان]درجه پس گراد و اولین لحظات، به نظر نظم روز می رسید
[ترجمه گوگل]درجه فارغ التحصیلی و اولویت ها به ترتیب روز به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]درجه فارغ التحصیلی و اولویت ها به ترتیب روز به نظر می رسید
8. I had dropped out of grad school at the beginning of the semester.
[ترجمه ترگمان]من در آغاز ترم از دانشگاه فارغ التحصیل شدم
[ترجمه گوگل]من در ابتدای ترم از مدرسه تدریس خارج شدم
[ترجمه گوگل]من در ابتدای ترم از مدرسه تدریس خارج شدم
9. Should I drop out of grad school and move to Des Moines?
[ترجمه ترگمان]آیا باید از مدرسه فارغ التحصیل شده و به \"دس Moines\" نقل مکان کنم؟
[ترجمه گوگل]آیا من باید از مدرسه grad و به دس Moines بروید؟
[ترجمه گوگل]آیا من باید از مدرسه grad و به دس Moines بروید؟
10. It just got worse in grad school.
[ترجمه ترگمان] توی مدرسه فارغ التحصیل شده
[ترجمه گوگل]این فقط در مدرسه grad بود بدتر شد
[ترجمه گوگل]این فقط در مدرسه grad بود بدتر شد
11. Molly: Sorry, I forgot. But applying to Grad school takes even longer.
[ترجمه ترگمان] متاسفم، یادم رفته بود اما استفاده از یک مدرسه برای آخر سال بیشتر طول می کشد
[ترجمه گوگل]مولی: با عرض پوزش، من فراموش کرده ام اما تقاضا برای مدرسه Grad هنوز طول می کشد
[ترجمه گوگل]مولی: با عرض پوزش، من فراموش کرده ام اما تقاضا برای مدرسه Grad هنوز طول می کشد
12. It took the typical grad student four to five years to get a Ph.
[ترجمه ترگمان]این دانشگاه برای دریافت مدرک دکترا، چهار تا پنج سال از دانش آموزان این دانشگاه فارغ التحصیل شد
[ترجمه گوگل]دانشآموز معمولی درجه چهار تا پنج ساله را برای دریافت Ph
[ترجمه گوگل]دانشآموز معمولی درجه چهار تا پنج ساله را برای دریافت Ph
13. American grads may have more to look forward to than the average grad. 85% of the 2010 class graduated with internship experience.
[ترجمه ترگمان]grads آمریکایی ممکن است بیشتر از یک گراد به جلو نگاه کنند ۸۵ درصد از کلاس ۲۰۱۰ با تجربه دوره انترنی فارغ التحصیل شدند
[ترجمه گوگل]دانشجویان آمریکایی ممکن است بیشتر از حد معمول به دنبال آن باشند 85٪ از کلاس 2010 با تجربه کارآموزی فارغ التحصیل شد
[ترجمه گوگل]دانشجویان آمریکایی ممکن است بیشتر از حد معمول به دنبال آن باشند 85٪ از کلاس 2010 با تجربه کارآموزی فارغ التحصیل شد
14. At the same time, I'm still a grad student at Renmin University of China; I don't only need to work, I also need to observe and to interview, going about my research from another angle.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، من دانشجوی فارغ التحصیل دانشگاه Renmin چین هستم؛ من تنها نیاز به کار دارم، همچنین نیاز به مشاهده و مصاحبه دارم، که در مورد تحقیقاتم از یک زاویه دیگر می روم
[ترجمه گوگل]در همان زمان، من هنوز دانشجوی دوره ای در دانشگاه Renmin از چین هستم من نه تنها نیاز به کار دارم، بلکه نیاز به مشاهده و مصاحبه دارم، در مورد تحقیقاتم از زاویه دیگری تحقیق می کنم
[ترجمه گوگل]در همان زمان، من هنوز دانشجوی دوره ای در دانشگاه Renmin از چین هستم من نه تنها نیاز به کار دارم، بلکه نیاز به مشاهده و مصاحبه دارم، در مورد تحقیقاتم از زاویه دیگری تحقیق می کنم
15. JULIE: Well, Ross and I were in grad school together.
[ترجمه ترگمان]خب، من و راس با هم تو مدرسه بودیم
[ترجمه گوگل]جولی: خوب، راس و من با هم در مدرسه grad بودند
[ترجمه گوگل]جولی: خوب، راس و من با هم در مدرسه grad بودند
کلمات دیگر: