خانه خانه، سوراخ سوراخ، خانه زنبورى
honeycombed
خانه خانه، سوراخ سوراخ، خانه زنبورى
انگلیسی به فارسی
لانه زنبوری
انگلیسی به انگلیسی
• having small cells or perforations in the manner of a honeycomb; having a pattern resembling that of a honeycomb
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] کرمو
[زمین شناسی] متخلخل
[زمین شناسی] متخلخل
جملات نمونه
1. honeycombed with intrigue
سراسر دستخوش دسیسه
2. the mountain is honeycombed with caves
آن کوه پر است از غار.
3. My safe has been honeycombed by him, but he didn't open it.
[ترجمه Alooshga] گاو صندوقم رو سوراخ سوراخ کرده بود، اما موفق به باز کردنش نشده بود.
[ترجمه ترگمان]گاوصندوق من مملو از او بود، اما او آن را باز نکرد[ترجمه گوگل]او ایمن من بود، اما او آن را باز نکرد
4. The city was honeycombed with violence and crimes everywhere.
[ترجمه ترگمان]شهر پر از خشونت و جنایات در همه جا بود
[ترجمه گوگل]این شهر در همه جا با خشونت و جنایات عادی شده است
[ترجمه گوگل]این شهر در همه جا با خشونت و جنایات عادی شده است
5. The war terror was honeycombed among the people.
[ترجمه ترگمان]وحشت جنگ مملو از جمعیت بود
[ترجمه گوگل]تروریسم جنگی در میان مردم بود
[ترجمه گوگل]تروریسم جنگی در میان مردم بود
6. The region is honeycombed by mines.
[ترجمه ترگمان]این منطقه توسط مین ها پاک سازی شده است
[ترجمه گوگل]این منطقه توسط معادن لانه زنبوری است
[ترجمه گوگل]این منطقه توسط معادن لانه زنبوری است
7. Four soaring steeples are honeycombed with cavities, revealing them to be the bony skeleton of support they are.
[ترجمه ترگمان]چهار برج که به سرعت پرواز می کنند با حفرات پر می شوند و آن ها را نشان می دهند که اسکلت استخوانی حمایت از آن ها هستند
[ترجمه گوگل]چهار ستون در حال افزایش هستند که با حفره های لانه زنبوری هستند و آنها را به عنوان اسکلت استخوانی حمایت می کنند
[ترجمه گوگل]چهار ستون در حال افزایش هستند که با حفره های لانه زنبوری هستند و آنها را به عنوان اسکلت استخوانی حمایت می کنند
8. We walk through the snow, now pockmarked and honeycombed, towards his barn.
[ترجمه ترگمان]از میان برف ها به راه خود ادامه می دهیم
[ترجمه گوگل]ما از برف عبور می کنیم، در حالیکه در حال چرخش و لانه زنبوری، به طرف انبار خود می رویم
[ترجمه گوگل]ما از برف عبور می کنیم، در حالیکه در حال چرخش و لانه زنبوری، به طرف انبار خود می رویم
9. Many of the hillsides are honeycombed with old mine tunnels.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دامنه تپه ها مملو از تونل های قدیمی من هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از تپه های تپه ای با تونل های معدن قدیمی ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از تپه های تپه ای با تونل های معدن قدیمی ساخته شده اند
10. The war terror honeycombed among the people.
[ترجمه ترگمان]مبارزه با تروریسم در بین مردم است
[ترجمه گوگل]ترور جنگی در میان مردم عادی شده است
[ترجمه گوگل]ترور جنگی در میان مردم عادی شده است
11. As a new floor system Honeycombed - core floor has not studied up to now.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک سیستم جدید، زمین هسته تاکنون مورد مطالعه قرار نگرفته است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک سیستم طبقه جدید Honeycombed - طبقه هسته تا به حال مطالعه نکرده است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک سیستم طبقه جدید Honeycombed - طبقه هسته تا به حال مطالعه نکرده است
12. The rock was honeycombed with passages.
[ترجمه ترگمان]سنگ مملو از راهروهای متعدد بود
[ترجمه گوگل]سنگ با عابر پیاده های عجیب و غریب بود
[ترجمه گوگل]سنگ با عابر پیاده های عجیب و غریب بود
13. This coffee table has a round top in honeycombed aluminium and black and white epoxy resin with solid pau ferro inserts.
[ترجمه ترگمان]این میز قهوه در honeycombed آلومینیوم و رزین اپوکسی سفید و سفید با رزین اپوکسی محکم ferro داخلی قرار دارد
[ترجمه گوگل]این میز قهوه در بالای آلومینیوم لانه زنبوری و رزین اپوکسی سیاه و سفید با درجهای جامد pau ferro قرار دارد
[ترجمه گوگل]این میز قهوه در بالای آلومینیوم لانه زنبوری و رزین اپوکسی سیاه و سفید با درجهای جامد pau ferro قرار دارد
کلمات دیگر: