کلمه جو
صفحه اصلی

gravitational


جاذبه ای، کششی

انگلیسی به فارسی

جاذبه ای ،کششی


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to the force of gravity
gravitational means relating to or resulting from the force of gravity.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] گرانشی - ثقلی
[ریاضیات] ثقلی، گرانشی
[آب و خاک] گرانشی، جاذبه ای

جملات نمونه

1. the earth's gravitational force
نیروی گرانش زمین

2. an escape from the earth's gravitational pull
رهایی از کشش جاذبه ی کره ی زمین

3. All matter exerts a gravitational attraction.
[ترجمه ترگمان]تمام مواد جاذبه جاذبه دارند
[ترجمه گوگل]همه چیز جاذبه گرانشی را نشان می دهد

4. Tidal stress and gravitational asymmetries had pulled the sphere out of shape. Newtonian mechanics had done the rest.
[ترجمه ترگمان]استرس Tidal و asymmetries گرانشی کره را از شکل بیرون کشیده بودند مکانیک نیوتونی هم این کار را کرده بود
[ترجمه گوگل]استرس جزر و مد و عدم تقارن گرانشی این حوزه را از شکل بیرون کشیدند مکانیک نیوتنی بقیه را انجام داده است

5. Here is a gravitational field device to draw down orbiting objects on to a preprogrammed landing site.
[ترجمه ترگمان]در اینجا یک ابزار میدان گرانشی برای پایین کشیدن اشیا در حال حرکت به یک محل فرود از پیش برنامه ریزی شده وجود دارد
[ترجمه گوگل]در اینجا یک دستگاه میدان گرانشی برای کشیدن اجسام در حال چرخش به یک سایت فرود پیش برنامه ریزی شده است

6. It thus excludes situations involving impulsive gravitational waves.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه شرایط مربوط به امواج گرانشی آنی را حذف می کند
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب شرایطی با امواج گرانشی امپدانس محو نمی شود

7. Further gravitational segregation of the iron core means that denser material moves inwards displacing less dense material outwards.
[ترجمه ترگمان]تفکیک گرانشی بیشتر هسته آهنی به این معنی است که مواد متراکم تر، به سمت داخل حرکت می کنند و ماده چگال کمتری را به سمت بیرون جابجا می کنند
[ترجمه گوگل]جداسازی گرانشی بیشتر از هسته آهن بدان معنی است که مواد چسبنده به سمت داخل حرکت می کنند و مواد متراکم تر خارج می شوند

8. The gravitational fields of these irregular chunks are so lumpy that any orbit is certain to evolve rapidly.
[ترجمه ترگمان]میدان های گرانشی این قطعات نامنظم به قدری شدید هستند که هر مدار به سرعت تکامل می یابد
[ترجمه گوگل]زمینه های گرانشی این تکه های نامنظم، به صورت یکنواخت هستند که هر مدار ممکن است سریعا تکامل یابد

9. They regard such wobbles as responses to the gravitational tugs of planets orbiting around them.
[ترجمه ترگمان]آن ها چنین wobbles را به عنوان پاسخ به the گرانشی سیارات در حال چرخش حول آن ها، مورد توجه قرار می دهند
[ترجمه گوگل]آنها چنین واگویی را به عنوان پاسخ به کشنده های گرانشی سیارات که در اطراف آنها در حال چرخش هستند، در نظر می گیرند

10. In the alternative case of thick gravitational waves, they are non-scalar curvature singularities.
[ترجمه ترگمان]در حالت جایگزین امواج گرانشی thick، نقاط غیر عددی singularities هستند
[ترجمه گوگل]در مورد جایگزین امواج گرانشی ضخیم، آنها منحنی انحنای غیر اسکالر هستند

11. Earlier experiments had compared the Earth's gravitational attraction with the centrifugal force from its own rotation.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها قبلی جاذبه جاذبه زمین را با نیروی گریز از مرکز آن مقایسه کرده بودند
[ترجمه گوگل]آزمایش های قبلی، جذابیت گرانشی زمین را با نیروی گریز از مرکز از چرخش خود مقایسه کرده است

12. The debt of gravitational energy will not have to be paid until the end of the universe.
[ترجمه ترگمان]بدهی نیروی گرانشی تا پایان جهان نباید پرداخت شود
[ترجمه گوگل]بدهی انرژی گرانشی تا پایان جهان نیازی به پرداخت ندارد

13. The split rock is slow to fall, the gravitational force being lower and the angle of fall correspondingly sharper.
[ترجمه ترگمان]صخره شکافته به آرامی کاهش می یابد، نیروی جاذبه پایین تر است و زاویه کاهش به همین شکل، قوی تر است
[ترجمه گوگل]سنگ تقسیم آهسته به سقوط است، نیروی گرانشی پایین تر و زاویه سقوط به ترتیب واضح تر است

14. Weight is the gravitational force of attraction exerted on a body.
[ترجمه ترگمان]وزن نیروی جاذبه جاذبه است که بر روی بدن اعمال می شود
[ترجمه گوگل]وزن نیروی جاذبه جذاب بر روی بدن است

15. The gravitational field has been explored in some detail by observations of the satellites and of the paths of fly-by spacecraft.
[ترجمه ترگمان]میدان گرانشی در برخی از جزییات توسط مشاهدات ماهواره و مسیر پرواز با فضاپیما مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]میدان گرانشی با مشاهدات ماهواره ها و مسیرهای پرواز توسط فضاپیماها، جزئیات دقیق مورد بررسی قرار گرفته است

پیشنهاد کاربران

gravitational ( فیزیک )
واژه مصوب: گرانشی
تعریف: مربوط به گرانش


کلمات دیگر: