کلمه جو
صفحه اصلی

granulated


دانه دانه، دان دان، گوشت نوبالااورده

انگلیسی به فارسی

دانه دانه ،دان دان ،گوشت نوبالاآورده


گرانول، دانه دانه کردن، دارای ذرات ریز کردن


انگلیسی به انگلیسی

• crumbled or collected into granules; made rough on the surface; granular, grainy
granulated sugar is in the form of coarse grains.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] دانه دانه
[زمین شناسی] دانه دانه
[نساجی] دانه بندی شده

جملات نمونه

1. Stir in the Sweetex Granulated then stir in enough water to form a soft dough.
[ترجمه ترگمان]سپس در the بریزید و سپس به اندازه کافی آب بزنید تا خمیر نرم ایجاد شود
[ترجمه گوگل]سپس Sweetex Granulated را مخلوط کنید سپس آب کافی برای ایجاد خمیر نرم تهیه کنید

2. It was thought that dry granulated yeast imparted an inferior flavor.
[ترجمه ترگمان]تصور می شد که مخمر خشکش یک طعم نامرغوب را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]تصور می شد که مخمرهای گرانول خشک، عطر و طعم کمتری را به وجود آوردند

3. In the new process, the carpet is granulated and then mixed and extruded with a catalyst.
[ترجمه ترگمان]در فرآیند جدید، فرش دانه دانه است و سپس با یک کاتالیزور مخلوط می شود
[ترجمه گوگل]در روند جدید، فرش گرانول و سپس با یک کاتالیزور مخلوط شده و اکسترود شده است

4. The drifts were granulated and shrinking under my eyes.
[ترجمه ترگمان]می لغزد و زیر چشمانم جمع می شوند
[ترجمه گوگل]راندگی ها در زیر چشمان من گرانوله شده و کوچک می شوند

5. Gradually beat in granulated sugar until well combined. Beat in egg yolks, chocolate and vanilla until thoroughly combined.
[ترجمه ترگمان]به تدریج تا زمانی که به خوبی با هم ترکیب شوند، شکر دانه ای زدند در زرده تخم مرغ، شکلات و وانیل تا زمانی که به طور کامل ترکیب شوند، شکست دهید
[ترجمه گوگل]به تدریج در شکر های گرانولیته به خوبی ترکیب شده است تا زمانی که کاملا ترکیب شود، از زرده تخم مرغ، شکلات و وانیل بپرهیزید

6. Melt the granulated sugar with the almonds in a saucepan.
[ترجمه ترگمان]نمک دانه ای را با بادام در یک ماهی تابه ذوب کنید
[ترجمه گوگل]ذوب کردن شکر دانه ای با بادام در یک ظرف پز

7. Gradually beat in granulated sugar until well combined.
[ترجمه ترگمان]به تدریج تا زمانی که به خوبی با هم ترکیب شوند، شکر دانه ای زدند
[ترجمه گوگل]به تدریج در شکر های گرانولیته به خوبی ترکیب شده است

8. Beat eggs and granulated sugar well and add vanilla and citron.
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ و شکر دانه ای را با هم بزنید و وانیل و citron هم بکنید
[ترجمه گوگل]تخم مرغ را بچرخانید و شکر گرانول را خوب بخوانید و وانیل و سیترون را اضافه کنید

9. Combine granulated sugar, cinnamon and nutmeg in small bowl.
[ترجمه ترگمان]قند granulated، دارچین و جوز هندی رو در کاسه کوچیک وصل کن
[ترجمه گوگل]شکر، دارچین و ماست را در کاسه کوچک ترکیب کنید

10. Brush with milk and sprinkle with Sweetex Granulated.
[ترجمه ترگمان]برس با شیر و فلفل همراه با Sweetex granulated
[ترجمه گوگل]برس با شیر و با Sweetex Granulated بپاشید

11. Add approximately half a teaspoon of white granulated sugar to each bottle before capping it.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه آن را بپوشاند، نیمی از قاشق چای خوری سفید را به هر بطری اضافه کنید
[ترجمه گوگل]قبل از بسته شدن آن تقریبا نیمی از قاشق چایخوری قند سفید را به هر بطری اضافه کنید

12. Stir in the ground almonds and Sweetex Granulated.
[ترجمه ترگمان]the را هم بزنید و هم بزنید
[ترجمه گوگل]مخلوط بادام زمینی و Sweetex Granulated

13. Suitable for grading granulated stuffs and screening out powder and liquid.
[ترجمه ترگمان]مناسب برای تصحیح stuffs دانه ای و غربالگری پودر و مایع
[ترجمه گوگل]مناسب برای درجه بندی مواد گرانول و غربال کردن پودر و مایع

14. Besides NEUTRACID stops granulated structure uncontrolled boiling problems.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، NEUTRACID، ساختار دانه ای نشدنی را متوقف می کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر NEUTRACID، ساختار دانه ای ساختارهای کنترل نشده جوش را متوقف می کند


کلمات دیگر: