1. inflexible plastic
پلاستیک بی خمش
2. inflexible purpose
قصد استوار
3. an inflexible rule
قاعده ی تغییرناپذیر
4. a wooden and inflexible foreign policy
یک سیاست خارجی خشک و انعطاف ناپذیر
5. we begged him to change his decision but he remained inflexible
استدعا کردیم که تصمیم خود را عوض کند ولی او ثابت قدم باقی ماند.
6. Workers insisted the new system was too inflexible.
[ترجمه ترگمان]کارگران اصرار داشتند که سیستم جدید بیش از حد انعطاف ناپذیر است
[ترجمه گوگل]کارگران اصرار داشتند که سیستم جدید بیش از حد غیر قابل انعطاف است
7. The prime minister has adopted an inflexible position on immigration.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر موضع انعطاف ناپذیر را در مورد مهاجرت اتخاذ کرده است
[ترجمه گوگل]نخست وزیر موضع انعطاف پذیر در مهاجرت به دست آورده است
8. The new plastic is completely inflexible.
[ترجمه ترگمان]پلاستیک جدید کاملا انعطاف ناپذیر است
[ترجمه گوگل]پلاستیک جدید کاملا انعطاف پذیر است
9. The rules seemed arbitrary and inflexible.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که قوانین کام لا مستبدانه و بی چون و چرا است
[ترجمه گوگل]این قوانین به صورت دلخواه و غیر انعطاف پذیر به نظر می رسید
10. He's completely inflexible on the subject.
[ترجمه ترگمان]از این موضوع کام لا انعطاف ناپذیر است
[ترجمه گوگل]او در مورد موضوع کاملا انعطاف پذیر است
11. This approach is too inflexible and too costly.
[ترجمه ترگمان]این رویکرد بسیار سخت و پر هزینه است
[ترجمه گوگل]این رویکرد بیش از حد غیر قابل انعطاف و بیش از حد پر هزینه است
12. This type of computer is too slow and inflexible to meet many business needs.
[ترجمه ترگمان]این نوع کامپیوتر بسیار کند و انعطاف ناپذیر است تا نیازهای تجاری زیادی را برآورده کند
[ترجمه گوگل]این نوع کامپیوتر بسیار کند و غیر قابل انعطاف است تا نیازهای تجاری بسیاری را برآورده کند
13. The seven-year period is not totally inflexible.
[ترجمه ترگمان]دوره هفت ساله کاملا غیرقابل انعطاف نیست
[ترجمه گوگل]دوره هفت سال کاملا انعطاف ناپذیر نیست
14. This approach proved impractical and inflexible and did not allow for innovation or different national traditions.
[ترجمه ترگمان]این رویکرد غیرعملی و انعطاف ناپذیر بود و اجازه نوآوری یا سنت های ملی متفاوت را نمی داد
[ترجمه گوگل]این رویکرد غیر عملی و غیر انعطاف پذیر بود و برای نوآوری و سنت های ملی متفاوت نبود
15. It may be uneconomic or too inflexible to implement in hardware all of a computer's instruction set.
[ترجمه ترگمان]ممکن است uneconomic یا بیش از حد انعطاف پذیری داشته باشد تا سخت افزار مجموعه دستورها یک کامپیوتر را اجرا کند
[ترجمه گوگل]این ممکن است صرفه جویی یا بیش از حد غیر قابل انعطاف برای پیاده سازی در سخت افزار تمام مجموعه دستورالعمل کامپیوتر است
16. A machine without human guidance is inflexible and highly limited in recognition and learning facilities.
[ترجمه ترگمان]یک ماشین بدون راهنمایی انسان غیرقابل انعطاف است و در شناسایی و امکانات یادگیری بسیار محدود است
[ترجمه گوگل]یک دستگاه بدون هدایت انسانی انعطاف پذیر است و در امکانات شناخت و یادگیری بسیار محدود است