همکف
ground level
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• ground level is used to refer to the ground or to the floor of a building which is at the same level as the ground.
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] سطح زمین
[نفت] تراز زمین
[نفت] تراز زمین
جملات نمونه
1. Most of the monkeys' food is found at ground level.
[ترجمه ترگمان]بیشتر میمون ها در سطح زمین یافت می شوند
[ترجمه گوگل]بیشتر غذاهای میمون در سطح زمین یافت می شود
[ترجمه گوگل]بیشتر غذاهای میمون در سطح زمین یافت می شود
2. These youngsters work 70 metres below ground level .
[ترجمه ترگمان]این جوانان ۷۰ متر زیر سطح زمین کار می کنند
[ترجمه گوگل]این جوانان 70 متر زیر سطح زمین کار می کنند
[ترجمه گوگل]این جوانان 70 متر زیر سطح زمین کار می کنند
3. The cables are buried one metre below ground level.
[ترجمه ترگمان]کابل ها یک متر زیر سطح زمین دفن شده اند
[ترجمه گوگل]کابل ها یک متر زیر سطح زمین را دفن می کنند
[ترجمه گوگل]کابل ها یک متر زیر سطح زمین را دفن می کنند
4. A three-storeyed neo-classical frontage of immense length, the ground level is in grey stone, the upper storeys in pale ochre.
[ترجمه ترگمان]یک نمای نئو کلاسیک از طول عظیم، سطح زمین در سنگ خاکستری است و طبقه بالایی در سرخ مایل به سرخ
[ترجمه گوگل]یک طبقه سه طبقه نئو کلاسیک از سطح بی حد و حصر، سطح زمین در سنگ خاکستری است، طبقه بالا در رنگین کمان
[ترجمه گوگل]یک طبقه سه طبقه نئو کلاسیک از سطح بی حد و حصر، سطح زمین در سنگ خاکستری است، طبقه بالا در رنگین کمان
5. Autumn raspberries need cutting back to just above ground level, and fruit trees should be sprayed against pests.
[ترجمه ترگمان]تمشک که نیاز به برش درست بالای سطح زمین دارد و درختان میوه نیز باید بر روی آفات پاشیده شود
[ترجمه گوگل]تمشک پاییز باید به سطح بالای سطح زمین برسد و درختان میوه باید در برابر آفات اسپری شوند
[ترجمه گوگل]تمشک پاییز باید به سطح بالای سطح زمین برسد و درختان میوه باید در برابر آفات اسپری شوند
6. This can usually be accomplished from ground level with a variety of hooks, shovels and clamps attached to long poles.
[ترجمه ترگمان]این کار معمولا می تواند از سطح زمین با انواع قلاب، بیل ها و clamps متصل به چوب های بلند انجام شود
[ترجمه گوگل]این معمولا می تواند از سطح زمین با انواع قلاب، بیل و گیره های متصل به قطب های طولانی انجام شود
[ترجمه گوگل]این معمولا می تواند از سطح زمین با انواع قلاب، بیل و گیره های متصل به قطب های طولانی انجام شود
7. At ground level there are haloed birds with spread wings.
[ترجمه ترگمان]در سطح زمین پرندگان haloed هستند که بال پخش دارند
[ترجمه گوگل]در سطح زمین پرندگان haloed با بال های گسترش وجود دارد
[ترجمه گوگل]در سطح زمین پرندگان haloed با بال های گسترش وجود دارد
8. At ground level geraniums and hostas provide a contrasting foliar foil to neat gravel.
[ترجمه ترگمان]در سطح زمین geraniums و hostas یک فویل پلاستیکی متضاد را به ماسه تمیز می دهند
[ترجمه گوگل]گیانیم ها و میزها در سطح زمین فویل های متقارن برگ را به ماسه شسته می کنند
[ترجمه گوگل]گیانیم ها و میزها در سطح زمین فویل های متقارن برگ را به ماسه شسته می کنند
9. Eighty-seven steps spiralling down sixty feet below ground level, into the Foot Tunnel beneath the Thames.
[ترجمه ترگمان]هشتاد و هفت پله که شصت قدم پایین تر از سطح زمین قرار داشتند، به تونل پا در زیر رودخانه تمز می رسیدند
[ترجمه گوگل]هشتاد و هفت قدم به پایین شصت فوت از سطح زمین، به تونل پا در زیر Temzes
[ترجمه گوگل]هشتاد و هفت قدم به پایین شصت فوت از سطح زمین، به تونل پا در زیر Temzes
10. The team are cutting back hazel bushes to ground level across two acres of woodland.
[ترجمه ترگمان]تیم در حال بریدن بوته های فندق در دو جریب زمین جنگلی است
[ترجمه گوگل]این تیم برداشتن بوته های فاسد را به سطح زمین در دو هکتار از جنگل می اندازد
[ترجمه گوگل]این تیم برداشتن بوته های فاسد را به سطح زمین در دو هکتار از جنگل می اندازد
11. Flying over Normandy he descended to ground level to escape the fog and to find his bearings.
[ترجمه ترگمان]پرواز کنان به طرف نورماندی پیاده شد تا از مه فرار کند و مسیرش را پیدا کند
[ترجمه گوگل]پرواز کردن به نرماندی او را به زمین فرود آمد تا از مه و فرماندهی خود پیدا کند
[ترجمه گوگل]پرواز کردن به نرماندی او را به زمین فرود آمد تا از مه و فرماندهی خود پیدا کند
12. The hotel is set on three floors. There's a bar and cafe at ground level.
[ترجمه ترگمان]هتل روی سه طبقه قرار دارد یک کافه و کافه در سطح زمین وجود دارد
[ترجمه گوگل]این هتل در سه طبقه قرار دارد یک بار و کافه در سطح زمین وجود دارد
[ترجمه گوگل]این هتل در سه طبقه قرار دارد یک بار و کافه در سطح زمین وجود دارد
13. The library has three levels, with a conference centre at ground level.
[ترجمه ترگمان]کتابخانه دارای سه سطح و یک مرکز کنفرانس در سطح زمین است
[ترجمه گوگل]این کتابخانه دارای سه سطح، با یک مرکز کنفرانس در سطح زمین است
[ترجمه گوگل]این کتابخانه دارای سه سطح، با یک مرکز کنفرانس در سطح زمین است
14. A waterproof membrane is built into the wall just above ground level.
[ترجمه ترگمان]یک غشا ضد آب درست بالای سطح زمین به دیوار ساخته شده است
[ترجمه گوگل]غشاء ضد آب در دیوار فقط بالای سطح زمین ساخته شده است
[ترجمه گوگل]غشاء ضد آب در دیوار فقط بالای سطح زمین ساخته شده است
پیشنهاد کاربران
سطح زمین
طبقه همکف یا ground floor که به اختصار با حرف G در برخی جاها ( مثل آسانسور ) نشونش میدند
ground level ( شیمی )
واژه مصوب: تراز پایه
تعریف: ← حالت پایه
واژه مصوب: تراز پایه
تعریف: ← حالت پایه
کلمات دیگر: