ناشیانه
inertial
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• inactive, unmoving; lazy, slothful, sluggish; pertaining to the properties of inertia (physics)
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] اینرسی - ماند
[ریاضیات] اینرسی، جبری، قوه ی جبری، خاصیت جبری
[ریاضیات] اینرسی، جبری، قوه ی جبری، خاصیت جبری
جملات نمونه
1. inertial force
نیروی لختی
2. inertial mass
جرم لختی
3. Strapped in, Leese released the inertial reel lock so that he could lean forward to do the cockpit check.
[ترجمه ترگمان]در داخل، Leese قفل چرخ inertial را آزاد کرد تا او بتواند به جلو خم شود تا کنترل کابین خلبان را انجام دهد
[ترجمه گوگل]در لپ تاپ، لای قفل رول های inertial را به طوری که می تواند به جلو برای انجام چک چک cockpit
[ترجمه گوگل]در لپ تاپ، لای قفل رول های inertial را به طوری که می تواند به جلو برای انجام چک چک cockpit
4. Draper was a pioneer in the development of inertial navigation systems.
[ترجمه ترگمان]Draper یک پیشگام در توسعه سیستم های ناوبری اینرسی بود
[ترجمه گوگل]Draper یکی از پیشگامان توسعه سیستم های ناوبری inertial بود
[ترجمه گوگل]Draper یکی از پیشگامان توسعه سیستم های ناوبری inertial بود
5. A simple inertial or Doppler navigation has a common defect that position errors are always increasing with flight time or distance, therefore an external reference system is necessary.
[ترجمه ترگمان]یک پیمایش داخلی یا داپلر ساده دارای یک عیب مشترک است که خطاهای موقعیت همیشه با زمان پرواز یا فاصله افزایش می یابند، بنابراین یک سیستم مرجع خارجی لازم است
[ترجمه گوگل]یک ناوبری ساده یا داپلر یک نقص رایج دارد که خطاهای موقعیت همیشه با زمان پرواز یا فاصله فاصله میگیرند، بنابراین یک سیستم مرجع خارجی ضروری است
[ترجمه گوگل]یک ناوبری ساده یا داپلر یک نقص رایج دارد که خطاهای موقعیت همیشه با زمان پرواز یا فاصله فاصله میگیرند، بنابراین یک سیستم مرجع خارجی ضروری است
6. An inertial navigation simulation system which uses 1553 B buses, 429 buses and Ethernet network is designed.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم شبیه ساز پیمایش داخلی که از اتوبوس های خطی استفاده می کند، ۴۲۹ اتوبوس و شبکه اترنت طراحی شده است
[ترجمه گوگل]یک سیستم شبیه سازی ناوبری inertial که از اتوبوس های 1553 B، 429 اتوبوس و شبکه اترنت استفاده می کند طراحی شده است
[ترجمه گوگل]یک سیستم شبیه سازی ناوبری inertial که از اتوبوس های 1553 B، 429 اتوبوس و شبکه اترنت استفاده می کند طراحی شده است
7. The paper introduces a very low cost strapdown inertial guidance system consisting of piezoelectric gyros and low cost accelerometers.
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک سیستم راهنمایی inertial با هزینه بسیار پایین متشکل از ژیروها و accelerometers کم هزینه را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله یک سیستم هدایت بی سیم کم هزینه با استفاده از ژیروس پیزوالکتریک و شتاب سنج کم هزینه را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله یک سیستم هدایت بی سیم کم هزینه با استفاده از ژیروس پیزوالکتریک و شتاب سنج کم هزینه را معرفی می کند
8. Linear and nonlinear error models for Inertial Navigation System( INS ) initial alignment are established.
[ترجمه ترگمان]مدل های خطای خطی و غیر خطی برای سیستم پیمایش داخلی (INS)alignment اولیه ایجاد می شوند
[ترجمه گوگل]مدل خطای خطی و غیر خطی برای تراز اولیه سیستم ناوبری ناشی (INS) ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]مدل خطای خطی و غیر خطی برای تراز اولیه سیستم ناوبری ناشی (INS) ایجاد شده است
9. The testing results in two inertial guidance systems show that the concept is practicable and reliable.
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش ها در دو سیستم راهنمایی اینرسی نشان می دهند که این مفهوم عملی و قابل اعتماد است
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش در دو سیستم هدایت حرارتی نشان می دهد که این مفهوم عملی و قابل اعتماد است
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش در دو سیستم هدایت حرارتی نشان می دهد که این مفهوم عملی و قابل اعتماد است
10. Forward seat belts each comprised a two-piece lap strap, fastened by a buckle, and an inertial reel diagonal shoulder strap.
[ترجمه ترگمان]کمربندهای صندلی جلو هر کدام شامل یک بند کفش دو تکه بودند که با قلاب بسته شده بود و یک کمربند کتف مورب در نوسان است
[ترجمه گوگل]هر یک از کمربندهای صندلی جلو، یک بند دوشاخه ای با دامن کوتاه و یک دست بند شانه مورب را ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]هر یک از کمربندهای صندلی جلو، یک بند دوشاخه ای با دامن کوتاه و یک دست بند شانه مورب را ایجاد کرده است
11. This again shows how the metric connections correspond to the inertial accelerations and forces of classical mechanics.
[ترجمه ترگمان]این امر نشان می دهد که چگونه ارتباطات متریک با شتاب های داخلی و نیروهای مکانیک کلاسیک مطابقت دارند
[ترجمه گوگل]این دوباره نشان می دهد که چطور اتصالات متریک به شتاب های انتگرال و نیروهای مکانیک کلاسیک مربوط می شود
[ترجمه گوگل]این دوباره نشان می دهد که چطور اتصالات متریک به شتاب های انتگرال و نیروهای مکانیک کلاسیک مربوط می شود
12. Your clocks are equally valid only if you each continue to occupy an inertial reference frame.
[ترجمه ترگمان]ساعت شما به همان اندازه معتبر است اگر هر یک به اشغال یک چارچوب مرجع داخلی ادامه دهید
[ترجمه گوگل]ساعتهای شما به همان اندازه معتبر هستند، فقط اگر هرکدام از شما یک قاب مرجع مستمر را اشغال می کنند
[ترجمه گوگل]ساعتهای شما به همان اندازه معتبر هستند، فقط اگر هرکدام از شما یک قاب مرجع مستمر را اشغال می کنند
13. And he can not do this while staying in the same inertial frame.
[ترجمه ترگمان]و او نمی تواند این کار را در حالی انجام دهد که در یک کادر ساکن می ماند
[ترجمه گوگل]و او نمیتواند این کار را انجام دهد در حالی که در همان فریم inertial قرار دارد
[ترجمه گوگل]و او نمیتواند این کار را انجام دهد در حالی که در همان فریم inertial قرار دارد
14. The so-called argue in a cycle comes from searching and identifying a inertial frame by law of inertia. The usual inertial frames in which the laws of. . .
[ترجمه ترگمان]اصطلاح بحث شده در یک چرخه از جستجو و شناسایی یک چارچوب اینرسی با قانون جبر ناشی می شود آخرین فریم های اینرسی که در آن قوانین مربوط به …
[ترجمه گوگل]به اصطلاح بحث در یک چرخه از جستجوی و شناسایی چارچوب inertial توسط قانون اینرسی است فریم های معمولی inertia که در آن قوانین
[ترجمه گوگل]به اصطلاح بحث در یک چرخه از جستجوی و شناسایی چارچوب inertial توسط قانون اینرسی است فریم های معمولی inertia که در آن قوانین
پیشنهاد کاربران
[فیزیک]
نیروی لَختی یا مانْدگری
تمایل اجسام به حفظ حالت و سرعت قبلی خود را لختی گویند.
به قانون اول نیوتون قانون لختی نیز گفته می شود.
نیروی لَختی یا مانْدگری
تمایل اجسام به حفظ حالت و سرعت قبلی خود را لختی گویند.
به قانون اول نیوتون قانون لختی نیز گفته می شود.
کلمات دیگر: