کلمه جو
صفحه اصلی

rapist


معنی : غاصب، ستمگر، مرتکب زنای بعنف
معانی دیگر : زناکننده به عنف، تجاوز کار جنسی

انگلیسی به فارسی

مرتکب زنای بعنف


انگلیسی به انگلیسی

• one who physically forces another person to submit to sexual intercourse; seizor, one who takes by force
a rapist is a man who has raped a woman.

مترادف و متضاد

غاصب (اسم)
aggressor, violator, usurper, rapist, tyrant, oppressor

ستمگر (اسم)
violator, rapist, tyrant, oppressor, despot, nimrod, represser

مرتکب زنای به عنف (اسم)
rapist

جملات نمونه

1. We know the rapist stalks his victims at night.
[ترجمه ترگمان]ما میدونیم که متجاوز شبانه به قربانی هاش وارد شده
[ترجمه گوگل]ما می دانیم که آدم ربایان قربانیان شب را می چیند

2. The serial rapist has struck again.
[ترجمه ترگمان]متجاوز زنجیره ای دوباره حمله کرده
[ترجمه گوگل]ستیزه جویان سریال دوباره زخمی شده اند

3. Police are still searching for a convicted rapist, who escaped from Broadmoor special hospital yesterday.
[ترجمه ترگمان]پلیس هنوز در جستجوی یک متجاوز مجرم است که دیروز از بیمارستان ویژه Broadmoor فرار کرد
[ترجمه گوگل]پلیس هنوز هم به دنبال یک مهاجم محکوم شده است که روز گذشته از بیمارستان خاص Broadmoor فرار کرد

4. A rapist butchered his victim with a razor.
[ترجمه ترگمان] یه متجاوز قربانی هاش رو با تیغ سلاخی کرده
[ترجمه گوگل]یک قاتل با یک تیغ زدن با قربانیان خود را کشت

5. The convicted murderer and rapist is scheduled to be executed next Friday.
[ترجمه ترگمان]قاتل محکوم شده و متجاوز قرار است جمعه آینده اعدام شوند
[ترجمه گوگل]قاتل و قاتل محکوم شده قرار است جمعه آینده اعدام شود

6. The police have caught the rapist.
[ترجمه ترگمان]پلیس متجاوز رو دستگیر کرده
[ترجمه گوگل]پلیس دستگیر کرده است

7. The rapist who wins women's trust and then abuses them is a more sophisticated, devious and frightening operator.
[ترجمه ترگمان]متجاوز که اعتماد به نفس زنان را می برد و سپس از آن ها سو استفاده می کند، یک اپراتور پیچیده تر، منحرف و ترسناک است
[ترجمه گوگل]آدم ربایی که اعتماد زنان را برآورده می کند و سپس آنها را سوء استفاده می کند، اپراتور پیچیده تر، غریب و ترسناک است

8. The rapist is due to be released by 199
[ترجمه ترگمان]قرار است که متجاوز از ۱۹۹ فرد آزاد شود
[ترجمه گوگل]قاتل باید توسط 199 منتشر شود

9. It frightens me to know that the rapist still hasn't been caught.
[ترجمه ترگمان]از این می ترسم که متجاوز هنوز دستگیر نشده باشد
[ترجمه گوگل]من را بترساند تا بداند که آدم ربایی هنوز دستگیر نشده است

10. The most important point, however, is that this rapist, who got the most publicity, is the most unusual.
[ترجمه ترگمان]با این حال مهم ترین نکته این است که متجاوز که بیش ترین شهرت را به دست آورد، بسیار غیر عادی است
[ترجمه گوگل]مهمترین نکته، با این حال، این است که این آدمخوار که بیشترین تبلیغ را داشته است، غیر معمول ترین است

11. It is the rapist who is morally degraded by this appalling act.
[ترجمه ترگمان]این همان متجاوز جنسی است که در این اقدام مخوف از هم خوار شده است
[ترجمه گوگل]این آدم ربایی است که از نظر اخلاقی توسط این اقدام ناخوشایند تخریب شده است

12. The rapist got into the same carriage and followed her from Hillingdon station, Middx.
[ترجمه ترگمان]متجاوز به یک کالسکه سوار شد و از آن بیرون آمد
[ترجمه گوگل]آدم ربایی به همان حامل رفت و از ایستگاه هیلینگتون (Middx) پیروی کرد

13. He is not just a rapist and abuser of women.
[ترجمه ترگمان]او تنها یک متجاوز و آزار دهنده زنان نیست
[ترجمه گوگل]او فقط یک مهاجم و سوء استفاده از زنان نیست

14. Detectives have uncovered evidence that the rapist comes from a small but precise location within the city.
[ترجمه ترگمان]کاراگاهان شواهدی را آشکار کرده اند که متجاوز از یک مکان کوچک اما دقیق در داخل شهر می آید
[ترجمه گوگل]شواهد نشان می دهد که متهمان از یک مکان کوچک اما دقیق درون شهر برخوردارند

15. The last verified rape by the serial rapist occurred last Tuesday in Mountain View.
[ترجمه ترگمان]آخرین مورد تجاوز توسط متجاوز، سه شنبه گذشته در مانتین ویو رخ داد
[ترجمه گوگل]آخرین گزارش تجاوز شده توسط سربازگیر سریال گذشته در روز سه شنبه در Mountain View رخ داد

پیشنهاد کاربران

تجاوز جنسی {فعل}=rape
{متجاوز}rapist=Someone who rapes


زنای محسنه


کلمات دیگر: