کلمه جو
صفحه اصلی

ragweed


معنی : نوعی ابروسیا
معانی دیگر : (گیاه شناسی) رگ وید (جنس ambrosia از خانواده ی composite - بومی آمریکای شمالی که موجب بروز آلرژی و تب یونجه می شود)

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) نوعی ابروسیا


خرگوش، نوعی ابروسیا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a weed of the daisy family that produces abundant airborne pollen in the fall.

• species of weed from the daisy family (produces pollen that often causes allergic reactions)

مترادف و متضاد

نوعی ابروسیا (اسم)
ragweed

جملات نمونه

1. Ragweed pioneers idle fields.
[ترجمه ترگمان]ragweed پیشگام در مزارع بی کار
[ترجمه گوگل]Ragweed پیشگام زمینه های بیکار است

2. Ragweed causes runny noses and watery eyes.
[ترجمه ترگمان]ragweed بینی و چشم های watery دارند
[ترجمه گوگل]Ragweed باعث آبریزش بینی و چشم های آبریزش می شود

3. However, people who are allergic to ragweed or daisy pollen can have a similar allergic reaction to echinacea.
[ترجمه ترگمان]با این حال، افرادی که نسبت به ragweed آلرژی دارند و یا گرده daisy می توانند واکنش آلرژیک مشابهی به echinacea داشته باشند
[ترجمه گوگل]با این حال، افرادی که آلرژی به گرده رازیانه دارند و می توانند واکنش آلرژیک مشابهی را نسبت به اکیناسه داشته باشند

4. The ragweed Ambrosia artemisiifolia, an alien invasive weed, can profoundly influence natural ecosystems, agriculture, and human health.
[ترجمه ترگمان]The آمبرواز، یک علف تهاجمی بیگانه، می تواند اکوسیستم های طبیعی، کشاورزی و سلامت انسان را عمیقا تحت تاثیر قرار دهد
[ترجمه گوگل]Ambrosia artemisiifolia، یک علف هرز مهاجم بیگانه، می تواند عمیقا بر اکوسیستم های طبیعی، کشاورزی و سلامت انسان تاثیر بگذارد

5. Methods Extract of artemisia pollen and ragweed pollen were prepared SDS-PAGE and Coomassis were used to analyze proteins.
[ترجمه ترگمان]روش هایی که از گرده artemisia استخراج می شوند و pollen ragweed با SDS - PAGE و Coomassis تهیه شدند تا پروتئین ها را آنالیز کنند
[ترجمه گوگل]مواد و روش ها عصاره گرده آرتمیسیا و گرده آروماتیک SDS-PAGE تهیه شد و از کوomassis برای تجزیه و تحلیل پروتئین ها استفاده شد

6. The ragweed, Ambrosia artemisiifolia L., is one of the most hazardous weed species distributed worldwide and causing serious damages to agricultural production and human health.
[ترجمه ترگمان]The، آمبرواز artemisiifolia آل ؟ یکی از خطرناک ترین گونه های گیاهی است که در سراسر جهان توزیع و خسارات جدی به تولید کشاورزی و سلامت انسان وارد می کند
[ترجمه گوگل]Ambrosia artemisiifolia L یکی از خطرناک ترین گونه های علف های هرز در سراسر جهان است و باعث آسیب جدی به تولید محصولات کشاورزی و سلامت انسان می شود

7. For 75 percent of those 35 million, ragweed is the primary allergen, he added.
[ترجمه ترگمان]او اضافه کرد که ۷۵ درصد از این ۳۵ میلیون نفر ragweed اولیه هستند
[ترجمه گوگل]او اضافه کرد 75 درصد از این 35 میلیون نفر، آلرژی به آلرژی اولیه است

8. Whether the trigger is pollen or ragweed, suffering during allergy season is no fun.
[ترجمه ترگمان]چه ماشه pollen باشد یا ragweed، که در طول فصل آلرژی از آن رنج می برید، سرگرم کننده نیست
[ترجمه گوگل]این که آیا ماشه گرده و یا ارغوانی است، در طول فصل آلرژی رنج می برد، سرگرم کننده نیست

9. To suppress the spread of the ragweed, there have been a lot of studies on their chemical control, physical control, plant displacement and biological control.
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از شیوع بیماری، مطالعات زیادی در زمینه کنترل مواد شیمیایی، کنترل فیزیکی، جابه جایی گیاهی و کنترل بیولوژیکی صورت گرفته است
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از گسترش این انگل، مطالعات زیادی در زمینه کنترل مواد شیمیایی، کنترل فیزیکی، جابجایی گیاهان و کنترل بیولوژیکی صورت گرفته است

10. At six to seven years old more than half of the children were evaluated for their sensitivity to common allergens such as dust mites, ragweed and cats.
[ترجمه ترگمان]در شش تا هفت سال بیش از نیمی از کودکان برای حساسیت خود به ذرات allergens مانند کرم های گرد و غبار، ragweed و گربه ها ارزیابی شدند
[ترجمه گوگل]در شش تا هفت سال بیش از نیمی از کودکان برای حساسیت به آلرژن های رایج مانند آلودگی های گرد و غبار و گربه ها مورد ارزیابی قرار گرفتند

11. In one study, accelerating spring's arrival by 30 days prompted a 54 percent increase in ragweed pollen production.
[ترجمه ترگمان]در یک مطالعه، رسیدن بهار با ۳۰ روز افزایش ۵۴ درصد تولید گرده را افزایش داد
[ترجمه گوگل]در یک مطالعه، افزایش سرعت ورود بهار 30 روزه موجب افزایش 54 درصدی تولید گرده گل گاو شد

12. Tropical diseases such as malaria, dengue fever, and yellow fever are reaching temperate regions, and ragweed and poison ivy thrive in the hothouse world.
[ترجمه ترگمان]بیماری های استوایی مانند مالاریا، تب دنگی (تب استخوان شکن)و تب زرد به مناطق معتدل دست یافته اند و ragweed و ivy سمی در سراسر جهان رشد می کنند
[ترجمه گوگل]بیماری های گرمسیری مانند مالاریا، تب دنگی و تب زرد به مناطق معتدل می رسند، و علف های هرز و سم در دنیا رشد می کنند

13. At Johns Hopkins School of Medicine's Asthma and Allergy Center, clinical director Peter Socrates Creticos is studying what is essentially a ragweed vaccine.
[ترجمه ترگمان]در مدرسه آسم جانز هاپکینز و مرکز Allergy، پیتر سقراط Creticos، مدیر کلینیکی این مدرسه، در حال مطالعه موردی است که در اصل یک واکسن ragweed است
[ترجمه گوگل]در دانشکده پزشکی آسم و آلرژی مرکز پزشکی جانز هاپکینز، دکتر پیتر سقراط کریتیس، مددکار بالینی، در حال بررسی آنچه که اساسا یک واکسن ضد تشنج است

14. Huber, D. M., Cheng, M. W., and Winsor, B. A. 200 Association of severe Corynespora root rot of soybean with glyphosate-killed giant ragweed. Phytopathology 9 S4
[ترجمه ترگمان]Huber، D م, چنگ، ام دبلیو, و winsor، ب الف ۲۰۰ انجمن rot ریشه ای خشک Corynespora با soybean به نام glyphosate بزرگ killed Phytopathology ۹ S۴
[ترجمه گوگل]Huber، D M, Cheng، M W, و Winsor، B A 200 انجمن پوسیدگی ریشه کورنسپورا شدید سویا با کلاه گیس غول پیکر کشته شده گلیفواسات فیتوپاتولوژی 9 S4

پیشنهاد کاربران

گیاه کهنه واش


کلمات دیگر: