1. The past is the hawk, flying higher; its talons are stronger, its wings wide and majestic.
[ترجمه ترگمان]گذشته شاهین است، پرواز می کند، پرواز بیشتری دارد؛ بال هایش باز و با شکوه هستند
[ترجمه گوگل]گذشته، پرنده است، پرواز بالاتر؛ گوساله های آن قوی تر هستند، بال های آن گسترده و بزرگ است
2. The wheels have Excel rims and Talon hubs, which are used by many top motocross teams.
[ترجمه ترگمان]چرخ ها دارای rims های اکسل و Talon هستند که توسط بسیاری از تیم های برتر motocross استفاده می شوند
[ترجمه گوگل]این چرخها شامل رینگ های اکسل و هاب های Talon هستند که توسط بسیاری از تیم های پیشرفته Motocross استفاده می شود
3. A slash from Siban's talons would have inflicted a wound which would have taken weeks to heal.
[ترجمه ترگمان]یک ضربه از چنگال های Siban زخم بزرگی را ایجاد می کرد که هفته ها طول می کشید تا بهبود یابد
[ترجمه گوگل]یک قطعه قطعه قطعه قطعه ای از سنگ های سیبان زخمی را ایجاد می کند که هفته ها طول می کشد تا بهبود یابد
4. Grasped tightly in its sharp talons was an ancient key.
[ترجمه ترگمان]ناخن های تیزش او را محکم گرفته بود
[ترجمه گوگل]کلید های باستانی بسیار محکم در تالون های تیز بود
5. He flexed his hand and stroked a talon across his own forearm.
[ترجمه ترگمان]او دستش را خم کرد و یک پنجه پا روی ساعد خودش کشید
[ترجمه گوگل]او دست خود را خم کرده و طلسم را در زیر سینه خود قرار داد
6. Easier, easier . . . and Creggan, with his talons tentatively stretched out below him, landed on one of its branches.
[ترجمه ترگمان]راحت تره، راحت تره، راحت و راحت، با talons که از زیر پایش بیرون زده بود، روی یکی از شاخه های آن افتاد
[ترجمه گوگل]ساده تر، ساده تر و Creggan، با talons او به طور موقت کشش زیر او، در یکی از شاخه های آن فرود آمد
7. It had claws like an eagle talons; she could hear them shredding and splintering the wood.
[ترجمه ترگمان]او می توانست صدای تکه پاره شدن آن ها و شکستن چوب ها را بشنود
[ترجمه گوگل]پنجه مانند یک عقاب عقرب داشت او می تواند آنها را شلاق زدن و تکه تکه کردن چوب را بشنود
8. Her talons are thrust forward ready to grab the food.
[ترجمه ترگمان]پنجه هایش را به جلو پرتاب می کنند تا غذا را بگیرند
[ترجمه گوگل]کوپن های خود را به جلو آماده می کنند تا غذا را بگیرند
9. The eagle still had its talons in the goat, and the goat had its horns embedded in the eagle.
[ترجمه ترگمان]عقاب هنوز چنگال های خود را در بز داشت و بز شاخ خود را در عقاب فرو کرده بود
[ترجمه گوگل]عقاب هنوز گوساله هایش را در بز داشت و بزها شاخهای خود را در عقاب گذاشتند
10. Well feather-insulated talons of a snowy owl's feet.
[ترجمه ترگمان]ناخن های تیز و پر دار از پاهای یک جغد سفید
[ترجمه گوگل]کوسه های عجیب و غریب پر از پاهای برفی جغد
11. The old woman's fingers curved into talons and she scratched at Jazzbeaux's face.
[ترجمه ترگمان]انگشتان پیرزن فرو رفت و صورتش را خاراند
[ترجمه گوگل]انگشتان پیر، به طلون خم می شود و در صورت جازبوکس خراشیده می شود
12. He slashed at Alexei, talons out, but Alexei had anticipated the move.
[ترجمه ترگمان]او به آل کسی حمله کرد، پنجه کشید، اما آل کسی حرکت را پیش بینی کرده بود
[ترجمه گوگل]او در آلکسی به ضربات پنالتی زد، اما الکسی پیش بینی حرکت را داشت
13. He stabbed at it with his talons and beak.
[ترجمه ترگمان]با چنگال و چنگالش به آن ضربه زد
[ترجمه گوگل]او با طوفان و خراشش به آن ضربه زد
14. This kind of spice is made of eagle's talon and has a unique flavour.
[ترجمه ترگمان]این نوع ادویه از چنگال عقاب ساخته شده است و یک طعم منحصر به فرد دارد
[ترجمه گوگل]این نوع ادویه از طلای عقاب ساخته شده و طعم منحصر به فردی دارد
15. Deinonychus, or "terrible claw" after the sickle-shaped talon on each hind foot, stood about 11 feet from head to tail and was a lithe predator.
[ترجمه ترگمان]\"چنگال وحشتناک\" یا \"چنگال وحشتناک\" پس از پنجه داس شکل روی هر پای عقب، در حدود ۱۱ فوت از راس به دم ایستاد و یک شکارچی لاغر بود
[ترجمه گوگل]Deinonychus، یا 'پنجه وحشتناک' پس از قاعده شکل پاره شده در هر پا عقب، حدود 11 پا از سر به دم ایستاد و یک شکارچی کوچک بود