کلمه جو
صفحه اصلی

rectory


معنی : خانه کشیش بخش، درامد کشیش بخش
معانی دیگر : خانه ی کشیش

انگلیسی به فارسی

خانه کشیش بخش، درآمد کشیش بخش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: rectories
• : تعریف: the residence of a rector.

• house of a minister or priest, parsonage
a rectory is a house in which a priest of the church of england lives.

مترادف و متضاد

خانه کشیش بخش (اسم)
rectory

درامد کشیش بخش (اسم)
rectory

جملات نمونه

1. But when a camera crew arrived at the rectory, they got a hostile reception.
[ترجمه ترگمان]اما هنگامی که یک دوربین به محل اصلی رسید، یک میهمانی پر از دشمن دریافت کرد
[ترجمه گوگل]اما زمانی که یک خدمه دوربین به مقر نرسیده بود، آنها یک پذیرش خصمانه داشتند

2. Lower down the post-war rectory replaced bombed buildings in Paradise.
[ترجمه ترگمان]در پایین، کلیسا پس از جنگ، ساختمان های بمباران شده در بهشت را جایگزین کرده است
[ترجمه گوگل]ساختمان های پس از جنگ را در بهشت ​​جایگزین کرد

3. Call for me at the rectory, why don't yer?
[ترجمه ترگمان]تو خانه کشیشی مرا صدا کن، چرا این کار را نمی کنی؟
[ترجمه گوگل]به من در کلیسا مراجعه کن، چرا نه؟

4. I've invited him to the rectory for dinner.
[ترجمه ترگمان]من او را برای شام به خانه کشیشی دعوت کرده ام
[ترجمه گوگل]او را برای شام دعوت کردم

5. Rose was waiting for McAllister at the rectory.
[ترجمه ترگمان]رز در خانه کشیشی در انتظار McAllister بود
[ترجمه گوگل]رز در انتظار McAllister در حیاط خلوت بود

6. Old Ape received his Thursday hand-out at the rectory.
[ترجمه ترگمان]میمون پیر روز پنجشنبه او را در خانه کشیشی به دست گرفت
[ترجمه گوگل]دوران کودکی او روز پنج شنبه را در کلیسا دریافت کرد

7. The ugly rectory is a figment of my imagination, for there was never such a building on Wood Green.
[ترجمه ترگمان]این خانه کشیشی زشت فقط یک خیال خیالی است، چون هیچ وقت چنین ساختمانی در جنگل گرین وود وجود نداشت
[ترجمه گوگل]جادوگری زشتی از تخیل من است؛ زیرا هرگز چنین ساختاری بر روی چوب سبز وجود نداشت

8. Now, suddenly, the rectory, indeed the entire street, quaked with racket.
[ترجمه ترگمان]حالا، ناگهان، خانه کشیشی که در واقع تمام کوچه بود، از سرو صدا به خود لرزید
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، به طور ناگهانی، کلیسا، در واقع کل خیابان، با رکت زدگی

9. Quentin Featherston cut the grass of the rectory lawns again.
[ترجمه ترگمان]Quentin Featherston علف ها را ترک کرد
[ترجمه گوگل]Quentin Featherston دوباره علف چمن های استخر را بریده است

10. The large rectory in Staithes Road is now a private house.
[ترجمه ترگمان]کلیسای بزرگ در خیابان Staithes اکنون یک خانه خصوصی است
[ترجمه گوگل]مجسمه بزرگ در جاده Staithes در حال حاضر یک خانه خصوصی است

11. Life in a Mayfair rectory suited her very well and she had private means.
[ترجمه ترگمان]زندگی در بخش می فیر، برای او بسیار مناسب و خصوصی بود
[ترجمه گوگل]زندگی در یک مجتمع Mayfair بسیار مناسب بود و او به معنای خصوصی بود

12. He would come regularly to the rectory now, Lavinia thought.
[ترجمه ترگمان]با خودش فکر کرد که او به طور منظم به کلیسا خواهد آمد
[ترجمه گوگل]لاوینیا فکر کرد که او به طور منظم به کلیسا می آید

13. The young priest ran into the rectory.
[ترجمه ترگمان]کشیش جوان به خانه کشیشی دوید
[ترجمه گوگل]کشیش جوان به مقبره فرار کرد

14. We believed there was a secret tunnel between rectory and nunnery.
[ترجمه ترگمان]ما باور داشتیم که یه تونل مخفی بین rectory و nunnery وجود داره
[ترجمه گوگل]ما اعتقاد داشتیم که تونل مخفی بین حیاط و مغولستان وجود دارد


کلمات دیگر: