کلمه جو
صفحه اصلی

rake up


معنی : گود کردن، لخت کردن
معانی دیگر : (درباره ی سر یا رسوایی و غیره) اطلاعات به دست آوردن، کاشف به عمل آوردن

انگلیسی به فارسی

لخت کردن، گود کردن


مترادف و متضاد

گود کردن (فعل)
gull, deepen, rake up, scoop

لخت کردن (فعل)
rob, pluck, harry, ransack, sack, strip, skin, rake up, fleece, rifle

جملات نمونه

1. She helped her father to rake up the dried grass into piles.
[ترجمه حسین] اون به پدرش کمک کرد تا برگ های خشک و مرده را به صورت تپه ای جمع کند
[ترجمه ترگمان]به پدرش کمک کرد تا علف های خشک را با خاک یک سان کند
[ترجمه گوگل]او به پدرش کمک کرد تا چمن خشک را به شمعها بچسبانید

2. We need to rake up two more players to form a team.
[ترجمه ترگمان]ما باید دو بازیکن دیگر را جمع کنیم تا یک تیم تشکیل دهیم
[ترجمه گوگل]ما نیاز به تشکیل دو تیم دیگر برای تشکیل تیم داریم

3. In the autumn I rake up the dead leaves.
[ترجمه ترگمان]در پاییز برگ های مرده را جمع کردم
[ترجمه گوگل]در پاییز من برگ های مرده را جمع کردم

4. I'm trying to rake up some people to play football on Saturday - do you want to come along?
[ترجمه ترگمان]من سعی می کنم در روز شنبه بعضی از مردم را جمع و جور کنم - آیا می خواهی همراه من بیایی؟
[ترجمه گوگل]من سعی می کنم بعضی از مردم را برای شنیدن بازی در فوتبال آماده کنم - آیا می خواهید با هم کنار بیایید؟

5. I don't think it necessary to rake up their old quarrels.
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنم لازم باشد که quarrels قدیمی خود را جمع و جور کنند
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم ضروری باشد که نزاع های قدیمی خود را از بین ببرند

6. Don't rake up the past.
[ترجمه ترگمان]گذشته ها رو در نیار
[ترجمه گوگل]گذشته را نپوشانید

7. They could only rake up $300.
[ترجمه ترگمان] اونا فقط میتونن ۳۰۰ دلار جمع کنن
[ترجمه گوگل]آنها فقط 300 دلار می توانستند پول بفروشند

8. But others were willing to rake up the controversy for him.
[ترجمه ترگمان]اما دیگران مایل بودند که جنجال را برای او جمع کنند
[ترجمه گوگل]اما دیگران تمایل داشتند بحث و جدال را برای او بسازند

9. So any advantage we can rake up, nomatterwhat, is something we're gon na use.
[ترجمه ترگمان]پس هر امتیازی که ما می توانیم جمع کنیم چیزی است که ما از آن استفاده می کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین هر گونه مزیتی که ما می توانیم برآورده کنیم، چیزی است که ما از آن استفاده می کنیم

10. Do not rake up old grievances.
[ترجمه ترگمان]grievances را جمع و جور نکنید
[ترجمه گوگل]شکایات قدیمی را خالی نکنید

11. Why did you have to rake up his politic past? He's a reformed character now.
[ترجمه ترگمان]چرا گذشته politic رو با خودت برده بودی؟ حالا او شخصیتی اصلاح شده ست
[ترجمه گوگل]چرا شما مجبور شدید گذشته سیاسی خود را بسازید؟ او اکنون شخصیت اصلاح شده است

12. Please don't rake up that old quarrel.
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم این دعوای قدیمی را دنبال نکن
[ترجمه گوگل]لطفا این نزاع قدیمی را خالی نکنید

13. Do not rake up the past.
[ترجمه ترگمان]گذشته ها رو در نیار
[ترجمه گوگل]گذشته را نپوشانید

14. Would they not rake up the past and find clues that had led to my fate?
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها گذشته را پیدا نمی کردند و سرنخی که به سرنوشت من کشانده بودند پیدا کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها گذشته را جمع نکنند و سرنخ هایی را پیدا کنند که به سرنوشت من منجر شده اند؟

15. Rake up the leaves and Burn them.
[ترجمه ترگمان]تو برگ ها غلت بخوری و Burn
[ترجمه گوگل]برگ ها را بشکنید و آنها را بسوزانید

پیشنهاد کاربران

پیش کشیدن، کاشف به عمل آوردن، یاد آوری کردن، در آوردن، نشون دادن

to make known or public
آشکار کردن
نمونه:
every thing is going to be raked up.
همه چی قراره معلوم بشه.

یادآوری کردن خاطرات ناخوشایند گذشته

جارو زدن


کلمات دیگر: