کلمه جو
صفحه اصلی

reboant


معنی : دارای واکنش، عود کننده، پرطنین
معانی دیگر : (شعر قدیم) طنین افکن، پژواک افکن

انگلیسی به فارسی

دارای واکنش، عود کننده، پرطنین


مترادف و متضاد

دارای واکنش (صفت)
reboant

عود کننده (صفت)
regressive, reboant, recurrent, recrudescent

پرطنین (صفت)
sonorous, reboant


کلمات دیگر: