کلمه جو
صفحه اصلی

scarab


معنی : تخماق یا کلوخ کوب، سوسک سرگین غلتان، زمین کوب، تکه جواهر
معانی دیگر : (حشره شناسی) سوسک سرگین غلتان، گوگار، گوگال، گوگردانک، جعل (از تیره ی بزرگ scarabaeidae و همچنین سوسک سیاه سرگین خوار به نام scarabaeus sacer که مصریان باستان آن را مقدس می شمردند)، تخماق یا کلو  کوب

انگلیسی به فارسی

تخماق یا کلوخ کوب، زمین کوب، تکه جواهر،سوسک سرگین غلتان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of various large, hard-shelled beetles.

(2) تعریف: a small carving made to look like such a beetle, and used in ancient Egypt as a charm.

• any large hard-shelled beetle from the scarabaeus family; artistic representation of a beetle (esp. in ancient egyptian artwork)

مترادف و متضاد

تخماق یا کلوخ کوب (اسم)
scarab

سوسک سرگین غلتان (اسم)
scarab

زمین کوب (اسم)
scarab

تکه جواهر (اسم)
scarab

جملات نمونه

1. There was my silver bracelet and my scarab ring.
[ترجمه ترگمان] یه دست بند نقره و حلقه scarab بود
[ترجمه گوگل]دستبند نقره ای من و حلقه اسکاراب من وجود داشت

2. They glittered like the backs of scarabs caught in torchlight at the rear of a tomb.
[ترجمه ترگمان]مانند the که در نور مشعل بر پشت یک معبد در نور مشعل می درخشیدند، می درخشید
[ترجمه گوگل]آنها مانند پشت اسکارابینی که در لامپ فلاش در پشت یک آرامگاه گرفتار شدند، درخشیدند

3. The scarab beetle was the symbol of Spontaneous Generation, New Life, and Resurrection.
[ترجمه ترگمان]سوسک scarab سمبل تولید خودبخود، حیات نو و رستاخیز بود
[ترجمه گوگل]سوسک اسکارابا نماد نسل خودبخود، زندگی جدید و قیامت بود

4. After the call to kill Araki, put his scarab get me back!
[ترجمه ترگمان]بعد از این که زنگ زد تا \"Araki\" رو بکشه، اون scarab رو بزار پشت من
[ترجمه گوگل]بعد از تماس برای کشتن آراکی، اسکاراب خود را به من بازگردانید!

5. The scarab image was used for recording historical events.
[ترجمه ترگمان]تصویر scarab برای ثبت وقایع تاریخی مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تصویر اسکاراب برای ضبط وقایع تاریخی استفاده شد

6. As the scarab traveled throughout Europe and Asia by trade, war and politics, its purpose changed.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که the در اروپا و آسیا با تجارت، جنگ و سیاست به مسافرت رفتند، هدف آن تغییر کرد
[ترجمه گوگل]همانطور که اسکاراب در سراسر اروپا و آسیا از طریق تجارت، جنگ و سیاست سفر کرد، هدف آن تغییر کرد

7. The first scarab from Phoenicia was made in the 8 th century BC ( approximately the 23 rd dynasty ).
[ترجمه ترگمان]نخستین scarab از فنیقیه در سده هشتم پیش از میلاد (تقریبا بیست و سومین سلسله)ساخته شد
[ترجمه گوگل]نخستین اسکاراب از فنیکیا در قرن هشتم پیش از میلاد (تقریبا سلسله 23) ساخته شد

8. Will, you introduce that tanker to the Scarab.
[ترجمه ترگمان]آیا این تانکر را به the معرفی می کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما این تانکر را به اسکاراب معرفی می کنید؟

9. The results showed that scale insect, leaf roller and scarab were the dominant species.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که حشرات مقیاسی، roller برگ و scarab گونه های غالب هستند
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که حشرات مقیاس، غلتک برگ و اسکاراب گونه های غالب بودند

10. The colour that metal of popular this year future feels, like scarab there is La Youzi to carry refrangible fingernail oil like housing special cruel become reconciled looks.
[ترجمه ترگمان]رنگی که در آینده مشهور است، مانند scarab، احساس می کند که La Youzi برای حمل ناخن با ناخن، مثل مسکن خاصی که با هم آشتی می کنند، وجود دارد
[ترجمه گوگل]رنگی که فلزی از محبوبیت سالهای آینده در آن احساس می شود، مانند اسکاراب، La Youzi وجود دارد تا نفت ناخن مرطوب را مانند مزارع بیرحمانه ظاهر سازند


کلمات دیگر: