1. She rocked the cradle to quieten the child.
[ترجمه ترگمان]گهواره را به آرامی تکان داد تا آرامش بچه را آرام کند
[ترجمه گوگل]او گهواره را خفه کرد تا کودک را بسوزاند
2. Can't you quieten those children down?
[ترجمه ترگمان]نمی توانی این بچه ها را آرام کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا نمی توانید این بچه ها را ببوسید؟
3. She tried to quieten her breathing.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد نفس راحتی بکشد
[ترجمه گوگل]او سعی کرد تنفس خود را کم کند
4. Can you quieten the kids down?
[ترجمه ترگمان]می توانید بچه ها را آرام کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید بچه ها را پایین آورید؟
5. You must quieten down when the teacher comes into the classroom.
[ترجمه ترگمان]وقتی معلم وارد کلاس می شود باید پایین بیایی
[ترجمه گوگل]وقتی معلم به کلاس درس می آید، باید کمکتان کنید
6. I managed to quieten her fears.
[ترجمه ترگمان]موفق شدم ترس او را آرام کنم
[ترجمه گوگل]من توانستم ترسش را تسخیر کنم
7. Quieten down and get on with your work.
[ترجمه ترگمان]برو پایین و کارت را شروع کن
[ترجمه گوگل]پایین آمدن و کار خود را ادامه دهید
8. Russian intelligence will take a long time to quieten the paranoia of the West.
[ترجمه ترگمان]نیروهای اطلاعاتی روسیه زمان زیادی را صرف مبارزه با بدگمانی نسبت به غرب خواهند کرد
[ترجمه گوگل]اطلاعات روسیه طولانی مدت خواهد شد تا پارانوای غرب را خفه کند
9. Things tend to quieten down after Christmas.
[ترجمه ترگمان]بعد از کریسمس همه چیز خراب می شود
[ترجمه گوگل]چیزهایی که بعد از کریسمس کمرنگ می شوند
10. Somehow I managed to quieten her down.
[ترجمه ترگمان]به نوعی آرامش کردم که او را آرام کنم
[ترجمه گوگل]به هر حال من توانستم او را پایین بیاورم
11. Invent some reason to quieten old Nosy Salt.
[ترجمه ترگمان]یه دلیلی برای آرامش خودتو به \"نوزی واتسون\" نشون بده
[ترجمه گوگل]برخی از دلایل ایجاد اشتها را برای نوشیدن نمک به دست آورید
12. When one conceals matters, one does not necessarily quieten them.
[ترجمه ترگمان]وقتی کسی موضوع را پنهان می کند، شخص لزوما آن ها را تهدید نمی کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک مساله را پنهان می کند، ضروری نیست که آنها را مسحور کند
13. Colour needed a complete revamp to quieten the tones and add warmth.
[ترجمه ترگمان]رنگ به تغییر کامل نیاز داشت تا آهنگ را تغییر دهد و گرما را اضافه کند
[ترجمه گوگل]رنگ نیاز به یک revamp کامل برای quieten تن و اضافه کردن گرما
14. His release from time-out required that he quieten down and comply with the original request on his return.
[ترجمه ترگمان]آزادی او از زمان لازم برای کناره گیری و پیروی از درخواست اصلی در بازگشت وی الزامی است
[ترجمه گوگل]آزادی او از زمان تعویض نیاز داشت که او را محکم کند و با درخواست اصلیش در بازگشت او مطابقت داشته باشد