کلمه جو
صفحه اصلی

saracen


معنی : عرب، مسلمان، وحشی، کافر
معانی دیگر : (از ریشه ی عربی)، (در اصل) عضو قبایل صحرا گرد سوریه و نواحی اطراف آن

انگلیسی به فارسی

جنگجوی مسلمان در جنگ‌های صلیبی (نام اطلاق شده توسط مسیحیان)


ساراكن، مسلمان، عرب، کافر، وحشی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: Saracenic (adj.)
• : تعریف: a member of one of the Syrian tribes at the time of the Roman Empire.

• nomadic tribe that lived on the syrian border of the roman empire (history); arab, member of a semitic people of the middle east and northern africa; moslem (esp. during the crusades)

مترادف و متضاد

عرب (اسم)
arab, arabian, saracen

مسلمان (اسم)
saracen, mohammedan, muslim, moslem, mussulman

وحشی (صفت)
gross, unshaped, unshapen, anthropophagous, wild, savage, ferocious, barbaric, brutal, saracen, barbarous, feral, gothic, uncivil, undaunted, ferae naturae, ferine, hare-brained, uncivilized, rambunctious, ungovernable, manlike, ruttish, truculent, wilding

کافر (صفت)
saracen, unbelieving, ethnic, heathen, impious

جملات نمونه

1. Saracens turned over possession and the fullback broke from his 2 slipping into overdrive and running 60m before offloading to McRae.
[ترجمه ترگمان]پس از آن که به مک McRae حمله ور شد، fullback به سرعت برگشت و در حدود ۶۰ تا قبل از اینکه به مک آلیستر برسد، به سرعت از هم جدا شد
[ترجمه گوگل]سارا سانز مالکیت را تغییر داد و پشت سر هم از 2 لغزش خود به اوردرایو جدا شد و 60 دقیقه قبل از بارگیری به McRae خاتمه داد

2. Saracens regained the lead, with the home team looking a bit nervous.
[ترجمه ترگمان]Saracens در حالی که تیم خانگی کمی عصبی به نظر می رسید، رهبری را به دست آورد
[ترجمه گوگل]Saracens سرمربی تیم ملی شد و تیم میزبان کمی عصبی بود

3. But as Saracens consistently conceded penalties, Humphreys accepted the points on offer.
[ترجمه ترگمان]اما در حالی که Saracens به طور مداوم penalties را واگذار کرده است، Humphreys نقطه پیشنهادی را پذیرفته است
[ترجمه گوگل]اما همانطور که سارنس به طور مداوم مجازات را پذیرفت، هامفری ها پیشنهادات را پذیرفتند

4. Saracen ambassadors bring Charlemagne a white elephant complete with exotic trappings.
[ترجمه ترگمان]ambassadors Saracen یک فیل سفید را با لباس های عجیب و غریب همراه می آورند
[ترجمه گوگل]سفیران ساراخن، فیلسوف شریف را با عناصری عجیب و غریب به ارمغان می آورند

5. Saracens and here's the coach Keith Richardson with his weekly report.
[ترجمه ترگمان](Saracens)و در اینجا با گزارش هفتگی خود، \"کیت ریچاردسون\" (کیت ریچاردسون)قرار دارد
[ترجمه گوگل]Saracens و در اینجا مربی Keith Richardson با گزارش هفتگی خود است

6. Ben Crawley got the only try as Saracens beat relegation favourites Rugby 14-
[ترجمه ترگمان]در حالی که \"بن کر\" تنها سعی خود را از دست داده بود، \"relegation favourites\" (Saracens favourites)۱۴ ساله را شکست داد
[ترجمه گوگل]بن کراولی تنها سعی کرد که ساراسنز را شکست دهد رگبو 14-

7. But Saracens hit back with 2 penalties and the only try of the game, an up and under.
[ترجمه ترگمان]اما Saracens با ۲ پنالتی به عقب برگشت و تنها سعی در بازی، بالا و پایین بازی را داشت
[ترجمه گوگل]اما Saracens با 2 مجازات و تنها سعی در بازی، بالا و پایین بازگشت

8. Saracens installed him as their coach and he had his dream job, if not one for life.
[ترجمه ترگمان]Saracens او را به عنوان مربی خود منصوب کردند و او شغل رویایی خود را، اگر کسی برای زندگی نبود، داشت
[ترجمه گوگل]Saracens او را به عنوان مربی او نصب کرد و او شغل رویایی اش را داشت، اگر نه برای زندگی

9. He elbowed the Saracens number Barry Crawley, who in turn, threw a punch which floored the Gloucester man.
[ترجمه ترگمان]آقای کر الی با آرنج به شماره Saracens که به نوبه خود به نوبه خود به نوبه خود به نوبه خود به نوبه خود به سوی مردی که با Gloucester برخورد کرده بود ضربه زد
[ترجمه گوگل]او بر شمار سارایسن ها بری کرولی، که به نوبه خود، یک پانچ را که مرد گلوستر بود، پرتاب کرد

10. Annabel's call from Scott came through to Saracen just as dinner was announced.
[ترجمه ترگمان]دعوت Annabel از اسکات، درست همان موقع که شام اعلام شد، سراغ Saracen آمد
[ترجمه گوگل]فراخوان Annabel از اسکات به Saracen آمد فقط به عنوان شام اعلام شد

11. Richardson Report: Gloucester's league match at Saracens was a cliff hanger right until the very last kick of the game.
[ترجمه ترگمان]گزارش ریچاردسون: مسابقه لیگ Gloucester در Saracens صخره ای بود که تا آخرین لحظه بازی باقی ماند
[ترجمه گوگل]ریچاردسون گزارش بازی لیگستر در سارایسن ها، تا زمان آخرین لگد زدن بازی، صخره صخره بود

12. Originally an admiral was an amir, or a Saracen chief.
[ترجمه ترگمان]در اصل یک دریاسالار بود، یا یک رهبر Saracen
[ترجمه گوگل]در اصل یک دریاسالار امیر یا رئیس ساراکن بود

13. The king of heathen Saracen has seized the holy cross.
[ترجمه ترگمان]پادشاه کافر پیر، صلیب مقدس را گرفته
[ترجمه گوگل]پادشاه گرایی Saracen صلیب مقدس را گرفته است

14. From year to year the Saracen section also deteriorates more and more.
[ترجمه ترگمان]از سال تا سال، بخش Saracen نیز بیشتر و بیشتر از بین می رود
[ترجمه گوگل]از سال به سال بخش ساراجن نیز بیشتر و بیشتر می شود


کلمات دیگر: