1. Do not neglect to scald the dishes before drying them.
فراموش نکن قبل از خشک کردن ظروف,آنها را خوب با آب جوش بشویی
2. The scalding lava pouring from the mountain placed everyone in peril.
گدازه های جوشانی که از کوه بیرون می ریخت,همه را با آب جوش سوزاند
3. By being hasty, Stella scalded her hand.
استلا بخاطر شتاب زدگی,دستش را با آب جوش سوزاند
4. Don't scald yourself with that kettle!
[ترجمه میلاد] خودتو با کتری نسوزونی
[ترجمه ترگمان]با این کتری خودتو داغ نکن!
[ترجمه گوگل]خودتان را با آن کتری نپوشانید!
5. This kind of ointment will heal the scald.
[ترجمه الناز] این نوع پماد سوختگی را درمان میکند
[ترجمه ترگمان]این پماد درمان رو درمان می کنه
[ترجمه گوگل]این نوع پماد باعث شل شدن پوست می شود
6. Don't scald your lips in another man's porridge.
[ترجمه ترگمان]تو فرنی یک مرد دیگه scald نکن
[ترجمه گوگل]لب های خود را در فرنی مرد دیگری نپاشید
7. Scald the milk and then add it to the egg and sugar mixture.
[ترجمه bahereh] شیر را بجوشانید و سپس ان را به مخلوط تخم مرغ و قند اضافه کنید.
[ترجمه ترگمان]شیر را باز کنید و سپس آن را به مخلوط تخم مرغ و شکر اضافه کنید
[ترجمه گوگل]شیر را پودر کنید و سپس آن را به مخلوط تخم مرغ و قند اضافه کنید
8. Scald the needles to sterilize them.
[ترجمه ترگمان]سوزن را باز کن تا آن ها را ضدعفونی کند
[ترجمه گوگل]سوزن ها را به عقب انداختن آنها را تمیز کنید
9. Be careful not to scald yourself with the steam.
[ترجمه ترگمان]مواظب باشید که خود را با بخار آلوده نکنید
[ترجمه گوگل]مراقب باشید که خودتان را با بخار نکنید
10. Was that where they had been trained to scald faces with hot water and chilli?
[ترجمه ترگمان]آیا آن جایی بود که با آب گرم و فلفل چیلی آموزش دیده بودند؟
[ترجمه گوگل]این جایی بود که آنها آموزش دیده بودند تا چهره های چرب را با آب گرم و چیلی پخته کنند؟
11. Scald, skin, de-seed and finely chop the tomatoes.
[ترجمه ترگمان]پوست، پوست، de و آبدار کردن گوجه فرنگی
[ترجمه گوگل]پوست، پوست، دانه و ریز ریز کردن گوجه فرنگی
12. Scald the milk and add it to the bowl.
[ترجمه bahereh] شیر را بجوشانید و آن را به کاسه اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]شیر را باز کنید و آن را به کاسه بریزید
[ترجمه گوگل]شیر را پودر کنید و آن را به کاسه اضافه کنید
13. If you're not careful you'll scald yourself on/with that kettle.
[ترجمه ترگمان]اگر مواظب نباشی با این ک تری با آب گرم scald
[ترجمه گوگل]اگر دقت نکنید، خودتان را در آن / با آن کتری پاشیدید
14. They were going to scald it, Scald it and scour it like a doorstep.
[ترجمه ترگمان]می خواستند scald کنند، scald کنند و مثل دم در scour
[ترجمه گوگل]آنها قصد داشتند آن را پاشیدن، اسکالد و آن را مانند آستانه کشیدن
15. Don't scald your hands when you open the steamer.
[ترجمه ترگمان]وقتی کشتی بخار را باز می کنی با دست های خودت scald
[ترجمه گوگل]هنگامیکه بخار را باز می کنید، دستان خود را پنهان نکنید
16. The scald on her hand came from lifting a pot cover carelessly.
[ترجمه ترگمان]سوختگی دستش از روی بی دقتی روی دستش افتاد
[ترجمه گوگل]پودر دست خود را از بیرون کشیدن یک پوشش گلدان بی سر و ته بیرون آورد
17. Scald struggle traditional premium rubber tire less easily than sulfur or sulfur phenomenon.
[ترجمه ترگمان]scald با استفاده از لاستیک premium سنتی به راحتی از پدیده گوگرد و گوگرد خسته می شوند
[ترجمه گوگل]چسبیدن به تیرهای لاستیکی لاستیک سنتی به راحتی از پدیده گوگرد و گوگرد کم می شود
18. Can excuse me scald leave scar?
[ترجمه ترگمان]میشه منو ببخشید که جای زخم رو درست کنم؟
[ترجمه گوگل]می تونم بذارم پوستم چطوره؟