کلمه جو
صفحه اصلی

rand


معنی : کنار، مرز، نوار، حاشیه، لبه، برامدگی لبه طبقات سنگ، تسمهء اهنی، تکه دراز گوشت
معانی دیگر : رجوع شود به: witwatersrand، (انگلیس) کناره، مرز (به ویژه مرز شخم زده نشده ی کشتزار)، (یکان اصلی پول جمهوری افریقای جنوبی) راند، بصورت نوار یاتسمه دراوردن

انگلیسی به فارسی

مرز، کنار، حاشیه، لبه، بر آمدگی لبه طبقات سنگ، نوار، تسمه آهنی، تکه دراز گوشت، بصورت نوار یا تسمه درآوردن


رند، حاشیه، برامدگی لبه طبقات سنگ، لبه، مرز، کنار، نوار، تسمهء اهنی، تکه دراز گوشت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in shoemaking, a piece of leather attached to the back of the sole before the heel is put on.
اسم ( noun )
حالات: rand, rands
• : تعریف: the chief monetary unit of South Africa, equaling one hundred cents.

• band, strap; unit of currency in south africa

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] اصطلاح انگلیسی برای کرامه پست و مردابی یک دریاچه یا رودخانه - ب) اصطلاح رایج در ناحیه جنوب آفریقا برای تپه ها و پشته های سنگی پوشیده از بوته

مترادف و متضاد

کنار (اسم)
abutment, bank, edge, margin, lotus, brink, limit, recess, verge, lip, list, brim, marge, lotos, rand

مرز (اسم)
border, bound, abutment, abuttals, edge, brink, boundary, frontier, mark, precinct, balk, rubicon, bourn, bourne, outskirt, ridge, purlieus, rand, selvage, selvedge

نوار (اسم)
screed, fillet, filet, ribbon, band, strip, tape, braid, swath, riband, swathe, lace, ligature, fascia, rand, ribband, welt

حاشیه (اسم)
border, margin, brink, gloss, braid, fringe, verge, margent, listel, purl, brim, fixing, outskirt, marge, rand, selvage, selvedge

لبه (اسم)
border, edge, margin, point, mouthpiece, track, fringe, verge, lip, hem, rim, edging, ledge, margent, brim, marge, ridge, spike, rand, selvage, selvedge, welt

برامدگی لبه طبقات سنگ (اسم)
rand

تسمهء اهنی (اسم)
rand

تکه دراز گوشت (اسم)
rand

جملات نمونه

1. The rand slumped by 22% against the dollar.
[ترجمه ترگمان]The ۲۲ % در برابر دلار کاهش یافت
[ترجمه گوگل]رند در برابر دلار 22٪ کاهش یافت

2. Nicodemus is eighty-two miles from Oakley; surprisingly, Rand McNally still showed it on the map.
[ترجمه ترگمان]Nicodemus هشتاد و دو مایل از Oakley فاصله دارد؛ به طور شگفت انگیزی، Rand هنوز آن را در نقشه نشان می داد
[ترجمه گوگل]نیکودیموس هشتاد و دو مایل از اوکی است؛ تعجب آور، رند مک نیل هنوز آن را بر روی نقشه نشان داد

3. Many boots have a protective rubber or composition rand around the welt to prevent water getting in.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از boots دارای لاستیک protective یا composition اطراف the هستند تا از ورود آب جلوگیری کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از چکمه ها دارای لاستیک حفاظتی یا ترکیب راند در اطراف زاویه ای هستند که از ورود آب جلوگیری می کنند

4. Analysts at the Rand Corp. have proposed a notion that could address all of these concerns.
[ترجمه ترگمان]تحلیلگران در شرکت رند نظریه ای را پیشنهاد کرده اند که می تواند به همه این نگرانی ها رسیدگی کند
[ترجمه گوگل]تحلیلگران در شرکت Rand یک مفهوم را پیشنهاد کرده اند که می تواند تمام این نگرانی ها را حل کند

5. Rand refrained from comment on the scandal involving his opponent.
[ترجمه ترگمان]Rand از اظهار نظر درباره این رسوایی که مخالف او بود خودداری کرد
[ترجمه گوگل]رند از نظر در مورد رسوایی مربوط به حریفش خودداری کرد

6. Padded ankle collar and rand to protect base of uppers.
[ترجمه ترگمان]درست در حال درست کردن یقه و rand برای محافظت از base
[ترجمه گوگل]یقه مچ پا و رند برای محافظت از پایه بالابرها

7. Randfontein shares rose 50 cents to 2 5 rand yesterday, after falling 30. 7 percent during the past year.
[ترجمه ترگمان]دیروز بعد از ۳۰ دقیقه، سهام Randfontein ۵۰ سنت به ۲ رسید ۷ درصد در طول سال گذشته
[ترجمه گوگل]سهام راندفونتین روز دوشنبه 50 سنت به 5 راند افزایش یافت و پس از آن 30 درصد کاهش یافت

8. Janice Rand passed us by without acknowledgement.
[ترجمه ترگمان] Janice \"بدون دانش از ما رد شد\"
[ترجمه گوگل]جانیز رند ما را بدون تایید گذراند

9. Shares in Gold Fields were unchanged at 122 rand, reflecting an 9 percent gain so far this year.
[ترجمه ترگمان]سهام در زمینه طلا در سال ۱۲۲ بدون تغییر بوده و نشان دهنده ۹ درصد افزایش در سال جاری است
[ترجمه گوگل]سهام در حوزه های طلا در 122 رند بدون تغییر بوده است، که نشان دهنده افزایش 9 درصدی در امسال است

10. Ayn Rand is just another excuse to dismantle programs that support social welfare.
[ترجمه ترگمان]آین رند یک بهانه دیگر برای برچیدن برنامه هایی است که از رفاه اجتماعی حمایت می کند
[ترجمه گوگل]آین رند تنها یک دلیل دیگر برای برچیدن برنامه هایی است که از رفاه اجتماعی حمایت می کنند

11. Western Areas stock rose 1 rand to 72 rand, marking a 1 percent rise during the past year.
[ترجمه ترگمان]میزان سهام مناطق غربی برابر با ۷۲ است که نشان دهنده افزایش ۱ درصدی در طول سال گذشته است
[ترجمه گوگل]سهام غربی سهام 1 راند به 72 رند افزایش یافت که طی یک سال گذشته 1 درصد افزایش یافت

12. Gencor shares were unchanged at 90 rand in recent trading.
[ترجمه ترگمان]سهام Gencor در دهه ۹۰ در معاملات اخیر بدون تغییر بوده است
[ترجمه گوگل]سهام Gencor در 90 راند در معاملات اخیر تغییری نکرده است

13. Randfontein shares fell 50 cents to 26 rand, reflecting a decline of 3 6 percent during the past year.
[ترجمه ترگمان]سهام Randfontein ۵۰ سنت تا ۲۶ rand کاهش یافت که نشان دهنده کاهش ۳ درصدی در طول سال گذشته بود
[ترجمه گوگل]سهام Randfontein به میزان 50 سنت به 26 راند کاهش یافت که در طی سال گذشته کاهش 3 درصدی داشته است

14. Its stock fell 3 rand to 30
[ترجمه ترگمان]این سهام برابر با ۳ تا ۳۰ است
[ترجمه گوگل]سهام آن 3 راند به 30 رسید


کلمات دیگر: