کلمه جو
صفحه اصلی

ravin


معنی : شکار، چپاول، صید
معانی دیگر : چپو، غارت، درنده خویی، درندگی، سبعیت، ژیانی، شرزگی، یغما، مال غارت شده، طعمه، فریسه، raven صید، طعمه شکاری

انگلیسی به فارسی

( raven ) صید، شکار، طعمه شکاری، چپاول


درمان، صید، شکار، چپاول


انگلیسی به انگلیسی

اسم و ( noun, verb )
• : تعریف: see raven

مترادف و متضاد

شکار (اسم)
game, chase, catch, prey, hunt, predation, ravin, quarry, victim, juicy bit

چپاول (اسم)
raven, plunder, loot, foray, spoliation, ravin

صید (اسم)
prey, hunt, ravin, hunting, quarry

جملات نمونه

1. De Ravin: It was so great being able to work with someone you immediately get along with and is incredibly talented and is driven to make the film as good as we can.
[ترجمه ترگمان]دی ravin: بسیار عالی بود که با فردی که بلافاصله با او آشنا می شوید کار کند و فوق العاده با استعداد است و باعث می شود که فیلم به همان خوبی که ما می توانیم فیلم بسازیم
[ترجمه گوگل]De Ravin این بسیار عالی بود که قادر به کار با کسی که شما بلافاصله همراه با آن است و فوق العاده استعداد است و رانده شده است تا فیلم را به عنوان خوب به عنوان ما می توانیم

2. Emilie de Ravin : Yeah, I'm insanely excited.
[ترجمه ترگمان] آره، دیوونه شدم
[ترجمه گوگل]امیلی د رین آره، من واقعا هیجان زده هستم

3. De Ravin: There were a lot of crazy moments where you're filming on location and you're waiting for people to get out of the shot.
[ترجمه ترگمان]دی ravin: لحظات دیوانه زیادی وجود دارد که در آن شما در حال فیلمبرداری در محل هستید و منتظر هستید که مردم از عکس خارج شوند
[ترجمه گوگل]De Ravin بسیاری از لحظات دیوانه ای که در آن شما در محل فیلمبرداری قرار می دهید وجود دارد و شما منتظر است تا مردم از شوت خارج شوند

4. De Ravin: I suppose I did, but it was not something I thought about until I got to set that first day and was like, "Ooooh, OK. "
[ترجمه ترگمان]دی ravin: من فکر می کنم که این کار را کردم، اما این چیزی نبود که فکر می کردم تا زمانی که اولین روز را تنظیم کنم و مثل \"Ooooh\" باشم
[ترجمه گوگل]د رین من فکر می کنم من انجام داد، اما چیزی بود که من فکر کردم تا زمانی که من آن روز اول را تنظیم کردم و مانند آن بودم، اوووه، خوب '

5. Benjamin shall ravin as a wolf: in the morning he shall devour the prey, and at night he shall divide the spoil.
[ترجمه ترگمان]بنجامین به عنوان یک گرگ شروع خواهد کرد؛ صبح شکار طعمه را خواهد بلعید و شب ها هم آن را تقسیم خواهد کرد
[ترجمه گوگل]بنیامین باید به عنوان یک گرگ در صبح او شکار را ببلعد و در شب او خراب را تقسیم خواهد کرد

6. The drama includes some steamy love scenes between Pattinson and De Ravin, including one where they enjoy a clinch in the shower.
[ترجمه ترگمان]این نمایش شامل صحنه های عشقی steamy بین \"Pattinson و De\" (Pattinson)و \"De\" (including ravin)از جمله یک فیلم است که در آن از یک گیره محکم در حمام لذت می برند
[ترجمه گوگل]این درام شامل صحنه های عاشقانه ای است که بین پاتینسون و De Ravin وجود دارد، از جمله جایی که آنها از کلنشن در دوش لذت می برند

7. Instead, he posed for photos on the red carpet with his Australian co-star Emilie De Ravin, who looked cute in a black lacy mini-dress and studded heels.
[ترجمه ترگمان]در عوض، او برای گرفتن عکس های روی فرش قرمز با امیلی De، هم کار استرالیایی اش، که با یک پیراهن کوتاه مشکی و کفش های studded زیبا به نظر می رسید، عکس گرفت
[ترجمه گوگل]در عوض، او را برای عکس بر روی فرش قرمز با همتای استرالیایی خود، امیلی د رین، مطرح کرد، که در مینی لباس سیاه و پاشنه بلند و پاشنه های نازک به نظر می رسید

8. It has the most scenic and its distribution density is the largest. Main peak erect in the south of Hua valley, ravin stream past through it.
[ترجمه ترگمان]این شهر most و بیش ترین تراکم توزیع آن را دارد قله اصلی در جنوب دره \"هوا\" از میان آن می گذرد
[ترجمه گوگل]این منظره بیشترین و تراکم توزیع آن بزرگترین است اوج اصلی در جنوب دره Hua مستقر می شود و جریان را از طریق آن جریان می دهد

9. The lion did tear in pieces enough for his whelps, and strangled for his lionesses, and filled his holes with prey, and his dens with ravin.
[ترجمه ترگمان]شیر به اندازه کافی پاره پاره شده بود و برای بچه گرک آن را پاره کرده بود و holes خود را با صید پر کرده بود و dens را با ravin پر کرده بود
[ترجمه گوگل]شیر، به اندازه کافی برای لکه هایش پاره شد و برای یونانیانش غرق شد، سوراخ هایش را با طعمه و پرهایش پر کرد

10. The lion did tear in pieces enough for his whelps, and strangled for his lionesses, and filled his caves with prey, and his dens with ravin.
[ترجمه ترگمان]شیر به اندازه کافی پاره پاره شده بود، و در حالی که caves خود را با شکار پر کرده بود، و dens را با ravin پر کرده بود
[ترجمه گوگل]شیر، به اندازه کافی برای لگنش پاره شد و برای یتیمانش غرق شد، غارهایش را با طعمه و پرنده هایش پر کرد

11. Compared to 2009 when many companies froze pay, fewer employees will get no raise at all in 20 says Ravin Jesuthasan, head of Towers Perrin.
[ترجمه ترگمان]ravin Jesuthasan، رئیس Perrin، می گوید که در مقایسه با سال ۲۰۰۹، زمانی که بسیاری از شرکت ها حقوق خود را مسدود کردند، کارکنان کمتری در همه جا جمع نخواهند شد
[ترجمه گوگل]Ravin Jesuthasan، رئیس Towers Perrin می گوید: در مقایسه با سال 2009 که بسیاری از شرکت ها مشمول مالیات را خنثی می کنند، کارکنان کمتر از 20 درصد کارشان را انجام نمی دهند


کلمات دیگر: