کلمه جو
صفحه اصلی

salesclerk


معنی : فروشنده مغازه
معانی دیگر : (در فروشگاه ها) فروشنده

انگلیسی به فارسی

فروشنده مغازه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: someone employed to assist and sell goods to customers in a store.

• salesperson in a store, one who sells merchandise in a store
a sales clerk is a shop assistant; used in american english.

مترادف و متضاد

فروشنده مغازه (اسم)
clerk, salesclerk

جملات نمونه

1. The salesclerks ranged the goods in good order in the shop-windows.
[ترجمه ترگمان]salesclerks کالاها را به سفارش خوبی در ویترین مغازه قرار دادند
[ترجمه گوگل]فروشندگان کالا را در فروشگاه های خوب مرتب کرده اند

2. He is certainly a good salesclerk.
[ترجمه ترگمان]مسلما آدم خوبی است
[ترجمه گوگل]او مطمئنا فروشنده خوب است

3. The shirt wasn't all the salesclerk cracked it up to be.
[ترجمه ترگمان]پیراهنش تنها چیزی نبود که آن را پاره کرده بود
[ترجمه گوگل]این پیراهن تمام فروشندگان نیستند و آن را ترک کرده اند

4. A salesclerk called security.
[ترجمه ترگمان] یه \"salesclerk\" به اسم \"امنیت ملی\"
[ترجمه گوگل]فروشندگان به نام امنیت

5. Salesclerk: Sorry, lady. We can't do that.
[ترجمه ترگمان]ببخشید خانم ما نمی توانیم این کار را بکنیم
[ترجمه گوگل]Salesclerk با عرض پوزش، خانم ما نمیتوانیم این کار را انجام دهیم

6. Salesclerk: Come along then and bring this receipt with you.
[ترجمه ترگمان]پس بیا و این رسید را همراه خودت بیاور
[ترجمه گوگل]Salesclerk پس از آن همراه شوید و این رسید را با شما بیاورید

7. The salesclerk scans the bar code.
[ترجمه ترگمان] The، قانون بار رو اسکن می کنه
[ترجمه گوگل]Salesclerk اسکن بارکد

8. The salesclerk looked at us suspiciously, a scruffy black boy and a black sailor in ill-fitting dress blues.
[ترجمه ترگمان]salesclerk با بدگمانی به ما نگاه کردند، یک پسر سیاه scruffy و یک ملوان سیاه پوست که لباس تنش پوشیده بود
[ترجمه گوگل]Salesclerk به ما مشکوک به نظر می رسید، یک پسر سیاه پوست و یک ملوان سیاه در بدرفتاری لباس بلوز

9. But the clever salesclerk soon realized which item I wanted.
[ترجمه ترگمان]اما زود فهمیدم که چه چیزی را می خواهم
[ترجمه گوگل]اما فروشندگان هوشمند به زودی متوجه شدند که موردی که می خواستم

10. SALESCLERK? Do you want large fries or small fries?
[ترجمه ترگمان]salesclerk \"؟\" سیب زمینی سرخ کرده یا سیب زمینی سرخ کرده میخوای؟
[ترجمه گوگل]متصدی فروش؟ آیا می خواهید سرخ شده یا سرخ شده؟

11. SALESCLERK: May I help you, miss?
[ترجمه ترگمان]میتونم کمکتون کنم خانم؟
[ترجمه گوگل]SALESCLERK می توانم به شما کمک کنم، از دست دادن؟

12. I am now working here a salesclerk.
[ترجمه ترگمان]من الان اینجا دارم کار می کنم
[ترجمه گوگل]من اکنون در اینجا یک فروشنده فروشم

13. Salesclerk: Which color would you like?
[ترجمه ترگمان]چه رنگی دوست داری؟
[ترجمه گوگل]Salesclerk کدام رنگ را دوست دارید؟

14. Salesclerk: We never overcharge. It is a fair price to pay.
[ترجمه ترگمان] ما هیچ وقت زیادی مصرف نمی کنیم پول خوبی برای پرداخت کردن است
[ترجمه گوگل]Salesclerk ما هرگز بیش از حد این یک قیمت مناسب برای پرداخت است

پیشنهاد کاربران

sales assistant

فروشنده فروشگاه

فروشنده

متصدی فروش

e. g. The salesclerk said they didn't carry ( = have a supply of ) sportswear
فروشنده ( کارمند فروش ) گفتش که لباس اسپرت ندارن


کلمات دیگر: