1. we were detailed to rebuild the bridge
ما را برای نوسازی پل به بیگاری گماشتند.
2. They say they will stay to rebuild their homes rather than retreat to refugee camps.
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که به جای عقب نشینی به اردوگاه های پناهندگان، خانه های خود را بازسازی خواهند کرد
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که آنها مجبور خواهند شد تا خانه های خود را بازسازی کنند و نه عقب نشینی به اردوگاه های پناهندگان
3. The company is making every effort to rebuild its business.
[ترجمه ترگمان]شرکت هر تلاشی را برای بازسازی کسب وکار خود انجام می دهد
[ترجمه گوگل]این شرکت هر گونه تلاش برای بازسازی کسب و کار خود را انجام می دهد
4. They want to knock the house down and rebuild it.
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواهند خانه را خراب کنند و از نو بسازند
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند خانه را بچرخانند و آن را بازسازی کنند
5. Napoleon III authorized Haussmann to rebuild Paris.
[ترجمه ترگمان]ناپلئون سوم به Haussmann اجازه داد که پاریس را بازسازی کند
[ترجمه گوگل]ناپلئون III مجاز به بازسازی پاریس بود
6. If we have enough money we can rebuild.
[ترجمه ترگمان]اگر پول کافی داشته باشیم، می توانیم بازسازی کنیم
[ترجمه گوگل]اگر پول کافی داشته باشیم میتوانیم بازسازی کنیم
7. The president has called for massive investment to rebuild the country's economy.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور خواستار سرمایه گذاری گسترده برای بازسازی اقتصاد کشور شد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور خواستار سرمایه گذاری عظیم برای بازسازی اقتصاد کشور شده است
8. The first priority is to rebuild the area's manufacturing industry.
[ترجمه ترگمان]اولویت اول بازسازی صنعت ساخت این منطقه است
[ترجمه گوگل]اولویت اول بازسازی صنعت تولید منطقه است
9. Before the election, the party claimed it would rebuild the country's economy.
[ترجمه ترگمان]پیش از انتخابات، حزب ادعا کرد که اقتصاد کشور را بازسازی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]حزب پیش از انتخابات ادعا کرد که اقتصاد کشور را بازسازی خواهد کرد
10. After her divorce,she had to rebuild her life.
[ترجمه ترگمان]بعد از طلاق اون مجبور شد زندگیش رو از نو بسازه
[ترجمه گوگل]پس از طلاق او مجبور شد که زندگی خود را دوباره بسازد
11. Everyone would have to work hard together to rebuild the economy.
[ترجمه ترگمان]همه باید با جدیت تلاش می کردند تا اقتصاد را بازسازی کنند
[ترجمه گوگل]هرکسی مجبور است با هم کار کند تا اقتصاد را بازسازی کند
12. The international community must step in to help rebuild the country.
[ترجمه ترگمان]جامعه بین المللی باید برای کمک به بازسازی کشور اقدام کند
[ترجمه گوگل]جامعه بین المللی باید برای کمک به بازسازی کشور تلاش کند
13. We've only been able to rebuild the theatre with the assistance of the National Lottery.
[ترجمه ترگمان]ما فقط می توانیم با کمک قرعه کشی ملی، تئاتر را بسازیم
[ترجمه گوگل]ما تنها با کمک قرعه کشی ملی توانستیم تئاتر را بازسازی کنیم
14. The petition supports the scheme to rebuild the road.
[ترجمه ترگمان]این دادخواست از این طرح برای بازسازی این جاده حمایت می کند
[ترجمه گوگل]این درخواست از طرح حمایت از جاده بازسازی می کند