کلمه جو
صفحه اصلی

recusant


معنی : متمرد
معانی دیگر : (سده های شانزدهم تا هیجدهم - انگلیس) کسی که از رفتن به کلیسا سرباز می زد، معاند، تکرو، ممتنع

انگلیسی به فارسی

ممتنع، متمرد


انگلیسی به انگلیسی

• unsubmissive, noncompliant; obstinate in one's refusal

مترادف و متضاد

متمرد (اسم)
rebel, recalcitrant, outlaw, lawbreaker, insurgent, recusant


کلمات دیگر: