کلمه جو
صفحه اصلی

reciter


معنی : خواننده، تک نواز
معانی دیگر : خواننده، تک نواز

انگلیسی به فارسی

خواننده، تک نواز


انگلیسی به انگلیسی

• teller, one who recounts; declaimer, one who gives a formal speech

مترادف و متضاد

خواننده (اسم)
chanter, reader, singer, vocalist, reciter, declaimer

تک نواز (اسم)
reciter, soloist

جملات نمونه

1. MobileReciter is a Quran Reciter for mobile phones.
[ترجمه ترگمان]MobileReciter یک راهنمای قرآن برای تلفن های همراه است
[ترجمه گوگل]MobileReciter قرآن برای تلفن های همراه است

2. On the exciting kite site, the excited reciter cited my verse.
[ترجمه ترگمان]در سایت هیجان انگیز بادبادک، the هیجان زده به شعر من اشاره کرد
[ترجمه گوگل]در سایت کیت هیجان انگیز، خواننده هیجان انگیز به من اشاره کرد

3. Although born Bahai, he used to work as a reciter of the Quran.
[ترجمه ترگمان]او با اینکه Bahai به دنیا آمده بود، به عنوان بخشی از قرآن کار می کرد
[ترجمه گوگل]اگر چه بهائیان متولد شده، او به عنوان متفکر قرآن کار می کرد

4. Such, for example, is the labour of the musical performer, the actor, the public declaimer or reciter, and the showman .
[ترجمه ترگمان]برای مثال، برای مثال، کار اجرا کننده موسیقی، بازیگر، the عمومی، و مجری نمایش است
[ترجمه گوگل]چنین، برای مثال، کار کارگردان موسیقی، بازیگر، سخنگوی عمومی یا خواننده و نمایشگر است

5. The first stage of Dhikr is the Dhikr of the Tongue, then the Dhikr of the Heart, then the Appearance of the Divine Presence in the reciter of dhikr, making him no longer need to do dhikr.
[ترجمه ترگمان]اولین مرحله of، dhikr زبان، سپس the قلب، و سپس ظاهر حضور الهی در the of است که او را دیگر نیازی به انجام این کار ندارد
[ترجمه گوگل]مرحله اول دیکر دیکر زبان است، سپس دیکر قلب، و سپس ظهور حضور الهی در خواننده دیکر، و او دیگر نیازی به انجام دیکر ندارد

پیشنهاد کاربران

قاری قرآن، خواننده


کلمات دیگر: