1. razor blade
تیغ ریش تراشی
2. electric razor
ریش تراش برقی
3. safety razor
تیغ خودتراش
4. straight razor
تیغ سلمانی،تیغ دلاکی
5. the razor cut my face in three places
تیغ ریش تراشی صورتم را در سه جا برید.
6. the razor has a bad nick
تیغ ریش تراشی دندانه ی بدی دارد.
7. a blunt razor blade
تیغ ریش تراش کند
8. a steeled razor
تیغ ریش تراشی پولادی پوش
9. I forgot to pack my razor.
[ترجمه A.A] فراموش کردم تیغ صورت تراشی ام را ببندم
[ترجمه ترگمان]یادم رفت razor رو جمع کنم
[ترجمه گوگل]من فراموش کرده ام که تی شرتم را بردارم
10. He was honing his razor although it's very sharp.
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه خیلی تیزه، داشت تیغ رو باز می کرد
[ترجمه گوگل]او تی شرت خود را خنثی کرد، گرچه بسیار تیز است
11. He pared away the excess glue with a razor blade.
[ترجمه ترگمان]او چسب اضافی را با تیغه تیغ مقایسه کرد
[ترجمه گوگل]او چسب اضافی را با تیغ تیغ جراحی برداشت
12. A new razor gives a close shave.
[ترجمه A.A] یک تیغ نو از ته میتراشه
[ترجمه ترگمان]یه تیغ جدید تیغ رو اصلاح می کنه
[ترجمه گوگل]یک تیغ زدن جدید باعث تراشیدن نزدیک می شود
13. Politically we are on a razor edge.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ سیاسی لبه تیغ داریم
[ترجمه گوگل]از لحاظ سیاسی ما در لبه تیغه قرار داریم
14. The razor slipped while he was shaving and he cut himself.
[ترجمه ترگمان]تیغ وقتی داشت اصلاح می کرد لیز خورد و او خودش را برید
[ترجمه گوگل]در حالی که اصلاح شد، تیغ زدن تسلیم شد و خودش را قطع کرد
15. Have you packed me a razor?
[ترجمه ترگمان]تا حالا منو تیغ زدی؟
[ترجمه گوگل]آیا من یک تیغ زدن را بسته ام؟
16. An electric razor doesn't really shave as close as a blade.
[ترجمه A.A] یک ریش تراش برقی واقعا مثل یک تیغ از ته نمی تراشد
[ترجمه ترگمان]تیغ برقی واقعا به اندازه یک تیغ ریش ندارد
[ترجمه گوگل]یک تیغه الکتریکی واقعا به عنوان تیغه نزدیک نیست
17. His attacker cut at him with a razor.
[ترجمه ترگمان]مهاجم با یک تیغ او را برید
[ترجمه گوگل]مهاجم او با یک تیغ زدن بر روی او ریخت
18. A sharp razor gives a close shave.
[ترجمه ترگمان]یک تیغ تیز او را اصلاح می کند
[ترجمه گوگل]تی شرت تیز می دهد بیدار نزدیک