کلمه جو
صفحه اصلی

patio


معنی : ایوان، طارمی، حیاط، پاسیو
معانی دیگر : حیاط خلوت، نورخان

انگلیسی به فارسی

نورگیر، نورخان، حیاط، ایوان، طارمی، پاسیو


پاسیو، ایوان، حیاط، طارمی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: patios
(1) تعریف: a usu. paved and roofless area that adjoins a house and is used for dining or recreation.

(2) تعریف: a roofless inner courtyard, as in many Spanish-style houses.

• paved inner courtyard; porch, large paved area near the entrance to a house (used for outdoor dining, etc.)
a patio is a paved area at the back of a house, where people can sit and relax.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] ایوان - پاسیو - حیاط

مترادف و متضاد

ایوان (اسم)
cloister, portal, balcony, veranda, verandah, porch, portico, patio, lanai

طارمی (اسم)
patio, balustrade, fence

حیاط (اسم)
court, patio, yard, courtyard, homestead, curtilage

پاسیو (اسم)
patio

porch


Synonyms: balcony, courtyard, deck, veranda


جملات نمونه

1. a sunken patio
ایوان گود

2. let's adjourn to the patio
بیایید به ایوان برویم.

3. Outside was a stone patio with tubs of flowering plants.
[ترجمه ترگمان]در بیرون یک حیاط سنگی با تشت پر از گیاهان گلدار بود
[ترجمه گوگل]در بیرون یک پاسیو سنگی با برگ های گیاهان گلدار بود

4. The builders really botched up our patio.
[ترجمه ترگمان]سازندگان ما واقعا حیاط ما را خراب کردند
[ترجمه گوگل]سازندگان واقعا پاسیو ما را خالی کردند

5. His two-story brick home was graced with a patio and surrounded by tall, leafy trees.
[ترجمه ترگمان]خانه آجری دو طبقه او به حیاطی آراسته شده بود و با درختان بلند و پر شاخ و برگ احاطه شده بود
[ترجمه گوگل]خانه آجر دو طبقه آن با یک پاسیو تزئین شده و درختان بلند و برگ احاطه شده است

6. The patio gave an unimpeded view across the headland to the sea.
[ترجمه ترگمان]حیاط نمای بلامانع ساحل را به دریا زده بود
[ترجمه گوگل]پاسیو چشم انداز بدون محدودیت را در سرتاسر جهان به دریا می اندازد

7. The patio doors give onto a small courtyard.
[ترجمه ترگمان]دره ای حیاط خلوت وارد حیاط کوچکی شدند
[ترجمه گوگل]درب های پاسیو به یک حیاط کوچک می آیند

8. Will you sweep the leaves off the patio?
[ترجمه ترگمان]می شه برگ ها رو از توی حیاط رد کنی؟
[ترجمه گوگل]برگ های خود را از پاسیو می کشید؟

9. Let's have lunch out on the patio .
[ترجمه ترگمان]بیا ناهار رو توی حیاط ناهار بخوریم
[ترجمه گوگل]بیایید ناهار بر روی پاسیو داشته باشیم

10. The entrance is a brief concrete patio with three smelly skips about four feet high and full of rubbish.
[ترجمه ترگمان]در ورودی یک حیاط پشتی کوتاهی با سه جست و جست و جو در حدود چهار پا و پر از زباله است
[ترجمه گوگل]ورودی یک پاسیو بتنی مختصر است که با سه ذره از بین می رود و تقریبا چهار فوت است و پر از زباله است

11. The patio gets a southern exposure, and a pergola shades about 75 percent of the midday sun.
[ترجمه ترگمان]پاسیو یک قرار گیری جنوبی دارد و حدود ۷۵ درصد از آفتاب ظهر را به خود اختصاص می دهد
[ترجمه گوگل]پاسیو در معرض قرار گرفتن در معرض نور جنوبی قرار دارد و در حدود 75 درصد از نور خورشید است

12. As for the patio surface, remember that pale colours reflect light and can be dazzling in the sun.
[ترجمه ترگمان]همانند سطح ایوان، به خاطر داشته باشید که رنگ های رنگ پریده نور را منعکس می کنند و می توانند در نور خورشید خیره کننده باشند
[ترجمه گوگل]در مورد سطح پاسیو، به یاد داشته باشید که رنگ های رنگی منعکس کننده نور می باشند و می توانند در خورشید خیره کننده باشند

13. The Mersey nights at the patio windows.
[ترجمه ترگمان]شب هایی که در حیاط کاخ ایستاده بودند
[ترجمه گوگل]شبهای مرسی در پنجره های پاسیو

14. Laid out as a patio garden, with tall fencing all around and various shrubs, plants and an ornamental pond.
[ترجمه ترگمان]مانند یک باغ حیاط خلوت، با شمشیر بلند و بوته های فراوان، گیاهان و یک استخر شیک، با شمشیر بازی می کرد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک باغ حیاط خلوت، با نرده های بلند و درختچه های مختلف، گیاهان و حوضچه های تزئینی ساخته شده است

پیشنهاد کاربران

دهلیز

ایوان جلو در

patio ( عمومی )
واژه مصوب: نورخان
تعریف: حیاط‏خلوتی بدون سقف یا با سقف شیشه‏ای در داخل ساختمان که اغلب به عنوان گلخانه از آن استفاده شود


کلمات دیگر: