کلمه جو
صفحه اصلی

taoism


معنی : مذهب چینایی، پیروی از طریقت چینی
معانی دیگر : (فلسفه ی چینی مبتنی بر عقاید laotzu) تائو گرایی، مذهب تائو، تائوئیسم

انگلیسی به فارسی

پیروی از طریقت چینی


تائویسم، مذهب چینایی، پیروی از طریقت چینی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: Taoistic (adj.), Taoist (n.)
• : تعریف: a Chinese philosophy and religious system, based on the teachings of Lao Tzu, that advocates a life of simplicity, acceptance of the course of nature, and the like.

• philosophy and religion of china founded by lao-tzu in the 6th century b.c.
taoism is a chinese religious philosophy which believes that people should lead a simple, honest life and not interfere with the course of natural events.

مترادف و متضاد

مذهب چینایی (اسم)
taoism

پیروی از طریقت چینی (اسم)
taoism

جملات نمونه

1. Popular Taoism repeatedly formed extremely hierarchical churches, and a series of more or less secret sects with anarchistic and mystical tendencies.
[ترجمه ترگمان]Taoism مردمی مکررا کلیساهای سلسله مراتبی را تشکیل می دادند، و یک سری از فرقه های مذهبی کم تر یا کم تر با تمایلات عرفانی و عرفانی
[ترجمه گوگل]Taoism محبوب بارها و بارها کلیساهای بسیار سلسله مراتبی و مجموعه ای از فرقه های بیشتر یا کمتر مخفی با گرایش های آنارشیست و عرفانی را تشکیل داد

2. In fact, Taoism and Buddhism were mutually contradictory.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، Taoism و Buddhism هر دو متضاد بودند
[ترجمه گوگل]در واقع، تائویسم و ​​بودیسم متقابلا متناقض بود

3. Taoism is a mystic quest for the absolute and for immortality.
[ترجمه ترگمان]Taoism یک تلاش مرموز برای رسیدن به جاودانگی است
[ترجمه گوگل]Taoism تلاش عرفانی برای مطلق و برای جاودانگی است

4. Mindfulness is at the root of Buddhism, Taoism, and many Native - American traditions, not to mention yoga.
[ترجمه ترگمان]Mindfulness در ریشه مذهب بودا، Taoism و بسیاری از سنت های بومی - آمریکایی قرار دارد و از یوگا یاد نمی کند
[ترجمه گوگل]ذهنیت در ریشه بودایی، تائوئیسم و ​​بسیاری از سنت های بومی و آمریکایی، بدون اشاره یوگا است

5. Dingzhou village history, multi - religious Taoism, the village still retains an ancient religious music - Tao Yue.
[ترجمه ترگمان]در تاریخ روستای Dingzhou، Taoism multi، این روستا همچنان یک موسیقی مذهبی باستانی - تائو را حفظ می کند
[ترجمه گوگل]تاریخ روستای Dingzhou، تائوئیسم چند مذهبی، روستا هنوز موسیقی مذهبی باستانی را حفظ می کند - Tao Yue

6. The main religions are Buddhism, Taoism, Islam, Catholicism and Protestantism.
[ترجمه ترگمان]مذاهب اصلی Buddhism، Taoism، اسلام، مذهب کاتولیک و پروتستان هستند
[ترجمه گوگل]ادیان اصلی، بودیسم، تائوئیسم، اسلام، کاتولیک و پروتستانتیسم هستند

7. Wudang Mountain, the Taoism sanctum, locates in the west and central of our country.
[ترجمه ترگمان]کوه Wudang، the Taoism، در غرب و مرکز کشور ما واقع شده است
[ترجمه گوگل]کوه Wudang، Sanctum Taoism، در غرب و مرکزی کشور ما واقع شده است

8. As Buddhism and Taoism so different, ho, don't have intercourse to make things bad.
[ترجمه ترگمان]مثل این که بودایی و taoism با هم متفاوت هستند، رابطه جنسی با چیزهای بد نداشته باشید
[ترجمه گوگل]همانطور که بودیسم و ​​تائویسم خیلی متفاوت است، هوشیاری نکنید تا همه چیز بد شود

9. It is based on the quietism of Taoism, and indicates the aesthetical ideal of Taoism, which tends to foreground Qing.
[ترجمه ترگمان]آن بر پایه the of قرار دارد و the ایده آل of را نشان می دهد که به Qing پیش زمینه گرایش دارد
[ترجمه گوگل]این بر مبنای ملکوت تائویسم است و نشان دهنده ایده زیبایی شناختی تائوئیسم است که تمایل به چرخه پیشین دارد

10. Civilian Taoism advocated Tianmen excursion by Lung or clouds and planting life tree beside the Tianmen for eternal life.
[ترجمه ترگمان]Taoism غیرنظامی از گردش Tianmen با شش یا ابر و کاشت درخت زندگی در کنار the برای زندگی ابدی دفاع کردند
[ترجمه گوگل]Taoism شهروندان از تایتان مینسک توسط ریه و ابرها و کاشت درخت زندگی در کنار Tianmen برای زندگی ابدی دفاع کرد

11. Uniting Confucianism, Buddhism and Taoism as one, Huang Belief has enduring vitality and rich historical connotation.
[ترجمه ترگمان]هم گون کردن Confucianism، Buddhism و Taoism به عنوان یک، اعتقاد Huang دارای سرزندگی و مفهوم تاریخی غنی و غنی است
[ترجمه گوگل]هوانگ باور دارد که ادغام Confucianism، بودیسم و ​​Taoism به عنوان یکی، اعتقاد پایدار و متمایز تاریخی غنی است

12. Confucianism, Buddhism and Taoism complement one another, amalgamate with one another, and all together, create the perfect integrity of traditional Chinese aesthetics.
[ترجمه ترگمان]Confucianism، Buddhism و Taoism یکدیگر را تکمیل می کنند، با هم یکی می شوند، و همه با هم، یکپارچگی کامل زیبایی شناسی چینی سنتی را ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]کنفوسیوس گرایان، بودیسم و ​​تائوئیسم یکدیگر را تکمیل می کنند، همگی با یکدیگر متحد می شوند و همگی یکپارچگی کامل زیبایی شناسی چینی را ایجاد می کنند

13. The upmost thought category of Taoism culture is Tao that is the origin of everything in the universe.
[ترجمه ترگمان]گروه فکری upmost از فرهنگ Taoism، تائو است که منشا همه چیز جهان است
[ترجمه گوگل]طبقه ی بزرگترین اندیشه ی فرهنگ Taoism Tao است که منشا همه چیز در جهان است

14. Empyrean profound woman is goddess of Taoism in China. One of the reasons that she has something to do with Song Jiang's story is that they have the common Taishan cultural background.
[ترجمه ترگمان]زن عمیق Empyrean الهه Taoism در چین است یکی از دلایلی که او با داستان \"سونگ جیانگ\" ارتباط دارد این است که آن ها سابقه فرهنگی مشترکی دارند
[ترجمه گوگل]زن عمیق ترسناک الهه تائویسم در چین است یکی از دلایلی که او در رابطه با داستان سونگ جیانگ دارد این است که آنها دارای پس زمینه فرهنگی مشترک تایهان هستند

15. Confucianism, Buddhism and Taoism ( or Shintoism ) were traditionally the principal religions in the East Asian society.
[ترجمه ترگمان]Confucianism، بودیسم و Taoism (یا Shintoism)به طور سنتی مذاهب اصلی جامعه شرق آسیا بودند
[ترجمه گوگل]کنفوسیوس، بودیسم و ​​تائوئیسم (و یا شینتیزم) به طور سنتی مذاهب اصلی در جامعه شرق آسیا بودند

پیشنهاد کاربران

آیین تائو


کلمات دیگر: