scabrous

معنی : زننده، هرزه، خشن، زبر، نا هموار، پوسته پوسته، دان دان

معانی دیگر : سنباده مانند، سوهان مانند، کبره زده، دلمه گرفته، دله دله، دشوار، پر از مشکلات، پر از گرفتاری و ناهمواری

انگلیسی به فارسی

زننده، هرزه، ناهموار، زبر، پوسته پوسته، دان دان،خشن

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )

مشتقات: scabrously (adv.), scabrousness (n.)

• (1) تعریف: characterized by a rough or scaly surface, as the leaf of a plant.
• متضاد: smooth

- Short stiff hairs on the leaf's surface make it scabrous to the touch.

[ترجمه ترگمان] موی کوتاه صاف روی سطح برگ، آن را دور از دسترس قرار می دهد
[ترجمه گوگل] موهای کوتاه سفت روی سطح برگ آن را به لمس مچاله می کنند

• (2) تعریف: requiring tact; difficult; knotty.

- a scabrous topic

[ترجمه ترگمان] یک موضوع scabrous
[ترجمه گوگل] موضوع تلخ

• (3) تعریف: obscene or salacious; indecent.

- scabrous publications

[ترجمه ترگمان] انتشارات scabrous
[ترجمه گوگل] نشریات شفاف

• having a rough surface, covered with small projections; risque, indecent; complicated, difficult

مترادف و متضاد

زننده (صفت)

hideous, vile, gaunt, spicy, sharp, harsh, tart, acrid, nasty, repulsive, repellent, acrimonious, striking, garish, striker, mordant, nippy, odoriferous, poignant, forbidding, squalid, biting, loathsome, lurid, repugnant, fulsome, disgusting, pungent, stinking, scabrous, glassy, indign, loathly, pit-a-pat

هرزه (صفت)

perverse, bawdy, ribald, reprobate, immoral, loose, licentious, lewd, dissolute, harlot, lascivious, lubricious, libertine, profligate, sordid, rakish, scabrous, sloven, prurient, salacious, rakehelly, sluttish

خشن (صفت)

raucous, rough, harsh, coarse, randy, rude, sore, tough, high, brutish, brute, wooden, blatant, stark, impolite, bearish, churlish, caddish, unkempt, blowsy, blowzy, boorish, indelicate, ragged, brusque, stocky, gruff, hoarse, plebeian, offish, crusty, scabrous, woolly, ungracious, iron-bound, rough-and-ready, rowdy, scraggy, truculent, unmannered

زبر (صفت)

rough, coarse, prickly, stark, stubby, bristly, scaly, ragged, russet, shaggy, coarse-grained, scabrous, stubbly

نا هموار (صفت)

rough, rude, rugged, uneven, unfair, scaly, ragged, bumpy, jagged, scabrous

پوسته پوسته (صفت)

leprose, flaky, scabrous, shelly

دان دان (صفت)

scabrous

جملات نمونه

1. Her scabrous novels shocked the public.

[ترجمه ترگمان]رمان های Her مردم را شوکه کرد
[ترجمه گوگل]رمان های نجیب او، مردم را شوکه کرد

2. The book includes some memorably seedy characters and scabrous descriptions.

[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل تعدادی از شخصیت های seedy و scabrous است
[ترجمه گوگل]این کتاب شامل برخی از شخصیت های یادآور بذر و توصیف ناهموار است

3. He invaded the bedroom and hopped, scabrous, all over me while I lay there, unable to move.

[ترجمه ترگمان]او به اتاق خواب هجوم برد و دور من پرید، دور از من، در حالی که من آنجا دراز کشیدم، قادر به حرکت نبودم
[ترجمه گوگل]او به اتاق خواب حمله کرد و به من زد و در حالی که من آنجا نشسته بودم، نمی توانستم حرکت کنم

4. The Oracle's scabrous, hairless scalp is - fortunately - mostly concealed by the black hood of his robe.

[ترجمه ترگمان]با استفاده از کلاه سیاه ردایش - که بیشتر آن توسط کلاه سیاه ردایش پنهان شده بود
[ترجمه گوگل]شال و روسری ناخن اوراکل - خوشبختانه - اغلب توسط کاپوت سیاه کت و شلوار خود پنهان شده است

5. Her face buried itself in his scabrous shirt.

[ترجمه ترگمان]صورت او در لباس scabrous فرو رفت
[ترجمه گوگل]چهره خود را در پیراهن نازک خود فرو برد

6. The book includes some memorably seedy characters and scabrous description.

[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل تعدادی از شخصیت های seedy و scabrous است
[ترجمه گوگل]این کتاب شامل بعضی از شخصیت های بی نظیر بذر و توصیف ناگهانی است

7. Achenes 8 - ribbed, white pilose; pappus scabrous, 10 - 12 mm long, connate at base.

[ترجمه ترگمان]Achenes ۸ - ribbed، pilose سفید؛ pappus scabrous، ۱۰ - ۱۲ mm طول، connate در پایه
[ترجمه گوگل]Achenes 8 - زرد و سفید پاپوآس، 10 تا 12 میلیمتر، در پایه متصل می شود

8. Plants sparsely scabrous; ultimate leaf segments irregularly serrate or dentate.

[ترجمه ترگمان]گیاهان، scabrous، بخش های نهایی برگ نامنظم یا dentate
[ترجمه گوگل]گیاهان کم چرب؛ قطعه برگ نهایی بی نظیر و یا دندانه دار است

9. Drupe red when mature, globose, ca. 5 mm, scabrous, 2-seeded.

[ترجمه ترگمان]drupe قرمز زمانی است که بالغ، globose، ca ۵ میلی متر، scabrous، ۲ - seeded
[ترجمه گوگل]هنگامی که نارنجی رنگ قرمز، کروی، حدود 5 میلی متر، زرد، 2 دانه

10. Leaves densely glandular and abaxially scabrous ; corolla white with a yellow center.

[ترجمه ترگمان]برگ ها را به هم وصل می کند و abaxially را دور می زند؛ یک جام سفید با یک مرکز زرد
[ترجمه گوگل]برگهای فشرده غدد لنفاوی و بطن چرکی؛ طلای سفید با مرکز زرد

11. The film is a joy - hilariously funny and unremittingly scabrous.

[ترجمه ترگمان]این فیلم یک شادی با نشاط و با نشاط است
[ترجمه گوگل]این فیلم یک شادی است - سرگرم کننده خنده دار و ناخوشایندی ناگهانی

12. The paintwork on some of its window frames was blistered and peeling like scabrous skin.

[ترجمه ترگمان]رنگ روی برخی از قاب های پنجره آن تاول می زد و مثل پوست scabrous پوسته پوسته شده بود
[ترجمه گوگل]رنگ پائین بر روی بعضی از قاب های پنجره آن تاول زده شده و پوست مانند زخمی پوسته پوسته شده بود

13. The result, although dark and satirical, is a joy to watch - hilariously funny and unremittingly scabrous.

[ترجمه ترگمان]نتیجه، اگرچه تاریک و هجوآمیز است، یک شادی برای تماشا کردن، با نشاط، و unremittingly scabrous است
[ترجمه گوگل]نتیجه، هرچند تاریک و طنزآمیزی، لذت تماشای آن است - خنده دارانه و خسته کننده و بی نظیر

14. It differs in the smaller size of all parts and rufous scabrous tomentum .

[ترجمه ترگمان]آن با ابعاد کوچک تر همه قطعات و rufous scabrous tomentum متفاوت است
[ترجمه گوگل]آن را در اندازه های کوچکتر از همه قسمتها و توتموم زردچوبه ریز و درشت متفاوت است

پیشنهاد کاربران

زبر. ناهموار. مشکل

clearing up after the parade proved to be a
scabrous task

scabrous ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: زبْر
تعریف: ویژگی سطح یا کرک پوشی با زوائد یا کرک هایی خشن شبیه به کاغذ سنباده

کلمات دیگر: