کلمه جو
صفحه اصلی

sanitarian


معنی : کارشناس بهداشتی، بهداشتی، جانبدار بهداشت همگانی
معانی دیگر : رجوع شود به: sanitary

انگلیسی به فارسی

بهداشتی، کارشناس بهداشتی، جانبدار بهداشت همگانی


انگلیسی به انگلیسی

• specialist in public health and hygiene
clean, hygienic, sanitary; pertaining to sanitation, pertaining to hygiene

مترادف و متضاد

کارشناس بهداشتی (اسم)
sanitarian

بهداشتی (صفت)
hygienic, sanitary, sanitarian

جانبدار بهداشت همگانی (صفت)
sanitarian

جملات نمونه

1. Is the sanitarian function of the goods of those ginkgo on market better now? Is the content of the bases of ginkgo more?
[ترجمه ترگمان]آیا the those of در حال حاضر بهتر است؟ آیا content bases بیشتر است؟
[ترجمه گوگل]آیا عملکرد بهداشتی محصولات این گینکو در بازار اکنون بهتر است؟ آیا محتوای پایگاه های گینکو بیشتر است؟

2. The sanitarian function of the goods of ginkgo is better! See relevant specification can. The comparison of natural green is good!
[ترجمه ترگمان]The گرم محصولات of بهتر است مراجعه به مشخصات مربوطه می تواند مقایسه رنگ سبز طبیعی خوب است!
[ترجمه گوگل]عملکرد بهداشتی کالاهای گینکو بهتر است! مشخصات مربوطه را می توانید ببینید مقایسه سبز طبیعی خوب است!

3. The sanitarian function of the goods of ginkgo is better!
[ترجمه ترگمان]The گرم محصولات ginkgo بهتر است
[ترجمه گوگل]عملکرد بهداشتی کالاهای گینکو بهتر است!

4. For hairdressing, sanitarian it may not be a bad idea, five corn edibles, fresh vegetable, fish, protein and right amount flesh kind all be important dietary part.
[ترجمه ترگمان]برای hairdressing، ممکن است یک ایده بد نباشد، پنج دانه ذرت، سبزیجات تازه، ماهی، پروتئین و مقدار صحیح گوشت همگی از رژیم غذایی مهم هستند
[ترجمه گوگل]برای آرایش مو، بهداشتی، ممکن است یک ایده بد نباشد، پنیر ذرت، سبزیجات تازه، ماهی، پروتئین و مقدار مناسب گوشت، همه چیز بخش مهمی از رژیم غذایی است

5. Current, two brands with the biggest sale of sanitarian wine industry are strong wine and wine of chelonian of coconut island deer.
[ترجمه ترگمان]امروزه، دو برند معروف به بزرگ ترین فروش شراب sanitarian شراب و شراب of از گوزن جزیره نارگیل هستند
[ترجمه گوگل]فعلی، دو مارک با بزرگترین فروش صنعت شراب بهداشتی شراب قوی و شراب chelonian از گوزن جزیره نارگیل است

6. Linseed oil is an important natural sanitarian oil.
[ترجمه ترگمان]روغن کرچک یک روغن sanitarian طبیعی مهم است
[ترجمه گوگل]روغن زیتون یک روغن طبیعی بهداشتی است

7. Life consuetude of citizens in the southwest occurred changes, including changes of basic necessities of life, changes of sanitarian customs and hymeneal rites.
[ترجمه ترگمان]زندگی شهروندان در جنوب غربی تغییراتی اعمال کرد، از جمله تغییرات اساسی زندگی، تغییرات آداب و رسوم سنتی و مناسک hymeneal
[ترجمه گوگل]تغییرات در زندگی شهروندان در جنوب غربی تغییراتی شامل تغییر نیازهای اساسی زندگی، تغییرات آداب و رسوم بهداشتی و مراسم هیمنال رخ داده است

8. The result of the present research provides important support to develop sanitarian food and is of great theoretical and practical value in sanitarian food function.
[ترجمه ترگمان]نتیجه پژوهش حاضر، حمایت مهمی را برای توسعه غذای sanitarian فراهم می کند و ارزش عملی و عملی زیادی در تابع مواد غذایی sanitarian دارد
[ترجمه گوگل]نتیجه تحقیقات حاضر، حمایت مهمی برای توسعه غذای بهداشتی است و ارزش نظری و عملی زیادی در عملکرد غذایی بهداشتی دارد

9. The active constituents of Ginkgo biloba, and their influencing factors, medical and sanitarian efficiency, the technology of extraction and analysis are analyzed and reviewed.
[ترجمه ترگمان]اجزای فعال of biloba و عوامل موثر آن ها، کارایی پزشکی و sanitarian، فن آوری استخراج و تحلیل مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]ترکیبات فعال گینکو بلوبیا و عوامل موثر بر آن، بازدهی پزشکی و بهداشتی، تکنولوژی استخراج و تجزیه و تحلیل، مورد بررسی و بررسی قرار می گیرند

10. The study of functional composition of onion and application as sanitarian drink or other food will meet the increasing need of people towards the natural function food now days.
[ترجمه ترگمان]مطالعه ترکیب عملکردی پیاز و کاربرد به عنوان نوشیدنی sanitarian یا سایر مواد غذایی، نیاز فزاینده مردم نسبت به غذای طبیعی را در حال حاضر برطرف می کند
[ترجمه گوگل]مطالعه ترکیب عملکردی پیاز و کاربرد آن به عنوان نوشیدنی بهداشتی و یا سایر مواد غذایی، نیاز روزافزون مردم را نسبت به عملکرد طبیعی غذا در روزهای آینده برآورده می کند

11. Second, features: featured ox horn raw materials, manual fine system and become, scrapping detoxification have sanitarian effect, and no static, non-toxic side effect.
[ترجمه ترگمان]دوم، ویژگی ها: استفاده از مواد خام بوق گاو، سیستم خوب دستی و تبدیل شدن، ترک سم زدایی، اثر sanitarian و هیچ اثر جانبی غیر سمی و غیر سمی ندارد
[ترجمه گوگل]دوم، ویژگی های مواد اولیه زغال اخته شاخساره، سیستم خوب دستی و تبدیل شدن به، سم زدایی از بین بردن، اثرات بهداشتی، و هیچ اثر استاتیک، غیر سمی است

12. Besides can reduce the body sensitive the pressure with movability area, TEMPUR mattess and pillow still have sanitarian effect.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این می تواند فشار بدن را با ناحیه movability کاهش دهد، TEMPUR mattess و بالش هنوز دارای اثر sanitarian هستند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این می تواند بدن را حساس فشار با منطقه حرکت، TEMPUR ماته و بالش هنوز هم اثر بهداشتی

13. Objective To develop a method for determining the content of chromium picolinate in sanitarian food and to validate its stability.
[ترجمه ترگمان]هدف توسعه روشی برای تعیین مقدار کروم موجود در مواد غذایی sanitarian و تایید ثبات آن
[ترجمه گوگل]هدف توسعه یک روش برای تعیین محتوای پیکولینات کروم در غذای بهداشتی و تأیید صحت آن است

14. Human resource is the key source for the whole sanitarian in the rural areas of China.
[ترجمه ترگمان]منابع انسانی یک منبع کلیدی برای کل sanitarian در مناطق روستایی چین است
[ترجمه گوگل]منابع انسانی منبع اصلی کل بهداشت و درمان در مناطق روستایی چین است


کلمات دیگر: