کلمه جو
صفحه اصلی

reasonless


معنی : بی دلیل
معانی دیگر : فاقد قوه ی استدلال، بی عقل

انگلیسی به فارسی

بی دلیل


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: without reason; senseless.

(2) تعریف: lacking the ability to reason.

• baseless, unjustified, causeless; not based on reason, illogical

مترادف و متضاد

بی دلیل (صفت)
unreasonable, uncaused, reasonless

جملات نمونه

1. Analysed reasonless applications about nowaday design way of fan coil plus fresh air system and reasonable disposing methods are recommended based on them.
[ترجمه ترگمان]کاربردهای reasonless reasonless در مورد روش طراحی coil به اضافه سیستم هوای تازه و روش های دفع منطقی براساس آن ها توصیه می شود
[ترجمه گوگل]بر اساس آنها توصیه می شود برنامه های کاربردی نامناسب را در مورد روش طراحی امروزه فن کویل به همراه سیستم هوای تازه و روش های مناسب برطرف نمود

2. The innovation to the whole reasonless processes settled the massive base to the putting the blast furnace into production successfully.
[ترجمه ترگمان]نوآوری در کل فرآیندهای reasonless پایه گسترده را برای قرار دادن کوره انفجار در تولید با موفقیت انجام داد
[ترجمه گوگل]نوآوری در کل فرایندهای بی نظیر، پایه عظیمی را برای قرار دادن کوره انفجاری به تولید موفقیتآمیز گذاشت

3. It would be reasonless if the fact is denied.
[ترجمه ترگمان]اگر حقیقت انکار شود، reasonless خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر واقعیت انکار شود، بی فایده است

4. I just use this form. Actually, overloading is reasonless, let alone you cannot figure out what's inside.
[ترجمه ترگمان] از این فرم استفاده می کنم در واقع، هر چه سبک تر حرکت می کند، به تنهایی اجازه می دهد که تو چیزی را که درونش است کشف کنی
[ترجمه گوگل]من فقط از این فرم استفاده میکنم در واقع، بارگیری بی دلیل است، بجز اینکه شما نمیتوانید چیزهایی را که در داخل است پیدا کنید

5. Don't be sorry for the reasonless fault.
[ترجمه ترگمان]به خاطر اشتباه reasonless متاسف نباش
[ترجمه گوگل]متاسفم برای گسل بی دلیل

6. Results The reasonless drug use is the main cause of Benzylpenicillin's side effects.
[ترجمه ترگمان]نتایج استفاده از مواد مخدر reasonless علت اصلی اثرات جانبی Benzylpenicillin است
[ترجمه گوگل]نتایج استفاده از مواد مخدر بی دلیل دلیل اصلی عوارض جانبی بنزیلپنسیلین است

7. "Yincheng Story" is based on the consciousness of individual life, reflecting the cruelty and anti-humanity of the reasonless history.
[ترجمه ترگمان]داستان Yincheng \" براساس آگاهی از زندگی فردی است که منعکس کننده بی رحمی و anti تاریخ reasonless است
[ترجمه گوگل]'داستان یینچنگ' بر اساس آگاهی از زندگی فردی، منعکس کننده ظلم و ستم و ضد انسانی تاریخ تاریخ بی منطق است

8. From her previous deed, we know she is a little reasonless and pute, To bury this scandal, she chose to keep silent and bear this sorrow alone.
[ترجمه ترگمان]ما می دانیم که او یک little و pute است تا این رسوایی را به خاک بسپاریم، او تصمیم گرفت که ساکت بماند و این اندوه را به تنهایی تحمل کند
[ترجمه گوگل]از اقدام قبلی او، ما می دانیم او کمی بی منطق و پوت است، برای خاتمه این رسوایی، او تصمیم گرفت برای خاموش و تحمل این غم و اندوه تنها

9. So every elderships don't worry about me, I would not be reasonless .
[ترجمه ترگمان]به هر حال، هر elderships نگران من نباش، من reasonless نخواهم بود
[ترجمه گوگل]بنابراین هر شهروندی در مورد من نگران نباش، من بی معنی نیستم

10. Now there are many problems on the cultivating mode of professional marketing talents, such as single cultivating force, reasonless teaching system and method.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر مشکلات زیادی در مورد استفاده از استعدادهای بازاریابی حرفه ای، از جمله ایجاد نیروی cultivating، سیستم تدریس reasonless وجود دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر مشکلات زیادی در سبک پرورش استعدادهای بازاریابی حرفه ای وجود دارد، مانند نیروی واحد تکثیر، روش آموزش بی معنی و روش

11. Maybe that's because we are all grown, lack of the thought of pure, reasonless romantic sence.
[ترجمه ترگمان]شاید به خاطر این است که همه ما رشد کرده ایم، فقدان فکر پاک و پاک و رمانتیک
[ترجمه گوگل]شاید این به این دلیل است که همه ما رشد کرده ایم، فقدان تفکر عرفانی خالص و بی معنی عاشقانه

12. The special situation made it easily understood that demonstrating capitalist system reasonable and communist system reasonless was basic content of liberalism.
[ترجمه ترگمان]موقعیت ویژه ای که به راحتی قابل درک بود این بود که نشان دادن سیستم سرمایه داری منطقی و کمونیستی، محتوای ابتدایی لیبرالیسم بود
[ترجمه گوگل]وضعیت خاص به راحتی قابل فهم بود که نشان دادن نظام سرمایه داری سیستم معقول و کمونیستی بی منطقی محتوای اساسی لیبرالیسم بود

13. Agricultural product supply and marketing chain does not cooperate in the play chess state that caused inside system reasonless behavior of participant and feedback mistake of message understand.
[ترجمه ترگمان]عرضه محصول کشاورزی و زنجیره بازاریابی در وضعیت شطرنج بازی که منجر به رفتار reasonless رفتار شرکت کنندگان و اشتباه بازخورد پیام می شود، هم کاری نمی کند
[ترجمه گوگل]زنجیره تامین و بازاریابی محصول کشاورزی در حالت شطرنج بازی همکاری نمی کند که سبب ایجاد بی عدالتی در شرکت در سیستم و اشتباه بازخورد پیغام درک شود

14. On the sexual relation, people broke the durance for individual temperament owing to sociality and ethics in cultural tradition, pursuing the reasonless emotion and desire.
[ترجمه ترگمان]در رابطه جنسی، مردم the را به خاطر خلق و خوی فردی به خاطر اصول اخلاقی و اخلاق در سنت فرهنگی شکستند و احساس و میل reasonless را دنبال کردند
[ترجمه گوگل]در رابطه جنسی، مردم به دلیل اجتماعی بودن و اخلاق در سنت فرهنگی، به دنبال احساسات و تمایلات بی حد و حصر، به دلیل خلق فردی از بین رفتند


کلمات دیگر: