کلمه جو
صفحه اصلی

ratiocinate


معنی : دلیل اوردن، استدلال کردن
معانی دیگر : منطق به کار بردن، منطقی اندیشیدن

انگلیسی به فارسی

استدلال کردن، دلیل آوردن


نسبت دادن، استدلال کردن، دلیل اوردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: ratiocinates, ratiocinating, ratiocinated
مشتقات: ratiocinator (n.)
• : تعریف: to think logically; reason.
مشابه: reason

• reason, deduce through logical thinking

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] استدلال کردن

مترادف و متضاد

دلیل اوردن (فعل)
allege, argue, ratiocinate

استدلال کردن (فعل)
reason, argue, ratiocinate

جملات نمونه

1. This text for example recommend "describe statistics" and "ratiocinate statistics" manipulate method. Believe in for you have much enlighten.
[ترجمه ترگمان]این متن به عنوان مثال \"آمار توصیفی\" و \"آمار ratiocinate\" را دستکاری می کند به این باور کنید که شما خیلی روشن هستید
[ترجمه گوگل]برای مثال، این متن به عنوان مثال توصیف �آمار توصیفی� و �روش نسبت داده شده به آمار� را انجام میدهد باور کنید که خیلی روشن است

2. The ratiocinate program generate automatically a reasonable mining scheduling by searching and matching rules.
[ترجمه ترگمان]برنامه ratiocinate به طور خودکار یک برنامه ریزی معدنی منطقی را با جستجو و تطبیق قوانین تولید می کند
[ترجمه گوگل]نرم افزار ratiocinate به طور خودکار برنامه ریزی معدن منطقی را با جستجو و تطبیق قوانین تولید می کند

3. Using the expert system, we can ratiocinate the dynamic of the working-face roof scientifically in the process of extracting, we can evaluate the maintenance quality of the working-face roof, either.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از سیستم خبره، ما می توانیم با استفاده از روش علمی، پویایی یک سقف کار را از نظر علمی در فرآیند استخراج، مورد ارزیابی قرار دهیم، و می توانیم کیفیت نگهداری بام چهره کار را نیز ارزیابی کنیم
[ترجمه گوگل]با استفاده از سیستم متخصص، می توانیم پویایی سقف کاری رو به صورت علمی در فرآیند استخراج را تغییر دهیم، همچنین می توانیم کیفیت تعمیر و نگهداری سقف کاری را ارزیابی کنیم

4. Knowledge database and rational control policy were constructed based on production rule and deductive ratiocinate.
[ترجمه ترگمان]پایگاه داده دانش و سیاست کنترل منطقی براساس قانون تولید و ratiocinate قیاسی ساخته شدند
[ترجمه گوگل]پایگاه اطلاعاتی و سیاست کنترل منطقی بر اساس قانون تولید و رویکوکاسیون استنتاجی ساخته شد

5. It does not need to establish an accurate model for the problem to be solved, but biased former knowledge to analyze, ratiocinate and calculate, and to form the last results.
[ترجمه ترگمان]نیازی نیست که یک مدل دقیق برای حل مساله ایجاد شود، اما دانش قبلی جانبدارانه برای تجزیه، تحلیل و محاسبه، و برای شکل دادن آخرین نتایج
[ترجمه گوگل]این نیازی به ایجاد یک مدل دقیق برای حل مسئله نیست، بلکه پیشگویی دانش را برای تجزیه و تحلیل، محاسبه و محاسبه و ایجاد آخرین نتایج ایجاد می کند

6. In fact, those brought ten-strike innovation in the commerce history, the feasibility is difficult to ratiocinate and judge with logic at the initial.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، آن هایی که نوآوری ده را در تاریخچه تجارت به ارمغان آوردند، امکان پذیر بودن و قضاوت در مورد منطق در ابتدای کار دشوار است
[ترجمه گوگل]در حقیقت، آنها نوآوری 10star در تاریخ تجارت را به ارمغان آورد، امکان منطبق کردن و قضاوت منطقی در ابتدای آن مشکل است

7. The third chapter is using the game theory model to ratiocinate and demonstrate the reason of venture capital investment moving back.
[ترجمه ترگمان]فصل سوم از مدل تئوری بازی به ratiocinate استفاده می کند و دلیل آن را برای سرمایه گذاری سرمایه سرمایه گذاری نشان می دهد
[ترجمه گوگل]فصل سوم، استفاده از مدل نظری بازی را برای تغییر رویکرد و نشان دادن دلیل سرمایه گذاری سرمایه گذاری در حال حرکت به عقب

8. Through studying the expert knowledge of mining scheduling, this paper constructed a mining rule base for mining scheduling, and designed a ratiocinate program based on production rules.
[ترجمه ترگمان]این مقاله با مطالعه دانش تخصصی زمان بندی استخراج معدن، یک قاعده استخراج معدن برای برنامه ریزی استخراج معدن ایجاد کرد و یک برنامه ratiocinate براساس قوانین تولید طراحی کرد
[ترجمه گوگل]از طریق مطالعه دانش تخصصی معدن برنامه ریزی معادن، این مقاله یک پایگاه حقوقی معدن برای برنامه ریزی استخراج معادن ساخت و یک برنامه ریزش زدایی بر اساس قوانین تولید طراحی کرد

9. Expert system can use experts' knowledge and experience to ratiocinate, judge and make decision, which is an effective way to construct the soft-sensor hybrid model.
[ترجمه ترگمان]سیستم خبره می تواند از دانش و تجربه متخصصان برای ارزیابی، قضاوت و تصمیم گیری استفاده کند که یک روش موثر برای ساخت مدل ترکیبی soft - سنسور است
[ترجمه گوگل]سیستم کارشناس می تواند از دانش و تجربیات کارشناسان استفاده کند تا نسبت به مخالفت، قضاوت و تصمیم گیری، که راه موثری برای ساخت مدل ترکیبی نرم حسگر است، استفاده کند

پیشنهاد کاربران

دلیل آوردن ، توجیه کردن


کلمات دیگر: