1. I went away to the country to recuperate.
[ترجمه ترگمان]من به روستا رفتم تا بهبود پیدا کنم
[ترجمه گوگل]من برای بازگشت به کشور رفتم
2. Winston proposed several ways for the industry to recuperate.
[ترجمه ترگمان]و ین ستون چندین راه را برای بهبود صنعت پیشنهاد کرد
[ترجمه گوگل]وینستون راه های متعددی را برای بازسازی صنعت پیشنهاد کرد
3. The patient did not recuperate as rapidly as the doctor had expected.
[ترجمه ترگمان]بیمار همان قدر که دکتر انتظار داشت بهبود نمی یافت
[ترجمه گوگل]بیمار با همان سرعت که به عنوان انتظار میرفت، بهبود نمییافت
4. She went to the country to recuperate.
[ترجمه ترگمان]اون به کشور رفت تا بهبود پیدا کنه
[ترجمه گوگل]او برای بازگشت به کشور رفت
5. He would need to fast, to recuperate, to change, before he would be ready to take her.
[ترجمه ترگمان]او باید سریع، برای تغییر، قبل از اینکه آماده باشد که او را بگیرد، استراحت کند
[ترجمه گوگل]او قبل از اینکه او را آماده کند، نیاز به سرعت دارد تا برای بهبودی تغییر کند
6. Taken back to Kufra to recuperate, he was fit and well again within two weeks.
[ترجمه ترگمان]در طول دو هفته او را به حال خود رها کرده بود و حالش خوب بود
[ترجمه گوگل]او دوباره به کافرا بازگردانده شد، او در طول دو هفته مناسب بود
7. Other mammals and birds recuperate or grow to maturity in outdoor enclosures.
[ترجمه ترگمان]دیگر پستانداران و پرندگانی که در محوطه های باز به بلوغ رسیده اند یا رشد می کنند
[ترجمه گوگل]پستانداران و پرندگان دیگر در حیاط های سرپوشیده بازسازی یا رشد می کنند
8. Patients still need to recuperate but do not need to stay in an acute hospital to do so.
[ترجمه ترگمان]بیماران هنوز نیاز به استراحت دارند، اما نیازی به ماندن در یک بیمارستان حاد برای این کار ندارند
[ترجمه گوگل]بیماران هنوز نیاز به بهبودی دارند اما نیازی به بستری در بیمارستان حاد نیستند
9. She's going to need time to recuperate after the operation.
[ترجمه ترگمان]او به زمان احتیاج دارد تا بعد از عمل بهبود یابد
[ترجمه گوگل]او بعد از عملیات نیاز به زمان دارد تا دوباره از بین برود
10. Does the nutrient eat of esophagus cancerthe recuperate of the complication after reaching art?
[ترجمه ترگمان]آیا خوردن مواد غذایی مری cancerthe پس از رسیدن به هنر، در حال استراحت است؟
[ترجمه گوگل]آیا مواد مغذی از سرطان مری استفاده می کنند و پس از رسیدن به هنر، عودت می کنند؟
11. He took time out to recuperate.
[ترجمه ترگمان]اون زمان رو برای بهبود پیدا کرد
[ترجمه گوگل]او زمان برای بازپرداخت را گرفت
12. Wyman had lost his power to recuperate.
[ترجمه ترگمان]Wyman قدرتش را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]ویمان قدرتش را از دست داده بود
13. How long did it take you to recuperate completely from your operation?
[ترجمه ترگمان]چقدر طول کشید تا کاملا از عمل تو لذت ببری؟
[ترجمه گوگل]چقدر طول می کشد تا شما را به طور کامل از عملیات خود به طور کامل بازپس گیرید؟
14. Harmonious sleeps much, how to recuperate from dietary respect?
[ترجمه ترگمان]پس از رژیم dietary چگونه باید استراحت کرد؟
[ترجمه گوگل]هارمونی بسیار خوابیده است، چگونه از رعایت رژیم سرماخوردگی لذت ببرید؟