کلمه جو
صفحه اصلی

sanatorium


معنی : اسایشگاه، بیمارستان مسلولین
معانی دیگر : (انگلیس) رجوع شود به: sanitarium، sanatarium : اسایشگاه

انگلیسی به فارسی

( sanitarium ) اسایشگاه


( sanitorium ، sanatarium =) اسایشگاه، بیمارستان مسلولین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: sanatoria, sanatoriums
(1) تعریف: a professional establishment for the care and treatment of recuperating patients or patients suffering from chronic diseases.

(2) تعریف: a health resort; sanitarium.

• rehabilitation center, hospital for the treatment of chronic diseases, convalescent center
a sanatorium is an institution that provides medical treatment and rest for people who suffer from long illnesses.

مترادف و متضاد

اسایشگاه (اسم)
hospice, nest, sanatorium, sanitarium, pesthouse, rest home, sanatarium, sanitorium

بیمارستان مسلولین (اسم)
sanatorium, sanatarium, sanitorium

جملات نمونه

1. They replenished themselves in a seaside sanatorium for two weeks.
[ترجمه ترگمان]دو هفته به یک آسایشگاه ساحلی تبدیل شدند
[ترجمه گوگل]آنها برای دو هفته خود را در یک آسایشگاه ساحلی پر کردند

2. Consequently, the widescale sanatorium service was doomed, an enormously cost effective benefit for both developing and developed countries.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، خدمات آسایشگاه widescale محکوم به فنا بود و سود بسیار زیادی برای کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته بود
[ترجمه گوگل]در نتیجه، خدمات آسایشگاه گسترده، محکوم به هزینه بسیار موثری برای کشورهای توسعه یافته و توسعه یافته بود

3. Reporters and photographers were swarming all over the sanatorium that day.
[ترجمه ترگمان]آن روز، خبرنگاران و عکاسان در سراسر آسایشگاه ازدحام کرده بودند
[ترجمه گوگل]روزنامه نگاران و عکاسان در سراسر آسایشگاه روزمره می مانند

4. The sanatorium was opened only in 194
[ترجمه ترگمان]آسایشگاه فقط در ۱۹۴ باز شد
[ترجمه گوگل]آسایشگاه تنها در سال 194 افتتاح شد

5. Sanatorium beds were few and far between, and often had to be obtained through influence.
[ترجمه ترگمان]تخت ها چند متر و بیشتر فاصله داشتند و اغلب باید از طریق نفوذ به دست می آمدند
[ترجمه گوگل]تختخواب های بهداشتی چندان دور از دسترس نیست و اغلب باید از طریق نفوذ به دست آیند

6. Shanghai Hexinyuan Sanatorium is a holiday resort catering for both Chinese and foreingners.
[ترجمه ترگمان]شانگهای Hexinyuan sanatorium یک تفریحگاه مخصوص تعطیلات برای هر دو کشور چینی و چینی است
[ترجمه گوگل]شانگهای Hexinyuan Sanatorium یک غذای تعطیلات برای هر دو چینی و foreingners است

7. Objective The a position for pharmaceutical care in sanatorium facing the reform in medical care system.
[ترجمه ترگمان]هدف موقعیت مراقبت از دارو در آسایشگاه که اصلاح سیستم مراقبت های پزشکی است
[ترجمه گوگل]هدف: موقعیت برای مراقبت های دارویی در بیمارستان بهداشتی که با اصلاحات در نظام مراقبت های پزشکی مواجه است

8. When we are sent to a sanatorium, we continue to draw our wages.
[ترجمه ترگمان]وقتی به آسایشگاه می رویم، ما به رسم حقوق خود ادامه می دهیم
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما به یک آسایشگاه فرستاده میشویم، ما همچنان دستمزد خود را جبران میکنیم

9. This afternoon we went to the Losheng Sanatorium and did frottage with the sanatorium residents.
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر به کافه Losheng رفتیم و با ساکنان آسایشگاه frottage کردیم
[ترجمه گوگل]این بعد از ظهر ما به Sanangio Losheng رفتیم و با ساکنین آسایشگاه روبرو شدیم

10. The sanatorium looks down at the West Lake.
[ترجمه ترگمان]آسایشگاه به دریاچه غرب نگاه می کند
[ترجمه گوگل]آسایشگاه به سمت غرب دریا نگاه می کند

11. The sanatorium stands by the sea.
[ترجمه ترگمان]آسایشگاه در کنار دریا ایستاده است
[ترجمه گوگل]آسایشگاه در کنار دریا ایستاده است

12. There is a sanatorium close to the West Lake.
[ترجمه ترگمان]در نزدیکی دریاچه وست یک آسایشگاه است
[ترجمه گوگل]یک آسایشگاه نزدیک به دریاچه غرب وجود دارد

13. I had TB and spent several months in a sanatorium in the mountains.
[ترجمه ترگمان]من سل داشتم و چندین ماه را در یک آسایشگاه در کوهستان گذراندم
[ترجمه گوگل]من سل را داشتم و چند ماه در یک آسایشگاه در کوه ها گذراندم

14. I see her picture in the paper, then I holler copper and tell them this is the dame from the sanatorium.
[ترجمه ترگمان]تصویر او را در روزنامه می بینم، بعد از مس فریاد می زنم و به آن ها می گویم که این خانمی از آسایشگاه است
[ترجمه گوگل]من عکس او را در مقاله می بینم، سپس من مسخره می گیرم و به آنها می گویم که این جزیره از آسایشگاه است

پیشنهاد کاربران

مرکز توانبخشی


کلمات دیگر: