معنی : مزمزه
tasting
معنی : مزمزه
انگلیسی به فارسی
مزه کردن، مزمزه
انگلیسی به انگلیسی
• testing flavor, eating in order to test flavor
مترادف و متضاد
مزمزه (اسم)
taste, degustation, tasting
جملات نمونه
1. Tasting is believing, to coin a phrase! .
[ترجمه ترگمان]Tasting اعتقاد داره که یه جمله رو شروع کنه
[ترجمه گوگل]طعم معتقد است، به سکه یک عبارت!
[ترجمه گوگل]طعم معتقد است، به سکه یک عبارت!
2. She sniffed at her glass of wine before tasting it.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه مزه اش را بچشد، لیوان شراب را بو کشید
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه آن را بخورید، او را در شراب شراب خود غرق کرد
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه آن را بخورید، او را در شراب شراب خود غرق کرد
3. The unemployed are tasting the bitter fruits of the market economy.
[ترجمه ترگمان]افراد بی کار در حال چشیدن میوه های تلخ اقتصاد بازار هستند
[ترجمه گوگل]بیکاران از میوه های تلخ اقتصاد بازار رنج می برند
[ترجمه گوگل]بیکاران از میوه های تلخ اقتصاد بازار رنج می برند
4. It's always best to keep tasting the food while you're cooking it.
[ترجمه ترگمان]همیشه بهتر است که در حالی که مشغول پختن غذا هستی، غذا را بچشی
[ترجمه گوگل]همیشه این کار را برای خوردن غذا در هنگام پخت آن انجام دهید
[ترجمه گوگل]همیشه این کار را برای خوردن غذا در هنگام پخت آن انجام دهید
5. Many a blindfolded tasting panel has failed to spot the difference between the apple grown without pesticides and that which has.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پانل چشیدن مزه چشم بسته در تشخیص تفاوت میان سیب کشت شده بدون آفت کش ها و این که چه چیزی دارد، شکست خورده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از پانل های مزه زدن چشم بند نتوانسته اند تفاوت بین سیب هایی که بدون آفت کش ها رشد می کنند مشخص شود
[ترجمه گوگل]بسیاری از پانل های مزه زدن چشم بند نتوانسته اند تفاوت بین سیب هایی که بدون آفت کش ها رشد می کنند مشخص شود
6. But the bottom line to consider when tasting wine is whether or not you actually like it.
[ترجمه ترگمان]اما نکته آخر برای در نظر گرفتن این است که آیا شما واقعا آن را دوست دارید یا نه
[ترجمه گوگل]اما خط پایین در نظر گرفتن زمانی که شراب شراب است یا نه، شما واقعا آن را دوست دارم
[ترجمه گوگل]اما خط پایین در نظر گرفتن زمانی که شراب شراب است یا نه، شما واقعا آن را دوست دارم
7. A good tasting apple with a good red colour.
[ترجمه ترگمان]یک سیب خوب با یک رنگ قرمز خوب
[ترجمه گوگل]یک سیب مزه خوب با رنگ قرمز خوب است
[ترجمه گوگل]یک سیب مزه خوب با رنگ قرمز خوب است
8. It was like tasting honey and flowers, she had thought, beginning perceptibly to relax.
[ترجمه ترگمان]فکر کرده بود: مثل مزه کردن عسل و گل بود
[ترجمه گوگل]آن را مانند عطر و طعم گل بود، او فکر کرده بود، شروع به ظاهرا برای استراحت
[ترجمه گوگل]آن را مانند عطر و طعم گل بود، او فکر کرده بود، شروع به ظاهرا برای استراحت
9. He stood straight and breathed through his mouth tasting mint coolness.
[ترجمه ترگمان]او صاف ایستاد و با دهان باز از دهانش مزه نعناع را مزه مزه کرد
[ترجمه گوگل]او مستقیما ایستاد و از دهانش طعم نوشیدن نعنا را نفس انداخت
[ترجمه گوگل]او مستقیما ایستاد و از دهانش طعم نوشیدن نعنا را نفس انداخت
10. From there will be wine tasting and a day trip to Luxembourg.
[ترجمه ترگمان]از آنجا مزه مزه شراب و مسافرت روز به لوکزامبورگ خواهد بود
[ترجمه گوگل]از آنجا مزه شراب و سفر روزانه به لوکزامبورگ خواهد بود
[ترجمه گوگل]از آنجا مزه شراب و سفر روزانه به لوکزامبورگ خواهد بود
11. A seven-course dinner and wine tasting are part of the programme.
[ترجمه ترگمان]یک شام ۷ روزه و چشیدن شراب بخشی از برنامه هستند
[ترجمه گوگل]شام هفت صبح و طعم شراب بخشی از این برنامه است
[ترجمه گوگل]شام هفت صبح و طعم شراب بخشی از این برنامه است
12. She kissed her forehead, tasting the saltiness of her skin with the tip of her tongue.
[ترجمه ترگمان]او پیشانی اش را بوسید، طعم شوری پوستش را با نوک زبانش مزه مزه کرد
[ترجمه گوگل]او پیشانی خود را بوسید و شور نمک را با نوک زبانش مزه کرد
[ترجمه گوگل]او پیشانی خود را بوسید و شور نمک را با نوک زبانش مزه کرد
13. Many people add salt to their food out of habit, without even tasting it first.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم نمک را به غذای خود اضافه می کنند و حتی ابتدا آن را مزه مزه می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم نمک را به غذای خود اضافه می کنند بدون اینکه عادت داشته باشند، حتی حتی برای اولین بار آن را مزه می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم نمک را به غذای خود اضافه می کنند بدون اینکه عادت داشته باشند، حتی حتی برای اولین بار آن را مزه می کنند
14. One way of persuading people to drink sensibly is to provide good - tasting alternatives with less alcohol.
[ترجمه ترگمان]یک راه برای متقاعد کردن مردم برای نوشیدن عاقلانه، ارائه جایگزین های با مزه خوب با الکل کم تر است
[ترجمه گوگل]یکی از راه های متقاعد کردن مردم برای نوشیدن، این است که آلرژی کمتری به همراه داشته باشید
[ترجمه گوگل]یکی از راه های متقاعد کردن مردم برای نوشیدن، این است که آلرژی کمتری به همراه داشته باشید
کلمات دیگر: