1. i can't recollect his name
نمی توانم نام او را به خاطر بیاورم.
2. All I recollect is a grey sky.
[ترجمه ترگمان]فقط به خاطر دارم که آسمان خاکستری است
[ترجمه گوگل]همه چیز را به یاد می آورم آسمان خاکستری است
3. I can't recollect the exact words.
[ترجمه ترگمان]نمی توانم کلمات دقیق را به یاد بیاورم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم کلمات دقیق را به یاد آورم
4. As far as I recollect, you came late.
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که یادم می آید، دیر آمدید
[ترجمه گوگل]تا آنجا که من به یاد می آورم، شما دیر آمدید
5. I cannot recollect where we met.
[ترجمه ترگمان]یادم نمی آید که کجا همدیگر را دیدیم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم جایی که ملاقات کرده ایم را به یاد آوریم
6. I can't seem to recollect where we met.
[ترجمه ترگمان]به نظرم یادم نمی اید کجا همدیگر را دیدیم
[ترجمه گوگل]به نظر نمیرسد که جایی که ملاقات کردیم، به یاد داشته باشیم
7. She could not recollect being there.
[ترجمه ترگمان]نمی توانست به یاد بیاورد که در آنجا حضور دارد
[ترجمه گوگل]او نمیتواند در آنجا حضور داشته باشد
8. As far as I can recollect, his father was a surgeon at that time.
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که یادم می آید پدرش در آن زمان یک جراح بود
[ترجمه گوگل]تا آنجا که من می توانم به یاد داشته باشم، پدرش در آن زمان جراح بود
9. Can you recollect his name?
[ترجمه ترگمان]اسم او را به خاطر دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید نام او را به یاد آورید؟
10. As far as I can recollect, she wasn't there on that occasion.
[ترجمه ترگمان]تا اونجایی که یادم میاد، اون موقع اونجا نبود
[ترجمه گوگل]تا آنجا که من می توانم به یاد داشته باشم، او در آن مناسبت نبود
11. As far as I can recollect, his name is Edward.
[ترجمه ترگمان]تا جایی که یادم می آید اسمش ادوارد است
[ترجمه گوگل]تا جایی که من می توانم به یاد می آورم، نام او ادوارد است
12. No one can recollect her leaving.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس یادش نمی آید که او از اینجا برود
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند او را ترک کند
13. I recollect that you denied it.
[ترجمه ترگمان]به خاطر دارم که انکار کردید
[ترجمه گوگل]من به یاد می آورم که شما آن را انکار کردید
14. I don't recollect what he said.
[ترجمه ترگمان]یادم نمی اید چه گفت
[ترجمه گوگل]من او را نمی فهمم
15. She can recollect meeting the king.
[ترجمه ترگمان] اون میتونه به خاطر داشته باشه که با پادشاه ملاقات کرده
[ترجمه گوگل]او می تواند جلوی پادشاه را بگیرد