1. a rainstorm
توفان باران،رگبار
2. a vicious rainstorm
توفان و باران شدید
3. gradually the drizzle turned into a rainstorm
ریز بار کم کم تبدیل به رگبار شد.
4. The unexpected rainstorm caused the collapse of the roof.
[ترجمه ترگمان]باران غیر منتظره ناشی از فروپاشی پشت بام بود
[ترجمه گوگل]بارش باران غیر منتظره موجب سقوط سقف شده است
5. After the rainstorm, there were pools on the roads.
[ترجمه ترگمان]بعد از باران، برکه های آب در جاده وجود داشت
[ترجمه گوگل]پس از بارش باران، استخرها در جاده ها وجود داشت
6. The dark clouds forebode a rainstorm.
[ترجمه ترگمان]ابر سیاه، باران شدیدی می بارد
[ترجمه گوگل]ابرهای تاریک پیشانی باران است
7. According to the weather report a rainstorm is imminent.
[ترجمه ترگمان]طبق گزارش هواشناسی، این طوفان قریب الوقوع است
[ترجمه گوگل]طبق گزارش هواشناسی، بارش باران قریب الوقوع است
8. The telephone wires were blown down by the rainstorm.
[ترجمه ترگمان]سیم های تلفن در اثر باران شدید منفجر شده بود
[ترجمه گوگل]سیم های تلفن توسط باران دمیده شدند
9. It was the shortest rainstorm he'd ever seen.
[ترجمه ترگمان]این کوتاه ترین rainstorm بود که تا به حال دیده بود
[ترجمه گوگل]این کوتاه ترین بارانی بود که تا به حال دیده بود
10. It is estimated that one heavy rainstorm could bring disaster.
[ترجمه ترگمان]تخمین زده می شود که یک رگبار شدید ممکن است موجب بروز فاجعه شود
[ترجمه گوگل]تخمین زده می شود که یک باران باران سنگین می تواند فاجعه ای ایجاد کند
11. Although they may get flattened by a rainstorm, they quickly recover once the sun comes out.
[ترجمه ترگمان]اگر چه ممکن است با طوفان رگبار باران از بین بروند، اما زمانی که خورشید بیرون بیاید سریعا بهبود پیدا می کنند
[ترجمه گوگل]اگر چه آنها ممکن است با یک باران صاف شوند، اما هنگامی که خورشید بیرون می آید، آنها به سرعت بهبود می یابند
12. I watched as a rainstorm moved down the Platte River valley from the northwest.
[ترجمه ترگمان]به محض این که باران سیل آسا از شمال غربی رودخانه Platte از شمال غرب به پایین سرازیر شد، او را تماشا کردم
[ترجمه گوگل]من به عنوان بارانی که از شمال غربی رودخانه Platte به رودخانه رفتم، تماشا کردم
13. Guangzhou is the rainstorm pilosity city of China. The climate, weather system, geographical position and topography are main factors of the rainstorm.
[ترجمه ترگمان]گوانگ ژو بزرگ ترین شهر چین است آب و هوا، سیستم آب و هوا، موقعیت جغرافیایی و توپوگرافی، عوامل اصلی این طوفان هستند
[ترجمه گوگل]گوانگژو شهر ریخته گری ریخته گری چین است آب و هوا، سیستم آب و هوا، موقعیت جغرافیایی و توپوگرافی عوامل اصلی بارندگی است
14. Cloudy skies hang over the city before a rainstorm in Beijing, China.
[ترجمه ترگمان]آسمان ابری قبل از رگبار باران در پکن، چین بر فراز شهر آویزان است
[ترجمه گوگل]آسمان پوشیده از ابرها در سراسر شهر قبل از باران در پکن، چین
15. His car collided with another car during a heavy rainstorm.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل او در یک طوفان شدید با اتومبیل دیگری برخورد کرد
[ترجمه گوگل]ماشین او در یک بار باران سنگین با ماشین دیگری برخورد کرد