1. the realm of sa'di
(مجازی) قلمرو سعدی
2. the realm of science
قلمرو علم
3. existance and realm that is immortal
(ناصرخسرو) بقایی و ملکی که نا اسپری است
4. in the realm of exemplary ideas
در حوزه ی اندیشه های نمونه
5. the whole realm of nonentities such as "the round square"
سرتاسر خطه ی توهمات مثلا ((مربع گرد))
6. within the realm of possibility
در محدوده ی امکانات
7. the defence of the realm
دفاع از سرزمین سلطان
8. he extended his power throughout the whole realm
او قدرت خود را در سرتاسر آن حوزه تعمیم داد.
9. The king banished the traitor from the realm.
[ترجمه ترگمان]پادشاه خائن رو از مملکت تبعید کرد
[ترجمه گوگل]پادشاه خائن را از قلمرو اخراج کرد
10. He made outstanding contributions in the realm of foreign affairs.
[ترجمه ترگمان]او در حوزه امور خارجه کاره ای برجسته ای انجام داد
[ترجمه گوگل]او مشارکت برجسته ای در قلمرو امور خارجی انجام داد
11. A philosopher dwells in the realm of ideas.
[ترجمه ترگمان]یک فیلسوف در قلمرو افکار زندگی می کند
[ترجمه گوگل]یک فیلسوف در حوزه ایده ها زندگی می کند
12. They fought to defend the realm.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای دفاع از کشور جنگیدند
[ترجمه گوگل]آنها برای دفاع از قلمرو مبارزه کردند
13. The idea belongs in the realm of science fiction.
[ترجمه ترگمان]این ایده به حوزه علمی تخیلی مربوط می شود
[ترجمه گوگل]ایده متعلق به حوزه علم تخیلی است
14. The ancient realm of Solland in the far south and Drakwald in the north no longer exist and consequently have no counts.
[ترجمه ترگمان]قلمرو باستانی of در جنوب و Drakwald در شمال دیگر وجود ندارد و در نتیجه هیچ عددی ندارد
[ترجمه گوگل]قلمرو سنی سولانا در جنوب غربی و درکودال در شمال دیگر وجود ندارد و در نتیجه شمارا ندارند
15. The underground realm was connected by tunnels stretching from the far north to the south beyond the Old World itself.
[ترجمه ترگمان]قلمرو زیرزمینی با tunnels که از شمال تا جنوب آن سوی دنیای قدیم امتداد داشتند، متصل بود
[ترجمه گوگل]قلمرو زیرزمینی توسط تونلهایی که از شمال به جنوب فراتر از خود جهان قدیم کشیدند متصل بود
16. Feminism exists outside the realm of political instrumentality, as an idea.
[ترجمه ترگمان]فمینیسم نیز به عنوان یک ایده خارج از قلمرو ابزار سیاسی وجود دارد
[ترجمه گوگل]فمینیسم به عنوان یک ایده خارج از قلمرو ابزار سیاسی است
17. In this realm, there is no controversy between Christians, only the certainty of doubtful origins.
[ترجمه ترگمان]در این قلمرو، هیچ بحثی بین مسیحیان وجود ندارد، تنها قطعیت شک و تردید
[ترجمه گوگل]در این قلمرو هیچ اختلاف میان مسیحیان وجود ندارد، بلکه تنها به این معنی است که ریشه های تردید وجود دارد