1. The children were abused as part of a satanic ritual.
[ترجمه ترگمان]بچه ها به عنوان بخشی از یک مراسم شیطانی مورد آزار قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]کودکان به عنوان بخشی از یک روحانی ساتنی مورد آزار و اذیت قرار گرفتند
2. Why not paint satanic slogans on the walls while we were at it?
[ترجمه ترگمان]چرا در حالی که ما در آن بودیم شعار شیطانی را روی دیوارها نقاشی نکنیم؟
[ترجمه گوگل]چرا در حالی که ما در آن بود، شعارهای سنتنی را بر روی دیوارها ننوشتیم؟
3. He gave a satanic smile.
[ترجمه ترگمان]لبخند شیطانی زد
[ترجمه گوگل]او یک لبخند شیطانی داد
4. Such patience was nothing less than satanic, especially in light of my general inability to maintain stillness.
[ترجمه ترگمان]این شکیبایی، چیزی کم تر از شیطان بود، به خصوص در نور عدم توانایی عموم برای حفظ سکون
[ترجمه گوگل]چنین صبر و شکیبایی چیزی کمتر از ساتن بود، به خصوص در ناتوانی کلی من برای حفظ آرامش
5. One theory is it's linked to a Satanic cult.
[ترجمه ترگمان]یک نظریه این است که با یک فرقه شیطانی مرتبط است
[ترجمه گوگل]یکی از نظریه ها این است که با فرقه شیطانی ارتباط دارد
6. His satanic nature is constantly alluded to throughout the play.
[ترجمه ترگمان]طبیعت شیطانی او مدام در طول نمایش به آن اشاره می کند
[ترجمه گوگل]طبیعت Satanic خود را به طور مداوم در سراسر بازی اشاره کرد
7. The Charismatics see direct satanic involvement in this revival, and say the neo-pagans are devil-worshipping.
[ترجمه ترگمان]The شاهد دخالت مستقیم شیطان در این احیا هستند و می گویند که pagans - worshipping هستند
[ترجمه گوگل]Charismatics متوجه دخالت مستقیم ساتانی در این احیای می شوند و می گویند که نئو-pagan ها شیاطین هستند
8. These Christians look for signs of satanic influence within families and encourage friends and colleagues to do the same.
[ترجمه ترگمان]این مسیحیان به دنبال نشانه هایی از نفوذ شیطان در خانواده ها و تشویق دوستان و همکاران خود برای انجام این کار هستند
[ترجمه گوگل]این مسیحیان به دنبال نشانه هایی از نفوذ شیطانی در خانواده ها هستند و دوستان و همکارانشان را تشویق می کنند که همین کار را انجام دهند
9. The subject is questioning if satanic ritual abuse is fact or fantasy.
[ترجمه ترگمان]موضوع این است که آیا این سو استفاده های شیطانی در واقع یا خیال پردازی است یا نه
[ترجمه گوگل]موضوع مورد پرسش است که آیا سوءاستفاده آیین شیطانی واقعیت یا فانتزی است؟
10. He has a satanic influence over her.
[ترجمه ترگمان]نفوذ شیطانی بر او دارد
[ترجمه گوگل]او دارای نفوذ ساتنیک بر او است
11. But her black eyes had the same satanic glitter in them as she climbed down the ladder from the gallery.
[ترجمه ترگمان]اما چشمان سیاهش همان درخشندگی شیطانی را داشت که از نردبان پایین آمده بود
[ترجمه گوگل]اما چشمان سیاه و سفید خود را به همان اندازه که از نردبان از گالری به سمت بالا می رفت، درخشیدند
12. A satanic symphony of the highest order.
[ترجمه ترگمان] یه سمفونی شیطانی از بالاترین سفارش
[ترجمه گوگل]سمفونی ساتنیک بالاترین نظم
13. Nothing, certainly, so like the satanic mills of the early Industrial Revolution.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز، قطعا، مانند the شیطانی انقلاب صنعتی زود بود
[ترجمه گوگل]قطعا، چیزی شبیه سازهای ساتنیک انقلاب صنعتی اولیه نیست
14. One long-standing allegation of satanic elements in masonry, however, still awaits a satisfactory answer.
[ترجمه ترگمان]با این حال، یکی از ادعاهای طولانی مبنی بر این که عوامل شیطانی در بنایی است، هنوز منتظر پاسخ قانع کننده است
[ترجمه گوگل]با این حال، یکی از اتهامات طولانی مدت درباره عناصر ساتن در سنگ تراشی، هنوز پاسخی رضایتبخش است
15. Maurice gave a satanic smile.
[ترجمه ترگمان]موریس لبخند شیطانی زد
[ترجمه گوگل]موریس یک لبخند شیطانی داد