1. In the process of body scarification, scars are formed by cutting the skin.
[ترجمه ترگمان]در فرآیند scarification بدن، زخم ها با بریدن پوست شکل می گیرند
[ترجمه گوگل]در فرآیند زخم شدن بدن، زخم ها بوسیله برش پوست شکل می گیرند
2. Scarification is the creative and artistic application of scars in a controlled manner to achieve an aesthetically or spiritually pleasing result.
[ترجمه ترگمان]Scarification کاربرد خلاقانه و هنری آثار در یک روش کنترل شده برای رسیدن به یک نتیجه مطبوع و یا معنوی است
[ترجمه گوگل]Scarification استفاده خلاقانه و هنری از زخم ها به شیوه ای کنترل شده است تا نتیجه ای زیبایی یا معنوی داشته باشد
3. Conclusion It is satisfactory of lattice scarification under corneal epithelium to treat bullous keratopathy caused by physical and mechanical factors.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این مساله از scarification شبکه تحت پوششی محافظ دار برای درمان bullous ناشی از عوامل فیزیکی و فیزیکی رضایت بخش است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: ریزپردازی شبکه در زیر اپیتلیوم قرنیه برای درمان کراتوپاتی قللوس ناشی از عوامل فیزیکی و مکانیکی رضایتبخش است
4. Needless to say, scarification is not what rescued Ebrahim Samba.
[ترجمه ترگمان]لازم به گفتن نیست که scarification چیزی نیست که ابراهیم سامبا را نجات داد
[ترجمه گوگل]نیازی به گفتن نیست که تخریب چیزی است که ابراهیم سامبا را نجات داد
5. Last daisy of summer, the scarification sorrow.
[ترجمه ترگمان] \"آخرین\" دیسی تابستون \" غم و اندوه \"
[ترجمه گوگل]آخرین دیزی تابستان، غم و اندوه تخریب
6. Shushruta has described surgery under eight heads Chedya (excision), Lekhya (scarification), Vedhya (puncturing), Esya (exploration), Ahrya (extraction), Vsraya (evacuation) and Sivya ( Suturing).
[ترجمه ترگمان]Shushruta (excision)، Chedya (scarification)، Vedhya (puncturing)، Esya (استخراج)، Ahrya (extraction)، Vsraya (evacuation)و Sivya (Suturing)جراحی را تشریح کرده است
[ترجمه گوگل]شوشوتا عمل جراحی تحت هشت سر Chedya (دفع ادرار)، Lekhya (scarification)، Vedhya (puncturing)، Esya (اکتشاف)، Ahrya (استخراج)، Vsraya (تخلیه) و Sivya (بخیه) را شرح داده است
7. Was Van Espleghem documenting ritual scarification, or perhaps a pigmentation disorder?
[ترجمه ترگمان]آیا ون Espleghem مستندسازی کردن مراسم مذهبی یا شاید یک تجمع رنگدانه ها را مستند می کرد؟
[ترجمه گوگل]آیا Van Espleghem اسناد و مدارک تقلید آیین، و یا شاید اختلال رنگ آمیزی؟
8. Even though many people hold that scarification is no more painful than tattooing, it is somehow more "intense" to most of them.
[ترجمه ترگمان]گرچه بسیاری از مردم معتقدند که scarification درد کمتری نسبت به خال کوبی ندارد، اما برای بسیاری از آن ها به نوعی \"شدیدتر\" است
[ترجمه گوگل]اگرچه بسیاری از مردم معتقدند که تخریب بیشتر از خال کوبی کردن دردناک نیست، اما به نوعی 'بیشتر' برای بسیاری از آنها است
9. People who give and receive tattoos, piercings, and scarification procedures can also be at risk of infection.
[ترجمه ترگمان]افرادی که خالکوبی، piercings و scarification را دریافت و دریافت می کنند نیز می توانند در معرض خطر ابتلا به عفونت قرار بگیرند
[ترجمه گوگل]افرادی که خالکوبی، سوراخکاری و روش های تخریب را می دهند و می توانند در معرض خطر عفونت باشند
10. Karo men and women are known for their ritual scarification .
[ترجمه ترگمان]Karo مرد و زن به خاطر مراسم their شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]مردان و زنان کارو به خاطر تخریب آیین خود شناخته شده اند
11. Research has shown that mental challenge is closely related to job scarification.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات نشان داده اند که چالش ذهنی ارتباط نزدیکی با scarification شغلی دارد
[ترجمه گوگل]تحقیقات نشان داده است که چالش ذهنی به طور دقیق با ترس از کار مرتبط است
12. The scars that mark Nigerian born singer Seal have long been rumored to be the result of a tribal scarification rite. This is not the case.
[ترجمه ترگمان]زخم هایی که نشان مرگ خواننده نیجریه ای را نشان می دهند مدت ها است که گفته می شود نتیجه یک مراسم scarification قبیله ای است این یک مورد نیست
[ترجمه گوگل]زخم هایی که نشانه گذاری خواننده متولد نیجریه را به عهده دارند، مدت هاست که به دلیل انحصار طلبی قبیله ای است که شایع است این مورد نیست
13. We have various kinds of products to meet customers' scarification .
[ترجمه ترگمان]ما انواع مختلفی از محصولات را برای ملاقات با مشتریان داریم
[ترجمه گوگل]ما محصولات مختلفی را برای دیدار با مشتریان داریم
14. In addition, the reuse of implements for rituals such as scarification, tattooing and circumcision can transmit infections, including HIV.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، استفاده مجدد از تجهیزات برای مناسک مثل scarification، خال کوبی و ختنه می تواند عفونت ها، از جمله HIV را انتقال دهد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، استفاده مجدد از ابزاری برای مراسم مذهبی مانند ترساندن، خال کوبی کردن و ختنه کردن می تواند عفونت ها را انتقال دهد، از جمله HIV
15. The degradation rate of the filler paper cellulose and CMC scarification in each generation of composite system after sub-cultures differed very little.
[ترجمه ترگمان]سرعت تجزیه of کاغذ پرکننده و غلظت بحرانی میسل در هر نسل از سیستم مرکب پس از sub کمی متفاوت بود
[ترجمه گوگل]میزان تخریب سلولز کاغذ پرکننده و اسکاریت CMC در هر نسل از سیستم کامپوزیت پس از چند فرهنگ متفاوت بود