کلمه جو
صفحه اصلی

sceptre


معنی : قدرت یا اقتدار سلطنتی، عصای سلطنتی، گرزه
معانی دیگر : (انگلیس) رجوع شود به: scepter، چوگان سلطنت، توانایی، اقتدار

انگلیسی به فارسی

عصای سلطنتی،چوگان سلطنت،توانایی،اقتدار


اسپیتر، قدرت یا اقتدار سلطنتی، عصای سلطنتی، گرزه


انگلیسی به انگلیسی

• staff, royal baton; symbol of royalty or authority (alternate spelling for sceptre)
a sceptre is an ornamental rod that a king or queen carries as a symbol of his or her power on some ceremonial occasions.

مترادف و متضاد

قدرت یا اقتدار سلطنتی (اسم)
scepter, sceptre

عصای سلطنتی (اسم)
scepter, sceptre

گرزه (اسم)
scepter, sceptre

جملات نمونه

1. The sceptre is the king's badge of office.
[ترجمه ترگمان]عصای پادشاهی نشان پادشاه است
[ترجمه گوگل]اسکپرت پادشاهی است

2. The sceptre is an attribute of kingly power.
[ترجمه ترگمان]عصای سلطنت نشانه قدرت شاهوار است
[ترجمه گوگل]اسکیتس یک ویژگی قدرت پادشاهی است

3. A sceptre is one of the attributes of a king.
[ترجمه ترگمان]عصای سلطنت یکی از صفات پادشاهی است
[ترجمه گوگل]یک اسکیتور یکی از صفات پادشاه است

4. Sceptre 40and 505 are a mix of sable and synthetic providing a long-life brush of high quality.
[ترجمه ترگمان]sceptre ۴۰ و ۲۵۶ ترکیبی از پوست سمور و مصنوعی هستند که یک برس عمر طولانی با کیفیت بالا فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]Scepter 40 و 505 ترکیبی از sable و مصنوعی است که یک برس طولانی مدت با کیفیت بالا ارائه می دهد

5. In his four hands he holds a sceptre, a string of beads, a bow and a book of scripture.
[ترجمه ترگمان]در چهار دست خود یک عصای سلطنت، یک رشته تسبیح، یک کمان و یک کتاب مقدس در دست دارد
[ترجمه گوگل]در دست چهار دست او یک اسکتر، یک رشته مهره ها، یک کمان و کتاب کتاب مقدس را نگه می دارد

6. Ju-i sceptre Used by the highest deity in heaven, its head is formed into the shape of a cloud.
[ترجمه ترگمان]من عصای سلطنتی را که در آسمان، در آسمان است و به شکل یک ابر شکل می گیرد، استفاده می کنم
[ترجمه گوگل]جی اسپیتر که توسط بالاترین خداحافظ در آسمان استفاده می شود، سر آن به شکل یک ابر شکل می گیرد

7. To him it appeared as a sceptre, not as a sword, and perhaps he took this as a sign.
[ترجمه ترگمان]به نظر او مثل یک عصا بود، نه به عنوان یک شمشیر و شاید هم این را به عنوان یک نشانه تلقی می کرد
[ترجمه گوگل]به نظر او به عنوان یک اسکیت باز، به عنوان یک شمشیر ظاهر شد، و شاید او این را به عنوان علامت گذاری کرد

8. The crown and sceptre of Queen Isabella I, on display at a museum in Granada.
[ترجمه ترگمان]تاج و تخت ملکه ایزابلا یکم در نمایشگاهی در غرناطه به نمایش درآمد
[ترجمه گوگل]تاج و اسکیت بازل ملکه ایزابلا I، در نمایشگاه موزه ای در گرانادا

9. Seven who hold the sceptre shall perish, one of them being canonised. The bellies of mothers shall be cut open, and babies will be born prematurely.
[ترجمه ترگمان]هفت نفر که چوب را نگه می دارند نابود خواهند شد، یکی از آن ها canonised است شکم مادرها باز می شود و بچه ها زودتر به دنیا می آیند
[ترجمه گوگل]هفت نفر که اسکیتر را نگه دارند، باید از بین بروند، یکی از آنها کانونیزه شده است زخم های مادر باید قطع شود و نوزادان به زودیاک متولد شوند

10. Our flag sceptre all who meet obey.
[ترجمه ترگمان]پرچم ما همه کسانی است که باید اطاعت کنند
[ترجمه گوگل]پرچم ما همه کسانی را که اطاعت می کنند، می گیرند

11. The crown is yours in majesty and the sceptre is yours in glory.
[ترجمه ترگمان]تاج مال شماست، عالیجناب و عصای پادشاهی برای شما افتخاری است
[ترجمه گوگل]تاج و تخت خود را در عظمت و سرزمین خود را در شکوه است

12. The sceptre shall not depart from Judah, nor a lawgiver from between his feet, until Shiloh come; and unto him shall the gathering of the people be.
[ترجمه ترگمان]عصای شاهی از یهودا و a از میان پاهای او بیرون نخواهد رفت، تا وقتی که Shiloh بیاید، و او را جمع و جور کنند
[ترجمه گوگل]اسکیتر از یهودا، و نه قانون گذار از میان پاهای خود، تا زمانی که شیلو بیاید، از بین نمی رود و برای او جمع آوری مردم خواهد بود

13. Seven who hold the sceptre shall perish, one of them being canonised.
[ترجمه ترگمان]هفت نفر که چوب را نگه می دارند نابود خواهند شد، یکی از آن ها canonised است
[ترجمه گوگل]هفت نفر که اسکیتر را نگه دارند، باید از بین بروند، یکی از آنها کانونیزه شده است

14. The queen's regalia at her coronation included her crown and sceptre.
[ترجمه ترگمان]لباس رسمی ملکه در تاج گذاری تاج و تاج او بود
[ترجمه گوگل]پادشاهی ملکه در قرون وسطی شامل طاووس و اسکوتر بود


کلمات دیگر: