1. a sane mind in a sound body
عقل سالم در بدن سالم
2. a sane policy
سیاست خردمندانه
3. was hitler sane or insane?
آیا هیتلر عاقل بود یا دیوانه ؟
4. a mad person throws a rock in a well which a hundred sane people can't take out
یک دیوانه سنگی را در چاه می اندازد که صد عاقل نمی توانند در بیاورند.
5. By declaring him sane, the jury implied that he had a moral sense.
[ترجمه ترگمان]با اعلام این که عاقل است، هیئت منصفه به این نکته اشاره کرد که عقل خود را از دست داده است
[ترجمه گوگل]با اعلام او عاقلانه، هیئت منصفه اظهار داشت که او دارای حس اخلاقی است
6. Love is the only sane and satisfactory answer to the problem of human existence. Erich Fromm
[ترجمه ترگمان]عشق تنها پاسخ منطقی و رضایت بخش برای مساله وجود انسان است اریک فروم
[ترجمه گوگل]عشق تنها پاسخ درست و رضایتبخش برای مشکل وجود انسان است اریم فروم
7. He is a very sane person.
[ترجمه ترگمان]آدم عاقلی است
[ترجمه گوگل]او یک فرد بسیار معقول است
8. In the doctor's opinion he was sane at the time of the murder.
[ترجمه ترگمان]به عقیده دکتر او در زمان قتل عاقل بود
[ترجمه گوگل]در نظر پزشک، او در زمان قتل عاقل بود
9. She seems perfectly sane to me.
[ترجمه ترگمان]به نظر من کاملا عاقل به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]به نظر من کاملا مناسب من است
10. It wasn't the act of a sane person.
[ترجمه ترگمان]این عمل یک انسان عاقل نبود
[ترجمه گوگل]این عمل یک فرد سالم نبود
11. No sane person would do that.
[ترجمه ترگمان]هیچ شخص عاقل این کار را نمی کرد
[ترجمه گوگل]هیچ شخص عاقلی این کار را انجام نمی دهد
12. The only thing that kept me sane was music.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که مرا عاقل می کرد موسیقی بود
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که من سالم نگه داشت موسیقی بود
13. He seemed perfectly sane.
[ترجمه ترگمان]کاملا عاقل به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او کاملا صحیح به نظر می رسید
14. No sane person wishes to see conflict or casualties.
[ترجمه ترگمان]هیچ فرد عاقلی میلی به دیدن درگیری و یا کشته شدن ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ فرد عاقل به دیدن درگیری یا تلفات نیست