کلمه جو
صفحه اصلی

saltpeter


معنی : نیترات پتاسیم، شوره برگ تنباکو، شوره قلمی
معانی دیگر : رجوع شود به: saltpetre) potassium nitrate هم می نویسند)، شوره، شوره قلمی، نیترات پتاسیم، شوره برگ تنباکو

انگلیسی به فارسی

رجوع شود به: saltpetre) potassium nitrate هم می‌نویسند)


نیترات، نیترات پتاسیم، شوره برگ تنباکو، شوره قلمی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a natural form of potassium nitrate that is used in the manufacture of gunpowder.

• natural form of potassium nitrate (used to manufacture gun powder and fireworks)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] شوره نیترات طبیعی پتاسیم، شوره قلمی

مترادف و متضاد

نیترات پتاسیم (اسم)
saltpeter, saltpetre

شوره برگ تنباکو (اسم)
saltpeter, saltpetre

شوره قلمی (اسم)
saltpeter, saltpetre

جملات نمونه

1. Known as saltpeter, nitrite, a white opaque crystalloid like salt, is consisted of Sodium nitrite and potassium nitrite.
[ترجمه ترگمان]سدیم نیتریت و سدیم نیتریت از سدیم نیتریت و سدیم نیتریت که به عنوان شوره، نیتریت، و سفید مات نامیده می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان نیتریت، نیتریت، کریستالوئید مات، مانند نمک، شناخته شده، شامل نیتریت سدیم و نیتریت پتاسیم است

2. This spiny missile would be filled with saltpeter, flammable liquid, and metal filings .
[ترجمه ترگمان]این موشک خاردار پر از شوره، مایع قابل اشتعال و filings فلزی خواهد بود
[ترجمه گوگل]این موشک ناقل با نیترات، مایع قابل اشتعال و فلزات پر شده است

3. Saltpetre (or nitre also spelled saltpeter orniter):Transparent, colourless, or white powder or crystals of potassium nitrate (KNO, found native in deposits.
[ترجمه ترگمان]Saltpetre (یا nitre)(شوره orniter): شفاف، بی رنگ، یا پودر سفید نیترات پتاسیم (kno)که در رسوبات وجود دارد
[ترجمه گوگل]Saltpetre (یا نیترو همچنین اورنیت نیتروژن) پودر شفاف، بی رنگ و یا سفید و یا کریستال های نیترات پتاسیم (KNO، بومی در سپرده پیدا شده است

4. Well, the British didn't let Chile sell saltpeter to Germany.
[ترجمه ترگمان]خوب، بریتانیایی ها اجازه پخش شوره به آلمان را ندادند
[ترجمه گوگل]خوب، بریتانیا اجازه نداد شیلی نیترات را به آلمان برساند

5. At the beginning of 200 Longgui Saltpeter Mine in Guangdong Province has succeeded in applying new technology in this kind of salt mines with numerous economic and social effects achieved.
[ترجمه ترگمان]در آغاز سال ۲۰۰ Longgui saltpeter در استان Guangdong موفق به استفاده از فن آوری نوین در این نوع معادن نمک با اثرات متعدد اقتصادی و اجتماعی گردید
[ترجمه گوگل]در آغاز 200 معدن Longgui Saltpeter در استان گوانگدونگ موفق به استفاده از تکنولوژی جدید در این نوع معادن نمک با نتایج متعدد اقتصادی و اجتماعی شده است

6. From saltpeter mines in Chile.
[ترجمه ترگمان]از شوره در شیلی
[ترجمه گوگل]از معادن نیترات در شیلی

7. Winthrop often treated kids with his top secret cure-all "rubila, " later revealed by Oliver Wendell Holmes to be a mix of antimony and saltpeter, a precursor to the explosive potassium nitrate.
[ترجمه ترگمان]وینت رپ اغلب بچه ها را با داروی فوق سری خودش درمان می کرد و بعدها توسط الیور وندل و شوره به نام antimony نیترات پتاسیم تبدیل شده بود
[ترجمه گوگل]Winthrop اغلب بچه ها را با درمان سریع تر خود درمان کرد - همه 'روبیا'، که بعدا توسط اولیور وندل هولمز به عنوان ترکیبی از آنتیموان و نیترات، پیش ماده ای برای نیترات پتاسیم انفجاری شناخته شد

8. Early Chinese scientists discovered that they could make an explosive substance by mixing sulphur, charcoal and saltpeter .
[ترجمه ترگمان]دانشمندان اولیه چینی کشف کردند که مواد منفجره را با مخلوط کردن گوگرد، زغال و شوره وارد می کنند
[ترجمه گوگل]دانشمندان اولیه چینی کشف کردند که با مخلوط کردن گوگرد، زغال چوب و نیترات می توانند مواد منفجره ایجاد کنند

9. Petroleum, iron, various ferroalloy elements, non-ferrous metals, precious metals, as well as saltpeter, industrial use of natural crystals, mica and other films.
[ترجمه ترگمان]عوامل نفتی، آهن، فلزات آهنی مختلف، فلزات قیمتی، و همچنین شوره، استفاده صنعتی از کریستال های طبیعی، میکا و سایر فیلم ها
[ترجمه گوگل]نفت، آهن، فرآورده های مختلف فلزی، فلزات غیر آهنی، فلزات گرانبها، و همچنین نیترات، استفاده صنعتی از بلورهای طبیعی، میکا و سایر فیلم ها

10. Venezuela's oil and gas, Brazil Plateau iron, manganese, natural crystal, Guyana plateau north-eastern part of Suriname's bauxite Andes copper, saltpeter, such as justice.
[ترجمه ترگمان]نفت و گاز ونزویلا، آهن فلات برزیل، منگنز، کریستال طبیعی، گویان در قسمت شمال شرقی بوکسیت، شوره، شوره، مانند عدل و عدالت
[ترجمه گوگل]نفت و گاز ونزوئلا، برزیل فلات فلات، منگنز، کریستال طبیعی، فلات گویا، شمال شرقی بخشی از بوکسیت سوری، آند، مس، نیترات، مانند عدالت

11. Each boat was packed with reeds and kindling soaked in fish oil and covered with an inflammable compound of sulfur and saltpeter. The materials were wrapped with black oilcloth.
[ترجمه ترگمان]هر قایق با نی و نی پر شده بود و به روغن ماهی آغشته شده بود و با ترکیب شیمیایی گوگرد و شوره پوشیده شده بود مواد با مشمع مشکی پیچیده شده بودند
[ترجمه گوگل]هر قایق با قاشق و چنگال خیس شده در روغن ماهی بسته بندی شده و با یک ترکیب قابل اشتعال گوگرد و نیترات پوشیده شده بود مواد با پارچه مشکی مشکی پیچیده شدند


کلمات دیگر: