1. to elect souls a savior will come
یک نفر ناجی به سراغ ارواح رستگاران خواهد آمد.
2. They regarded him as the savior of their country.
[ترجمه ترگمان]آن ها او را ناجی کشور خود می دانستند
[ترجمه گوگل]آنها او را به عنوان ناجی کشور خود شناختند
3. If she needs salvation, she will posit a savior.
[ترجمه ترگمان]، اگه به رستگاری نیاز داشته باشه اون یه ناجی رو انتخاب می کنه
[ترجمه گوگل]اگر او به نجات نیاز دارد، او یک نجات دهنده است
4. To his supporters, Rawlings remains an incorruptible savior and pragmatist who kept the country from plunging into chaos.
[ترجمه ترگمان]در نظر حامیانش، راولینگز، یک نجات دهنده فاسد و عملگرا است که کشور را از غرق شدن در هرج و مرج نگه می دارد
[ترجمه گوگل]به طرفدارانش، رولینگ ها نجات دهنده و ناپاک است که مانع از افتادن کشور به هرج و مرج شد
5. You think the Red Cross is the savior during colossal natural disasters like earthquakes and hurricanes and floods and tornadoes.
[ترجمه ترگمان]شما فکر می کنید که صلیب سرخ نجات دهنده در طول بلایای طبیعی عظیم مانند زلزله و طوفان ها و طوفان ها و گردبادها است
[ترجمه گوگل]شما فکر می کنید که صلیب سرخ نجات دهنده در طول فاجعه های عظیم طبیعی مانند زمین لرزه ها و طوفان ها و سیل و گردباد است
6. Whoever believes in Jesus Christ as their personal savior will never die.
[ترجمه ترگمان]هر کی به عیسی مسیح اعتقاد داره ناجی their هرگز نمیمیره
[ترجمه گوگل]هرکسی که به عیسی مسیح به عنوان نجات دهنده شخصی خود اعتقاد دارد، هرگز نخواهد مرد
7. The other is named Savior of all Worlds from Suffering and Anguish.
[ترجمه ترگمان]دیگری ناجی همه دنیاها از رنج کشیدن و رنج است
[ترجمه گوگل]دیگر به عنوان نجات دهنده همه جهان از درد و رنج ناشی می شود
8. Bosnians received him as a savior, but he had different plans.
[ترجمه ترگمان]Bosnians او را ناجی می دانست، اما نقشه های دیگری داشت
[ترجمه گوگل]بوسنیایی او را به عنوان ناجی دریافت کرد، اما او برنامه های مختلفی داشت
9. He is our Savior, our Shepard, and our Lord.
[ترجمه ترگمان]اون ناجی ماست، Shepard و سرورم
[ترجمه گوگل]او نجات دهنده ما، شپارد ما و پروردگار ما است
10. Many regarded him as savior of the country.
[ترجمه ترگمان]بسیاری او را ناجی کشور می دانستند
[ترجمه گوگل]بسیاری او را به عنوان ناجی کشور شناختند
11. Q . 4 Why did the Savior share the humanity of fresh and flood?
[ترجمه ترگمان]سوال \" چرا نجات دهنده ما بشریت را با طراوت و سیل به اشتراک گذاشت؟
[ترجمه گوگل]Q 4 چرا نجات دهنده انسانیت تازه و سیل را به اشتراک می گذارد؟
12. In the Gathas, these benefactors are called saoshyant, an Avestan word which means "savior. "
[ترجمه ترگمان]در the، این benefactors saoshyant نام دارند و زبان اوستایی است که به معنای \"savior\" است
[ترجمه گوگل]در Gathas، این خیرخواهان به نام ساوشیان، کلمه ایستایی است که به معنای 'نجات دهنده' است '
13. I know the Savior lives. I bear witness to you that Joseph Smith is a prophet.
[ترجمه ترگمان]من ناجی زندگی \"ناجی\" هستم من شاهد شما هستم که جوزف اسمیت یک پیامبر است
[ترجمه گوگل]من زندگی نجات دهنده را می دانم من به شما شهادت میدهم که جوزف اسمیت یک پیامبر است
14. The savior is also recurrently crucified.
[ترجمه ترگمان]نجات دهنده نیز به صلیب کشیده شده است
[ترجمه گوگل]نجات دهنده نیز مجددا مصلوب شده است
15. So Gould grew up to become a psychoanalyst, a kind of secular savior.
[ترجمه ترگمان]بنابراین گولد بزرگ شد تا به یک روانکاو تبدیل شود که نوعی ناجی غیر مذهبی بود
[ترجمه گوگل]بنابراین گولد رشد کرد تا یک روانکاو، یک نوع نجات دهنده سکولار شود