کلمه جو
صفحه اصلی

rancorous


معنی : معاند، دارای عداوت و دشمنی دیرین
معانی دیگر : معاند، دارای عداوت و دشمنی دیرین

انگلیسی به فارسی

ترسناک، معاند، دارای عداوت و دشمنی دیرین


معاند، دارای عداوت و دشمنی دیرین


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: rancorously (adv.)
• : تعریف: feeling or showing bitter resentment; hateful.
متضاد: amicable
مشابه: acrimonious, bitter, hateful, resentful, spiteful, vicious, virulent

- The negotiations became increasingly rancorous until finally both sides walked out.
[ترجمه ترگمان] این مذاکرات بیش از پیش کینه و کینه به دل گرفتند تا اینکه سرانجام هر دو طرف به راه افتادند
[ترجمه گوگل] مذاکرات به طور فزاینده ای فریب خورده بود تا اینکه بالاخره هر دو طرف به راه افتادند

• bitter, resentful, bearing ill will; hateful, filled with animosity, filled with enmity
someone who is rancorous feels deep and bitter hatred; a formal word.

مترادف و متضاد

معاند (صفت)
obstinate, stubborn, inimical, bitter-end, rancorous, spiteful, contumacious

دارای عداوت و دشمنی دیرین (صفت)
rancorous

جملات نمونه

1. The talks became increasingly bitter and rancorous.
[ترجمه ترگمان]این مذاکرات بیش از پیش تلخ و کینه آمیز به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]مذاکرات به طور فزاینده ای تلخ و خشمگین شد

2. His speech was a bilious, rancorous attack on young people.
[ترجمه ترگمان]His a بود، کینه به دل مردم جوان بود
[ترجمه گوگل]سخنرانی او یک حمله جسورانه و خشمگین به جوانان بود

3. The deal ended after a series of rancorous disputes.
[ترجمه ترگمان]این معامله پس از یک سری اختلافات کینه جویانه به پایان رسید
[ترجمه گوگل]این معامله پس از یک سری اختلافات فریبنده به پایان رسید

4. The rancorous case has been a political and emotional flashpoint for the city and a barometer of race relations in New York.
[ترجمه ترگمان]رابطه rancorous یک نقطه اشتعال سیاسی و احساسی برای شهر و معیاری برای روابط نژادی در نیویورک بوده است
[ترجمه گوگل]پرونده جنجالی یک فلاپیده سیاسی و احساسی برای شهر و یک فشار سنج روابط نژادی در نیویورک بوده است

5. We were the greedy ambulance chasers representing rancorous clients who clogged the court dockets.
[ترجمه ترگمان]ما افراد ambulance greedy بودیم که representing rancorous را نشان می دادند که the را مسدود کرده بودند
[ترجمه گوگل]ما فریبنده های آمبولانس حریص به نمایندگی از مشتریان فریبنده که دکه های دادگاه را مسدود کردند

6. In rancorous tones its press preached hostility, and an anti - British policy was adopted in international affairs.
[ترجمه ترگمان]در لحن rancorous، مطبوعات خصومت را موعظه کردند، و سیاست ضد انگلیسی در امور بین الملل به تصویب رسید
[ترجمه گوگل]در مطبوعات، مطبوعات آن را خصمانه اعلام کردند، و سیاست ضد بریتانیا در امور بین الملل به تصویب رسید

7. He had long since wearied of discussing the rancorous subject.
[ترجمه ترگمان]مدت ها بود که از این موضوع کینه به دل گرفته بود
[ترجمه گوگل]او مدت هاست از بحث در مورد موضوع ترسناک خسته شده است

8. The resulting fracas led to the suspension of proceedings for two hours on Wednesday and further rancorous debate yesterday.
[ترجمه ترگمان]این شورش منجر به تعلیق جلسات به مدت دو ساعت در روز چهارشنبه و debate further دیروز شد
[ترجمه گوگل]این شکست ها منجر به تعلیق دادرسی برای دو ساعت در روز چهارشنبه و دیروز بحث های جدی تر شد

9. The debate in America over health - care reform turned rancorous.
[ترجمه ترگمان]بحث در مورد اصلاح مراقبت های بهداشتی در آمریکا کینه توزانه را به خود گرفت
[ترجمه گوگل]بحث در آمریکا در مورد اصلاحات مراقبت بهداشتی، فریبنده بود

پیشنهاد کاربران

کین توزانه

دشمنی دیرینه
sixteen miserable months of rancorous disputes

دشمنی
sixteen miserable months of rancorous disputes


کلمات دیگر: