1. That little scamp Jimmy has hidden my slippers again!
[ترجمه ترگمان]این بیچاره جیمی کوچولو دوباره دمپایی منو قایم کرده!
[ترجمه گوگل]این جادوگر کوچک جیمز دوباره دمپایی من را پنهان کرده است!
2. A scamp put the arm on him last night when he was on his way home.
[ترجمه ترگمان]دیشب وقتی داشت به خانه می رفت دستش را روی او گذاشت
[ترجمه گوگل]شبنم در شب عروسیش را روی هم گذاشت، وقتی که او در خانه بود
3. Have some respect for me, you scamp!
[ترجمه ترگمان]به من احترام بگذارید، بی شرف!
[ترجمه گوگل]برخی از احترام به من، شما اسکرول!
4. Scamp had an airtight alibi, naturally, but then again young Leakey never said who exactly had done it.
[ترجمه ترگمان]scamp یک عذر موجه داشت، اما بعد دوباره Leakey جوان هرگز نگفت که دقیقا چه کسی این کار را کرده است
[ترجمه گوگل]به طور طبیعی، Scamp یک alibi airtight بود، اما دوباره Leakey جوان هرگز گفت که دقیقا آن را انجام داده است
5. Jack Scamp had a cigarette dangling from the corner of his mouth.
[ترجمه ترگمان]جک scamp یک سیگار از گوشه دهانش آویزان کرد
[ترجمه گوگل]جک Scamp یک سیگار آویزان از گوشه دهان او بود
6. Then Jack Scamp appeared from inside the Mimosa, nattily dressed in white shirt, dark tie and dark blazer.
[ترجمه ترگمان]بعد، جک scamp از داخل Mimosa ظاهر شد، nattily با پیراهن سفید، کراوات تیره، کراوات تیره و کت تیره
[ترجمه گوگل]سپس جک اسمام از داخل Mimosa ظاهر شد، به طور طبیعی در پیراهن سفید، کراوات تیره و کت و شلوار تیره لباس پوشید
7. Scamp came around and stood in my line of vision.
[ترجمه ترگمان]scamp به اطراف آمد و در خط دید من ایستاد
[ترجمه گوگل]اسکرول در اطراف آمد و در خط دید من ایستاد
8. She had been a scamp in those days, he said, sighing with exaggerated wistfulness.
[ترجمه ترگمان]و با حسرت فراوان آه کشید و گفت: این روزها یک مرد رذل بود
[ترجمه گوگل]او گفت: 'او در آن روزها درهم شکسته بود و با عجله غریبانه درگیر بود
9. Scamp a sketch of a design showing the basic concept.
[ترجمه ترگمان]ترسیم طرحی از طرحی که مفهوم اصلی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]طرح ریزی یک طراحی را نشان می دهد مفهوم اساسی
10. Why, it's Murdoch, the scamp!
[ترجمه ترگمان]آه، این مرداک است، مرد رذل!
[ترجمه گوگل]چرا، این مرداک، اسلحه است!
11. Longing for freedom Scamp ventures far from home and meets a lovely, reluctant stray named Angel.
[ترجمه ترگمان]Longing برای آزادی سرمایهگذاری دور از خانه و ملاقات با یک فرشته کوچک و بی میل به نام آنجل
[ترجمه گوگل]مشتاقانه برای آزادی مهاجرت به دور از منزل و ملاقات با دوست داشتنی، تمایلی به نام فرشته به نام
12. One scamp artist used this building in the Bronx as a mail drop for checks and credit cards ordered with stolen identities.
[ترجمه ترگمان]یک هنرمند متقلب از این ساختمان در برونکس به عنوان یک قطره نامه برای چک کردن و کارت های اعتباری که با هویت های مسروقه شان سفارش داده شده بود استفاده کرد
[ترجمه گوگل]یک هنرمند اسلحه از این ساختمان در برانکس به عنوان یک ایمیل برای چک و کارت های اعتباری دستور داده شده با هویت های سرقت گرفته استفاده می کند
13. Don't scamp your work because you are pressed for time.
[ترجمه ترگمان]این کار را نکن، چون وقت زیادی داری
[ترجمه گوگل]کار خود را از دست ندهید زیرا شما برای زمان فشرده شده اید
14. Maybe we did misjudge the scamp about not being a soldier.
[ترجمه ترگمان]شاید درباره این که اون سرباز نباشه بد قضاوت کردیم
[ترجمه گوگل]شاید ما در مورد اینکه یک سرباز نباشیم، قصور کردیم
15. Don't pamper damp scamp tramps that camp under ramp lamps.
[ترجمه ترگمان]tramps لوس damp رو لوس نکن که زیر نور چراغ برق اردو زده باشن
[ترجمه گوگل]نترسید که اسلحه های مرطوب را که کمپ زیر لامپ های رمپ پرتاب می کند، نشکنید