کلمه جو
صفحه اصلی

sapling


معنی : نهال، قلمه درخت، درخت تازه و جوان
معانی دیگر : قلمه، تژ

انگلیسی به فارسی

نهال، قلمه درخت، درخت تازه وجوان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a young tree.

• young tree; young male, youth
a sapling is a young tree.

مترادف و متضاد

نهال (اسم)
slip, plant, scion, sapling

قلمه درخت (اسم)
sapling

درخت تازه و جوان (اسم)
sapling

جملات نمونه

1. do not think that every spot is a sapling . . .
(سعدی) هر پیسه گمان مبر نهالی. . .

2. She plucked some leaves off the sapling.
[ترجمه باران] او برگ های زرد شده ی نهال را کند
[ترجمه ترگمان]شاخه درخت رو از درخت بیرون کشید
[ترجمه گوگل]او برخی از برگ های جوانه زده را برداشت

3. She cut down the sapling with one chop.
[ترجمه ترگمان]با یه تیکه چوب درخت رو قطع کرد
[ترجمه گوگل]او با یک ریز ریز کردن گلاب را قطع کرد

4. Suddenly a big pole, a sapling, shot across the clearing like a giant arrow.
[ترجمه ترگمان]ناگهان یک چوب بزرگ، یک نهال درخت، از محوطه بی درخت بیرون آمد و مثل یک تیر بزرگ از محوطه بی درخت بیرون رفت
[ترجمه گوگل]ناگهان یک قطب بزرگ، یک نهال، در سراسر پاکسازی مانند یک فلش غول پیکر شلیک کرد

5. Upon arriving home, he noticed the sapling still had a pretty good root system on the bottom end.
[ترجمه ترگمان]او به محض رسیدن به خانه متوجه شد که نهال ریشه نسبتا خوبی دارد
[ترجمه گوگل]پس از ورود به خانه، او متوجه شد که نهال هنوز سیستم ریشه بسیار خوبی در انتهای آن وجود دارد

6. Chop down a small sapling other, a concerted effort to environmental protection, earth has better shape.
[ترجمه ترگمان]خرد کردن یک نهال کوچک، یک تلاش هماهنگ برای حفاظت از محیط زیست، زمین شکل بهتری دارد
[ترجمه گوگل]زمین به شکل یک شکلات بهتر از یک نهال کوچک کوچک است، یک تلاش هماهنگ برای حفاظت از محیط زیست

7. The wind tore at the newly planted sapling.
[ترجمه ترگمان]باد از نهال درخت planted کنده شد
[ترجمه گوگل]باد بر جوانه کاشته شده متزلزل شد

8. The Kunming Sapling Information and Technology Consulting Center is an intermediary agency with legal corporate status.
[ترجمه ترگمان]مرکز مشاوره فن آوری اطلاعات و فن آوری Kunming یک موسسه واسطه با وضعیت حقوقی قانونی است
[ترجمه گوگل]مرکز مشاوره اطلاعات و فناوری کانمینگ آژانس واسطه ای با وضعیت قانونی شرکت است

9. A sapling needs pruning, a child discipline.
[ترجمه ترگمان]نهال به هرس کردن نیاز دارد و یک شاخه کودک است
[ترجمه گوگل]یک نهال نیاز به هرس کردن دارد، انضباط کودک

10. A little thrown-away sapling that I'd planted twenty-five years ago is now a tree above my house and I have enjoyed its shade.
[ترجمه ترگمان]یک نهال کوچک که بیست و پنج سال پیش کاشته بودم اکنون درختی بالای خانه من است و از سایه آن لذت برده ام
[ترجمه گوگل]یک نهال زراعتی که من بیست و پنج سال پیش آن را کشتم اکنون یک درخت بالای خانه من است و از سایه آن لذت می برم

11. The sapling still didn't recriminate to him.
[ترجمه ترگمان]شاخه درخت هنوز به او نزدیک نشده بود
[ترجمه گوگل]نهال هنوز به او تجاوز نمی کند

12. The sapling has grown into a big tree after five years.
[ترجمه ترگمان]نهال پس از پنج سال به یک درخت بزرگ تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]نهال پس از پنج سال به یک درخت بزرگ تبدیل شده است

13. I was surprised, therefore, to find three sphinx caterpillars still feeding on the ash sapling next to the cabin.
[ترجمه ترگمان]به خاطر همین، تعجب کرده بودم که هنوز ۳ تا کرم خاکی را پیدا کنم که هنوز روی شاخه درخت زبان گنجشک کنار کابین نشسته باشد
[ترجمه گوگل]بنابراین من شگفت زده شدم برای پیدا کردن سه کوهپیمایی اسپینکس که هنوز در کنار نشیمن خاکستر کنار کابین قرار دارند

14. Fallen branches littered the rides and new growths of whippy little sapling twigs poked down at head-and-shoulder height to a horseman.
[ترجمه ترگمان]شاخه های پر از شاخ و برگ درختان با شاخه درخت کاج که از نوک شاخه درخت کاج بیرون زده بود و به بلندی یک اسب سوار ضربه می زد، برخورد کرد
[ترجمه گوگل]شاخه های افتادن سواری ها و رشد های جدید از شاخه های شاخه های کوچک شاخدار را به سوار اسب سوار کردند

پیشنهاد کاربران

sapling ( مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل )
واژه مصوب: خال 3
تعریف: درخت جوانی بزرگ تر از شَل و دارای قطرِ برابر سینۀ حداکثر ده سانتی متر که شاخه‏های پایین خود را از دست داده باشد


کلمات دیگر: