1. Chitin is an important reclaimable resource.
[ترجمه ترگمان]Chitin یک منبع reclaimable مهم است
[ترجمه گوگل]چیتین یک منبع مهم قابل احیا است
2. Therefore, designs reclaimable wedge bolt which can reduce the cost, avoid false construction and increase the recovery.
[ترجمه ترگمان]بنابراین طرح های چفت شدگی reclaimable که می تواند هزینه را کاهش دهد، از ساخت وساز کاذب اجتناب کرده و بازیابی را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین، طرح های گوه ای را که می تواند هزینه را کاهش دهد، طراحی می کند و از ساختن کاذب جلوگیری می کند و بهبود می یابند
3. The use of reclaimable silicon raw materials to manufacture ingots can result in a lower overall cost of raw materials.
[ترجمه ترگمان]استفاده از مواد خام سیلیکون reclaimable برای تولید شمش های می تواند منجر به کاهش هزینه کلی مواد خام شود
[ترجمه گوگل]استفاده از مواد اولیه سیلیکونی قابل بازیافت برای تولید شمش ها می تواند منجر به کاهش کلی هزینه مواد خام شود
4. The taper rod of the reclaimable taper anchor can be reclaimed for reuse, thus a large amount of steel can be saved, and construction cost is reduced.
[ترجمه ترگمان]به منظور استفاده مجدد، میله ¬ های شمع باریک شده می تواند بازیابی شود در نتیجه مقدار زیادی از فولاد را می توان ذخیره کرد و هزینه ساخت کاهش یافت
[ترجمه گوگل]میله ای از لنگر پیچ خورده قابل بازیافت می تواند برای استفاده مجدد احیا شود، بنابراین مقدار زیادی فولاد می تواند ذخیره شود و هزینه ساخت و ساز کاهش می یابد
5. In accordance with the reclaimable S. M. Wmethod, the increment finite element equation of original formation on the T. L coordinate, was established.
[ترجمه ترگمان]مطابق با reclaimable S م Wmethod، معادله آلمان محدود نمو تشکیل اولیه روی تی مختصات آل برقرار شد
[ترجمه گوگل]مطابق با معادله S M Wmethod قابل بازیافت، معادله عنصر محدودی تشکیل اولیه تشکیل شده در مختصات T L ایجاد شد
6. Blast furnace gas can be used in boiler as reclaimable energy, but boiler which completely burning blast furnace gas has the problem of burning instability.
[ترجمه ترگمان]کوره گاز سوز می تواند در دیگ بخار به عنوان انرژی reclaimable مورد استفاده قرار گیرد، اما دیگ بخار که به طور کامل کوره گاز سوز را می سوزاند، مشکل بی ثباتی در حال سوختن دارد
[ترجمه گوگل]گاز انفجار در دیگ بخار به عنوان انرژی قابل احتراق استفاده می شود، اما دیگ بخار که به طور کامل گاز کوره انفجار سوزانده می شود، مشکل سوزاندن بی ثباتی است
7. The bugaboos in larger versions of this optimistic vision are highly variable flows of material, and decentralized, dilute concentrations of reclaimable stuff.
[ترجمه ترگمان]bugaboos در نسخه های بزرگ تر این دیدگاه خوش بینانه، جریان های بسیار متغیری از مواد، و غلظت های غیر متمرکز و رقیق مواد reclaimable هستند
[ترجمه گوگل]Bugaboos در نسخه های بزرگتر از این چشم انداز خوش بینانه جریان های بسیار متغیر از مواد و غلظت ناپایدار، غلظت رقیق مواد قابل بازیافت است
8. It is encouraged for the domestic entities and individuals to invest in the reclamation of cultivated land within the reclaimable areas as determined in the overall plans for land utilization.
[ترجمه ترگمان]این امر برای نهاده ای داخلی و افراد برای سرمایه گذاری در احیای زمین های زیر کشت در مناطق reclaimable و در طرح های کلی برای بهره برداری از زمین تشویق شده است
[ترجمه گوگل]برای نهادهای داخلی و افراد تشویق می شود تا در احیای زمین های کشت شده در مناطق قابل بازیافت، همانطور که در برنامه های کلی استفاده از زمین تعیین می شود، سرمایه گذاری کنند
9. I failed to find any formalized C (glibc) function to find out free (including reclaimable) memory space.
[ترجمه ترگمان]من موفق نشدم که یک تابع رسمی C (glibc)پیدا کنم تا فضای حافظه خالی (شامل reclaimable)را پیدا کنم
[ترجمه گوگل]برای پیدا کردن یک فضای حافظه آزاد (از جمله قابل بازیافت) نتوانستم یک عملکرد رسمی C (glibc) پیدا کنم
10. Large amount of ending yellow rice wine which contained reclaimable wine solution was produced during wine production.
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از شراب زرد رنگ که حاوی محلول شراب reclaimable بود در طول تولید شراب تولید شد
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی از شراب برنج زرد پایان که حاوی راه حل شراب قابل بازیافت بود در طول تولید شراب تولید شد
11. The author presents some feasible measures about the control of risks in reclaimable accounts. These measures can lead the risks to develop toward more benefits for enterprises.
[ترجمه ترگمان]مولف برخی از سنجش های منطقی در مورد کنترل ریسک های موجود در حساب های بانکی را ارایه می دهد این اقدامات می توانند ریسک های ایجاد شده به سمت منافع بیشتر برای شرکت ها را به همراه داشته باشند
[ترجمه گوگل]نویسنده ارائه برخی از اقدامات قابل اجرا در مورد کنترل خطرات در حساب های قابل بازیافت این اقدامات می تواند منجر به ریسک هایی شود که منجر به افزایش مزایای شرکت ها می شود